i mean

پیشنهاد کاربران

می توان به عنوان کلمۀ ربط هم از آن استفاده کرد، مانند
چون که، به این خاطر که، به این دلیل که
برای اینکه بیاییم در مورد یک موضع بیشتر توضیح بدیم تا شنونده متوجه بشه و بصورت واضح تر حرف مون رو بیان کنیم ،
به معنای، منظور من اینکه . . . . . . . .
به معنای ، یعنی من دارم می گم که . . . . . . .

اگر در ابتدای جمله آمد به معنی"نظر به اینکه" است.
برای اوقاتی که طرف جملشو کامل نمیکنه و فقط میگه i mean میتونین "یجورایی" بنویسین، برای من همیشه جواب میده و منظور رو حفظ میکنه

اینطور بگم. . .
باید بگم که. . .
یعنی اینکه. . .
منظورم اینه
اینطور بگم که. . .
منظورم اینکه
در مواقع. . .
میخواستم بگم که. . .
1. برای تکمیل یا اصلاح جملۀ قبلی. معمولاً یک مبحث کلی را به سمت یک موضوع خاص میبرد. "منظورم این است که . . . "، "از نظر اینکه . . . "، "از این جهت که . . . "
مثال: That movie sucks! I mean, the FX were okay but the story was shit
...
[مشاهده متن کامل]

2. برای پر کردن زمان هایی در مکالمه استفاده میشود که گوینده احتیاج به زمان کوتاهی برای فکر کردن و بررسی نظراتش دارد و به شکلی از طرف مقابل گفتگو میخواهد که تا بیان جلمۀ بعدی اش صحبتی نکند. "در واقع . . . "، "منظورم این است که . . . "
مثال: Hmm. . . I mean. . . I like Mission Impossible, but I also love Die Hard
3. برای نشان دادن اینکه گوینده قصد بیان فکری به شکلی مؤدبانه دارد، اما تنها میتواند آن را به شکلی بی پرده و طعنه آمیز بیان کند. میتوان آن را "ببخشید ها! . . . " یا "البته ببخشید! . . . " یا "با عرض معذرت . . . " معنا کرد.
مثال: Man, that song is really great
I mean, if you hate music

منظورم اینه. . . منظورم این است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس