(خودمانی) جوشی، پر جوش و خروش، عصبی و پر تکاپو، پیشوند:، زیاده، بیش از حد معمول، بس -، بیش -، پر -، مه - [hypercritical]، موجود در فضای چهار بعدی یا بیشتر [hyperoxide و hyperplane]، پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارجاز حد عادی وفوق العاده و مافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
[ترجمه گوگل] فوق بحرانی [ترجمه ترگمان] در دل این کار را می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I was incredibly hyper. I couldn't sleep.
[ترجمه ملیکا] من خیلی عصبی بودم نتونستم بخوابم
|
[ترجمه گوگل]من فوق العاده هایپر بودم نتونستم بخوابم [ترجمه ترگمان]من بطور باورنکردنی بیش از حد جذاب بودم نمی توانستم بخوابم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sometimes I can be hyper and sometimes I can be reserved, it just depends.
[ترجمه گلی افجه ] گاهی میتوانم خیلی پر جنب و جوش باشم و گاهی ساکت , بستگی دارد
|
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توانم بیش از حد باشم و گاهی اوقات می توانم محتاط باشم، این فقط بستگی دارد [ترجمه ترگمان]گاهی اوقات من می توانم بیش از حد عصبانی باشم و گاهی اوقات می توانم رزرو کنم، فقط به آن بستگی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was given a dose of Hyper. 30 from her first-aid kit and sent to the neurologist.
[ترجمه گوگل]به او دوز هایپر داده شد 30 از کیت کمک های اولیه او و فرستاده شده به متخصص مغز و اعصاب [ترجمه ترگمان]او یک دز از این فوق را به او داده بود ۳۰ از جعبه کمک های اولیه خود استفاده کرده و به متخصص اعصاب ارسال کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sometimes he gets so hyper you can't talk to him.
[ترجمه علی ولی زاده] گاهی اوقات او خیلی جوشی می شود، نمی توانید با او صحبت کنید.
|
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او آنقدر زیاده روی می کند که نمی توانید با او صحبت کنید [ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها اون قدر قوی می شه که تو نمی تونی باه اش حرف بزنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The kids are really hyper today - I think I'm going to send them outside.
[ترجمه علی ولی زاده] امروز، بچه ها واقعا پر جنب و جوش هستند - فکر می کنم می خواهم آنها را بیرون بفرستم.
|
[ترجمه گوگل]بچهها امروز واقعاً فوقالعاده هستند - فکر میکنم آنها را بیرون بفرستم [ترجمه ترگمان]بچه ها امروز بیش از حد عصبانی هستند - فکر می کنم می خواهم آن ها را بیرون بفرستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It includes hyper correction, ignorance of basis andretarded evaluation system.
[ترجمه گوگل]این شامل اصلاح بیش از حد، ناآگاهی از مبنا و سیستم ارزیابی عقب مانده است [ترجمه ترگمان]این شامل تصحیح بیش از حد، بی توجهی به سیستم ارزیابی مبتنی بر پایه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. T-1 (3 mm) solid state lamp. Hyper red. Lens type water clear.
[ترجمه گوگل]لامپ حالت جامد T-1 (3 میلی متر) قرمز فوق العاده نوع لنز آب شفاف است [ترجمه ترگمان]لامپ حالت جامد T - ۱ (۳ mm) بی قرار بود نوع لنز به وضوح آب را تمیز می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The hyper real entity characterized by B spline and quadruplex parameters is of much importance and great value in the solution of space field.
[ترجمه گوگل]موجودیت فوق واقعی که با پارامترهای B spline و quadruplex مشخص می شود، در حل میدان فضایی اهمیت و ارزش زیادی دارد [ترجمه ترگمان]ماهیت فوق real که با نوار B و پارامترهای quadruplex مشخص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است و ارزش بسیار زیادی در راه حل حوزه فضا دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My hyper - tensive patient had stopped her diuretic on the advice of an Internet chat room.
[ترجمه گوگل]بیمار پرفشار من به توصیه اتاق گفتگوی اینترنتی دیورتیک خود را قطع کرده بود [ترجمه ترگمان]بیمار فوق - من ادرار آور خود را بر روی توصیه یک اتاق گپ اینترنتی متوقف کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nokia : We use a new Active hyper focal distance system for video.
