hotelier

/hoʊˈtelɪə//həʊˈtelɪə/

(صاحب یا مدیر هتل) هتلدار، مهمانسرادار، مسافرخانه چی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who owns or manages a hotel.

جمله های نمونه

1. The hotelier family's punning motif-a bull with its horns to the ground-was woven into the vestibule carpet.
[ترجمه گوگل]نقش و نگار خانواده هتلدار - گاو نر با شاخ هایش به زمین - در فرش دهلیز بافته شد
[ترجمه ترگمان]موتیف punning خانواده hotelier - یک گاو نر با شاخ های آن به زمین، در فرش دهلیز بافته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He asks a hotelier if he will accept the cheque in payment of a bill for £
[ترجمه گوگل]او از یک هتلدار می پرسد که آیا چک در پرداخت صورتحساب £ را می پذیرد یا خیر
[ترجمه ترگمان]او از یک hotelier می پرسد که آیا چک را بابت پرداخت یک صورت حساب به مبلغ پوند قبول خواهد کرد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These civil actions failed to stop the irrepressible hotelier from operating his illegal ferry system.
[ترجمه گوگل]این اقدامات مدنی نتوانست هتلدار سرکوب‌ناپذیر را از راه اندازی سیستم کشتی غیرقانونی خود باز دارد
[ترجمه ترگمان]این اقدامات مدنی نتوانستند مانع از اجرای مهار نشدنی عملیات قایق رانی او شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Henry Tippett showed remarkable flair as a hotelier.
[ترجمه گوگل]هنری تیپت به عنوان یک هتلدار استعداد قابل توجهی از خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]هنری Tippett استعداد قابل توجهی را به عنوان یک hotelier نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hotelier Dermot Walsh organised the trip.
[ترجمه گوگل]هتلدار درموت والش این سفر را سازماندهی کرد
[ترجمه ترگمان]Hotelier Dermot والش این سفر را ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is good news for the hotelier who is prepared.
[ترجمه گوگل]این خبر خوبی برای هتلدار آماده است
[ترجمه ترگمان]این خبر خوبی برای the است که آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hotelier doesn't mind if you stay in your room.
[ترجمه گوگل]هتلدار اگر در اتاق خود بمانید بدش نمی آید
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که تو توی اتاقت بمونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The smart hotelier should keep a laser sharp focus on the channels that are driving maximum return on investment.
[ترجمه گوگل]هتلدار هوشمند باید تمرکز لیزری دقیقی بر کانال هایی داشته باشد که بیشترین بازده سرمایه را به همراه دارند
[ترجمه ترگمان]The هوشمند باید تمرکزی دقیق لیزر بر کانال ها داشته باشند که بیش ترین بازگشت را به سرمایه گذاری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An enterprising hotelier bought two cookie-cutter businessmen's hotels in Daimyo and then refurbished them as well-priced boutique properties: the Plaza Hotels.
[ترجمه گوگل]یک هتلدار مبتکر دو هتل تاجران شیرینی برش را در دایمیو خرید و سپس آنها را به عنوان املاک بوتیکی با قیمت مناسب بازسازی کرد: هتل های پلازا
[ترجمه ترگمان]یک hotelier متهور دو هتل تاجر کلوچه فروشی را در daimyo خرید و سپس آن ها را با قیمت \"بوتیک قیمت\" تاسیس کرد: هتل پلازا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a hotelier, I could easily argue the merits from either side, but my final determination would be largely based upon many individual factors affecting each property and each OTA.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک هتلدار، من به راحتی می‌توانم در مورد شایستگی‌های هر دو طرف بحث کنم، اما تصمیم نهایی من تا حد زیادی بر اساس بسیاری از عوامل فردی است که بر هر ملک و هر OTA تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک hotelier، من به راحتی می توانم محاسن هر دو طرف را مورد بحث قرار دهم، اما تصمیم نهایی من تا حد زیادی براساس بسیاری از عوامل منفرد موثر بر هر ویژگی و هر یک از OTA بوجود خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's important as an independent hotelier, to maximize the ROI on all of your resources.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک هتلدار مستقل، به حداکثر رساندن ROI در تمام منابع خود مهم است
[ترجمه ترگمان]مهم است که به عنوان یک hotelier مستقل، بازدهی سرمایه را در تمام منابع خود به حداکثر برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Founder Dieter Mueller has been voted for the prestigious award "Hotelier of the Year 2009".
[ترجمه گوگل]بنیانگذار دیتر مولر برای جایزه معتبر «هتلیه‌گر سال 2009» انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]موسس Dieter مولر برای جایزه معتبر \"Hotelier سال ۲۰۰۹\" رای داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How long has Insured been in business as hotelier at this premises?
[ترجمه گوگل]بیمه شده چه مدت به عنوان هتلدار در این محل فعالیت می کند؟
[ترجمه ترگمان]چند وقته که تو این محدوده تجارت می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The chain's other shareholders, including a Chinese hotelier, have agreed to sell their shares.
[ترجمه گوگل]سایر سهامداران این زنجیره از جمله یک هتلدار چینی با فروش سهام خود موافقت کرده اند
[ترجمه ترگمان]سهامداران دیگر از جمله یک hotelier چینی موافقت کرده اند تا سهام خود را بفروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hotel keeper, one who manages or owns a hotel
a hotelier is a person who owns or manages a hotel.

پیشنهاد کاربران

hotelier ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مدیر مهمان خانه
تعریف: فردی که ادارۀ تمامی امور مربوط به مهمان خانه/ هتل را بر عهده داشته باشد|||متـ . مدیر هتل

بپرس