house of cards

/ˈhaʊsəvˈkɑːrdz//ˈhaʊsəvkɑːdz/

(ساختمان یا طرح و غیره) پوشالی، سرهم بندی شده، سست بنیاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any structure, plan, arrangement, or the like that will collapse or fail because of its flimsiness.

جمله های نمونه

1. Or building a house of cards.
[ترجمه Fatima] خونه لب پرتگاه
|
[ترجمه گوگل]یا ساختن خانه ای از کارت
[ترجمه ترگمان]یا ساختن یه خونه پر از کارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the house of cards that is the budget agreement should shiver, skin the Madagascarians.
[ترجمه گوگل]اگر خانه کارت که توافق بودجه است باید بلرزد، پوست ماداگاسکاری ها را بکنید
[ترجمه ترگمان]اگر خانه کارت ها که توافق بودجه است، باید بلرزد، پوست the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alongside the urge to blow down the house of cards comes a tender impulse towards reconstruction.
[ترجمه گوگل]در کنار میل به خراب کردن خانه کارت، انگیزه ای حساس به سمت بازسازی است
[ترجمه ترگمان]در کنار نیاز به ضربه زدن به پایین خانه، انگیزه ای لطیف برای بازسازی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His proposal was nothing but a house of cards.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد او چیزی جز خانه ای از کارت نبود
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد او چیزی جز یک خانه ورق نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They do not apart like a house of cards if The Relationship doesn't work out.
[ترجمه گوگل]اگر «رابطه» به نتیجه نرسد، آنها از هم جدا نمی شوند
[ترجمه ترگمان]اگر این رابطه عملی نشود، آن ها مانند یک خانه کارت بازی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our lives are like a house of cards.
[ترجمه گوگل]زندگی ما مانند خانه ای از کارت است
[ترجمه ترگمان] زندگی ما مثل یه خونه پوشالی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the Federation is like a house of cards: disturb one and the whole structure wobbles.
[ترجمه گوگل]اما فدراسیون مانند خانه ای از کارت است: یکی را مزاحم کنید و کل ساختار می لرزد
[ترجمه ترگمان]اما فدراسیون مانند یک خانه کارت است: یکی و کل ساختار را برهم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The empire collapsed like a house of cards, and the republic was again proclaimed.
[ترجمه گوگل]امپراتوری مانند خانه پوشالی فروپاشید و جمهوری دوباره اعلام شد
[ترجمه ترگمان]امپراطوری، مانند یک خانه کارت فرو ریخت، و جمهوری دوباره اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I tried to build a house of cards but is soon toppled down.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم خانه ای از کارت بسازم اما به زودی خراب شد
[ترجمه ترگمان]سعی کردم یک خانه کارت درست کنم، اما خیلی زود واژگون شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the stress continues to build, the financial house of cards is beginning to fall.
[ترجمه گوگل]با ادامه ساختن استرس، خانه مالی کارت شروع به سقوط کرده است
[ترجمه ترگمان]با ادامه تنش، خانه مالی کارت ها شروع به پایین آمدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The enormous national debt amassed in the last eight years makes all this apparent prosperity nothing but a house of cards.
[ترجمه گوگل]بدهی هنگفت ملی که در هشت سال گذشته انباشته شده است، این همه رفاه ظاهری را چیزی جز خانه ای از کارت نمی سازد
[ترجمه ترگمان]بدهی های عظیم ملی جمع آوری شده در هشت سال گذشته، همه این شکوفایی ظاهری را فقط یک خانه کارت می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The whole model of race-linked characteristics ensuring success in sport has the solidity of a house of cards.
[ترجمه گوگل]کل مدل ویژگی‌های مرتبط با مسابقه که موفقیت در ورزش را تضمین می‌کند، استحکام خانه‌ای از کارت را دارد
[ترجمه ترگمان]کل مدل مربوط به خصوصیات رقابتی که کسب موفقیت در ورزش را تضمین می کند استحکام خانه کارت را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their plan for a trip to Europe proved to be just a house of cards.
[ترجمه گوگل]برنامه آنها برای سفر به اروپا ثابت شد که فقط یک خانه از کارت است
[ترجمه ترگمان]برنامه آن ها برای سفر به اروپا ثابت کرد که تنها یک خانه کارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But on these sound foundations, Iceland has also built a financial house of cards.
[ترجمه گوگل]اما ایسلند بر روی این پایه های سالم، خانه ای از کارت های مالی نیز ساخته است
[ترجمه ترگمان]اما ایسلند بر روی این پایه منطقی نیز یک خانه مالی برای خود ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• situation or structure which is unstable or in constant danger of collapse; structure which is made by balancing playing cards one on top of another

پیشنهاد کاربران

1 -
a complicated organization or plan that is very weak and can easily be destroyed or easily go wrong
طرح و برنامه پوشالی، سست بنیاد
His business empire was a house of cards, based on fraud and deception.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
سریال معروف خانه پوشالی
داستان سریال در دوران معاصر و در پس زمینه مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده روی می دهد. فرانک آندروود، یک سیاستمدار بی رحم است که آرزو دارد در واشینگتن به مدارج بالا برسد…

house of cards
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/house-of-cards
پوشالی، سرهم بندی شده، سست بنیاد
A Town’s Housing Crisis Exposes a House of Cards
It means something fragile or ready to collapse at any moment
هر طرح و برنامه ضعیف و ناپایداری

بپرس