[ترجمه گوگل]نوکیا: ما از یک سیستم فاصله کانونی فعال جدید برای ویدیو استفاده می کنیم [ترجمه ترگمان]نوکیا: ما از یک سیستم فاصله کانونی فعال بیش از حد فعال برای ویدیو استفاده می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The unite of hyper - differentiation and hyper - integration of academic sphere is becoming mightiness'trend in modern society.
[ترجمه گوگل]اتحاد بیش از حد تمایز و ادغام بیش از حد حوزه دانشگاهی در حال تبدیل شدن به یک روند قدرتمند در جامعه مدرن است [ترجمه ترگمان]متحد شدن بیش از حد و ادغام بیش از حد فضای دانشگاهی در حال تبدیل شدن به یک گرایش mightiness در جامعه مدرن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Methods: Nine cases with anticonvulsant hyper - sensitivity syndrome that were hospitalized form 1996 to 2002 were analyzed.
[ترجمه گوگل]روشها: 9 مورد مبتلا به سندرم بیشحساسیت ضد تشنج که از سال 1375 تا 1381 در بیمارستان بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند [ترجمه ترگمان]روش ها: ۹ مورد با سندروم hyper حساسیت زا که در ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۲ در بیمارستان بستری شدند مورد بررسی قرار گرفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Based on Hyper Elasto technology the new top sheet matched with upgraded Carbo Sponge offers extra-ordinary playing properties.
[ترجمه گوگل]بر اساس فناوری Hyper Elasto، صفحه رویی جدید مطابق با Carbo Sponge ارتقا یافته، ویژگی های بازی فوق العاده ای را ارائه می دهد [ترجمه ترگمان]بر پایه تکنولوژی فوق elasto، صفحه بالایی که با Sponge ارتقا یافته مطابقت دارد، ویژگی های بازی اضافی را ارائه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Non-well-founded set theory is to study circular or hyper sets.
[ترجمه گوگل]تئوری مجموعه های غیرمستند مطالعه مجموعه های دایره ای یا بیش از حد است [ترجمه ترگمان]نظریه مجموعه ها به خوبی بنیان گذاشته شده برای مطالعه مجموعه های گرد یا بیش از حد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. No, don't give Luke any candy - it'll make him hyper.
[ترجمه گوگل]نه، به لوک آب نبات نده - این باعث می شود که او هیپرت شود [ترجمه ترگمان]نه، به لوک هیچ آب نبات نده - اون رو بیش از حد می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[علوم دامی] پیشوندی است به معنی بالا، بیشتر و یا بیش از حد . [زمین شناسی] زیاده پیشوندی به معنای خیلی یا بسیار [نساجی] فوق - ماوراء - بیشتر [ریاضیات] فوق، فراتر، بالاتر، ابر، عالی، بالا
انگلیسی به انگلیسی
• over hyper- is used to form adjectives that describe someone as having too much of a particular quality. for example, someone who is hyper-cautious is too cautious.
پیشنهاد کاربران
( پیشوند ) اوپَر - ( - Upar ) • دوستان گرام، هیچکدوم از پیشوندهای دیگری که می پندارید، همتای hyper نیستند؛ فرا: Pro اَبَر: Super
برای پیشوند یوناینی هایپر پیشوند درست و پرسون - دقیق - دانشیک از پارسی پهلوی و سپس اوستایی Upar اوپَر باید بکار رود. پیشوند فرا برای هایپر نادرست است.
✅اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: پیشوند ) : hyper ✅ معنی انگلیسی اجزاء: excessive / over / increase ( d ) high ✅مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: hyperglycemia ✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: excessive / over / increase ( d ) / high blood sugar
آرام و قرار نداشتن
hyper thyroidism پرکاری تیروئید
[پیشوند] بَر ، برین ، فَر ، فرین ، فزون
برابر انگلیسی پسوند اَبَر. پسوند فرا تا اندازه ای هم معنی اَبَر است ولی همتا نیستند. برای واژه hyper باید اَبَر بکار رود
حاد
پیشوند بسیار ، فرا Hypertonic محلولی با فشار اسمزی بالا تر از استاندارد
[صوت و ایرودینامیک] فرا اَبَر
بیش از حد Do not make ( hyper ) his love this love too much بیش از حد ، او را متوجه این محبت در دل افتاده نکنید