i rest my case

انگلیسی به انگلیسی

• (law) said by one of the side of a legal case in order to indicate that he/she is finished presenting witnesses

پیشنهاد کاربران

من دیگه حرفی ندارم.
اصطلاحه کاربردی هست که در فیلم های مختلف استفاده میشه
معنیش میشه:
من دیگه حرفی ندارم!
زمانی است که وکیل دفاعیات خود را تمتم شده تلقی کند ( دیگر حرفی ندارم ) و مدعی است با اتمام این دفاعیات مدارک کافی برای اثبات ادعای موکلش را به سمع و نظر دادگاه رسانده .
زمانی که وکیل دفاعیاتس را تمام کند و مدعی باشد مدارکش کافی است برای محکومیت یا برائت
من دیگه حرفی ندارم
i told you so
I'm done talking
دیدی گفتم!
درستی حرف های من ثابت شد. من دیگه حرفی ندارم ( نیازی به اثبات بیشتر نیست )
you've done more than enough to prove your point, and need say no more . . I'm done
My argument is proven; I conclude my statement.
سر حرفم هستم!
inside_out'2015
یک معنی دیگش بیشتر در حالت رسمی بکار برده میشوند, مثلا زمانی که وکیل مدافع توی دادگاه عرایضش را تمام می کند و در پایان حرفهایش خطاب به قاضی و حضار میگوید: من دیگه حرفی ندارم
مثلا:
Clearly the defendant is guilty. I rest my case.
بطور واضح مدعی علیه گناهکاره. من دیگه حرفی ندارم.
( زمانی که شرایطی پیش اومده که ثابت میکند حق با شماست این جمله گفته میشود ) به معنی :
من دیگه حرفی ندارم

من دیگه چیزی نمیگم
حق با من بود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس