hutch

/ˈhət͡ʃ//hʌt͡ʃ/

معنی: صندوق، قفس، جعبه، خانه کوچک، کلبه
معانی دیگر: (ظرف برای انبار کردن) صندوق، گنجانه، قفسه، یخدان، کمد چینی آلات (در پایین کشو دارد و در بالا تاقچه)، (جانوران کوچک) لانه، مرغدان، آغل، رجوع شود به: hut، (معدن) تغار خاکه شویی، تشتک، واگن یا کامیون (ویژه ی حمل خاک معدنی از معدن)، نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch (huch)
قفس، تغار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pen or shelter, esp. for a small animal such as a rabbit.
مترادف: pen
مشابه: cage, coop, cot, hut

(2) تعریف: a cabinet that has drawers below and usu. open shelves above.
مترادف: cabinet
مشابه: buffet, closet, cupboard, sideboard

(3) تعریف: a storage cabinet.
مترادف: cabinet
مشابه: cellaret, chest, closet, cupboard, sideboard

(4) تعریف: a hut.
مترادف: hut
مشابه: cabin, cot, lean-to, shack, shed

جمله های نمونه

1. Typical ferret hutch with low-level doors for easy access and cleaning.
[ترجمه گوگل]کلاهک معمولی با درهای سطح پایین برای دسترسی و تمیز کردن آسان
[ترجمه ترگمان]راسوی معمولی با در سطح پایین برای دسترسی آسان و تمیز کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fight corrupt the air exhauster of the hutch ark equipment with delicate and extremely strong ceramic tile, economic capacity, powerful exhaust, be asked to have real function.
[ترجمه گوگل]مبارزه با فاسد خروجی هوا از تجهیزات آرک هاچ با کاشی و سرامیک ظریف و بسیار قوی، ظرفیت اقتصادی، اگزوز قدرتمند، از شما خواسته می شود تا عملکرد واقعی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مبارزه با فساد و فاسد شدن تجهیزات کشتی hutch با کاشی و سرامیک قوی و بسیار قوی، ظرفیت اقتصادی، اگزوز قوی، باید از آن ها خواسته شود تا عملکرد واقعی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hutch should always be cleaned and disinfected when dealing with parasites.
[ترجمه گوگل]در هنگام برخورد با انگل ها باید همیشه نظافت و ضدعفونی شود
[ترجمه ترگمان]در هنگام برخورد با انگل های موجود، این لانه خرگوش همیشه باید تمیز و ضد عفونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can manage hutch to defend, floor, the business as wooden door.
[ترجمه گوگل]می توانید کلبه را برای دفاع، کف، کسب و کار به عنوان درب چوبی مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]خود را برای دفاع از زمین، زمین، تجارت به عنوان در چوبی اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're not the only one trying here, and Hutch isn't the only one with dirty money.
[ترجمه گوگل]شما تنها کسی نیستید که در اینجا تلاش می کنید، و هاچ تنها کسی نیست که پول کثیف دارد
[ترجمه ترگمان]تو تنها کسی نیستی که اینجا تلاش می کنی، و این تنها کسی نیست که پول کثیف داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He crouches before rabbit hutch, shed sad tear for the first time.
[ترجمه گوگل]او جلوی کلبه خرگوش خم می شود و برای اولین بار اشک غمگینی می ریزد
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه لانه خرگوش ها را بگیرد دولا می شود و برای اولین بار گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is that your response, Mr Hutch? Or should I call you the Monk?
[ترجمه گوگل]این پاسخ شماست، آقای هاچ؟ یا باید تو را راهب صدا کنم؟
[ترجمه ترگمان]این جواب توئه، آقای هاچ؟ یا من باید تو رو \"راهب\" صدا کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's convinced it was Gerry Hutch that done it.
[ترجمه گوگل]او متقاعد شده است که گری هاچ این کار را انجام داده است
[ترجمه ترگمان]اون متقاعد شده که جری Hutch که این کارو کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Accordingly, stick the integral hutch ark of the face with ceramic tile, commonner in the Western-style kitchen in villatic residence.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، آرک یکپارچه صورت را با کاشی و سرامیک بچسبانید که در آشپزخانه به سبک غربی در خانه های ویلایی رایج است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، کشتی کوچک integral را با کاشی سرامیک، commonner در آشپزخانه سبک غربی در محل اقامت villatic حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their pet rabbit had gone to the great rabbit hutch in the sky.
[ترجمه گوگل]خرگوش خانگی آنها به کلبه خرگوش بزرگ در آسمان رفته بود
[ترجمه ترگمان]خرگوش Their به لانه خرگوش بزرگ در آسمان رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rabbits popped out as soon as we opened the hutch.
[ترجمه گوگل]خرگوش ها به محض باز کردن کلبه بیرون آمدند
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه خانه کوچک را باز کردیم، خرگوش از اتاق بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She will make her nest in the sleeping quarters of the hutch where she will eventually have her litter.
[ترجمه گوگل]او لانه خود را در اتاق خواب کلبه می سازد، جایی که در نهایت بستر خود را خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]او لانه خود را در محل خواب the که سرانجام اشغال خواهد کرد، خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A litter of truly wild rabbits taken into captivity and contained in a hutch can not be expected to live very long.
[ترجمه گوگل]نمی توان انتظار داشت که بستر خرگوش های واقعاً وحشی که به اسارت گرفته می شوند و در یک کلبه نگهداری می شوند، عمر زیادی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]A از خرگوش های وحشی که در اسارت به سر می برند و در لانه خرگوش نگهداری می شوند، نباید زیاد دوام بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pipe some icing down one short side of the hutch door and use to secure it to the hutch.
[ترجمه گوگل]مقداری یخ را در یک سمت کوتاه درب کلبه بریزید و از آن برای محکم کردن آن روی درب استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]کمی بستنی را در یک طرف در کوچک چوبی فرو کن و آن را به خانه کوچک خانه کوچک ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صندوق (اسم)
case, bin, fund, box, chest, trunk, coffer, hutch

قفس (اسم)
coop, birdhouse, cage, hutch

جعبه (اسم)
case, box, chest, hutch

خانه کوچک (اسم)
hutch, cabana, hut

کلبه (اسم)
lodge, hull, shack, hutch, cabana, hut, cabin, cottage, shanty, hovel, cote, kraal

تخصصی

[معدن] مخزن زیرجیگ (جدایش)

انگلیسی به انگلیسی

• cage, pen (for animals); chest, storage cabinet; cottage, hut
a hutch is a cage that rabbits or other small pet animals are kept in. it is usually made of wood.

پیشنهاد کاربران

hutch 2 ( n ) =a large piece of wooden furniture with shelves in the top part and cupboards below, used for displaying and storing cups, plates, etc.
hutch
hutch 1 ( n ) =a wooden box with a front made of wire, used for keeping rabbits or other small animals in
hutch
بوفه
قفسه چینی آلات

بپرس