i'm in a pickle

پیشنهاد کاربران

توی مخمصه هستم,
گرفتارم
اصطلاح : be in a pickle : تو درد سر افتادن.
اصطلاح:
توی دردسر افتادم.
توی هَچَل افتادم.
گرفتار شدم.
دچار دردسر شدم.

بپرس