horticultural

/ˌhɔːrtəˈkəlt͡ʃərəl//ˌhɔːtɪˈkʌlt͡ʃərəl/

معنی: وابسته به گلبرزی، وابسته به باغبانی وگل کاری
معانی دیگر: وابسته به گل برزی، وابسته به باغبانی وگل کاری

جمله های نمونه

1. In the commercial horticultural field, the mass production of pot plants has been facilitated through cloning.
[ترجمه گوگل]در زمینه باغبانی تجاری، تولید انبوه گیاهان گلدانی از طریق شبیه سازی تسهیل شده است
[ترجمه ترگمان]در زمینه باغبانی تجاری، تولید انبوه گیاهان دیگ بخار از طریق شبیه سازی تسهیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The horticultural efforts of individual residents are a joy to behold, and reflect great credit on those concerned.
[ترجمه گوگل]تلاش‌های باغبانی تک تک ساکنان مایه خوشحالی است و منعکس کننده اعتبار بزرگی برای کسانی است که درگیر آن هستند
[ترجمه ترگمان]تلاش های باغبانی ساکنان منفرد، لذت دیدن و منعکس کننده اعتبار بزرگ در مورد کسانی است که نگران آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Horticultural research will require better computer equipment, software, and staff training.
[ترجمه گوگل]تحقیقات باغبانی به تجهیزات کامپیوتری، نرم افزار و آموزش کارکنان بهتر نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات Horticultural نیازمند تجهیزات رایانه ای بهتر، نرم افزار و آموزش کارکنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. National horticultural markets have wide variations in price, seasonal effects, methods of selling and quality gradations.
[ترجمه گوگل]بازارهای ملی باغبانی تنوع زیادی در قیمت، اثرات فصلی، روش های فروش و درجه بندی کیفیت دارند
[ترجمه ترگمان]بازارهای باغبانی ملی تنوع زیادی در قیمت، اثرات فصلی، روش های فروش و درجات کیفیت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are horticultural varieties with pink or white flowers.
[ترجمه گوگل]انواع باغبانی با گل های صورتی یا سفید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در آنجا انواع مختلف باغبانی با گل های صورتی و یا سفید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is where reports of local horticultural societies, women's institutes, school governors, and local elections are news.
[ترجمه گوگل]اینجاست که گزارش‌های انجمن‌های باغبانی محلی، موسسات زنان، فرمانداران مدارس و انتخابات محلی خبر هستند
[ترجمه ترگمان]این جایی است که گزارش ها مربوط به انجمن های باغبانی محلی، موسسات زنان، فرمانداران مدارس و انتخابات محلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some horticultural staff write excellent articles in journals, and some are in constant demand for public lectures.
[ترجمه گوگل]برخی از کارکنان باغبانی مقالات عالی در مجلات می نویسند، و برخی از آنها در تقاضای دائمی برای سخنرانی های عمومی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از کارکنان بخش باغبانی، مقالات عالی در مجلات می نویسند و برخی از آن ها تقاضای مداوم برای سخنرانی های عمومی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This noncommercial site is basically a list of horticultural links, with a short description of each.
[ترجمه گوگل]این سایت غیرتجاری اساساً فهرستی از پیوندهای باغبانی است که توضیح کوتاهی در مورد هر کدام ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]این سایت غیرتجاری یک لیست از لینک های تبلیغاتی است، با توصیف کوتاهی از هر کدام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These leaflets should include horticultural advice, so that they can be used to answer enquiries.
[ترجمه گوگل]این جزوات باید حاوی توصیه های باغبانی باشد تا بتوان از آنها برای پاسخگویی به سوالات استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این نشریه ها باید شامل توصیه های باغداری شود تا بتوان از آن ها برای پاسخ به سوالات استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And that is not just for horticultural produce like fruit and veg, which are already the subject of strict production standards.
[ترجمه گوگل]و این فقط برای محصولات باغبانی مانند میوه و سبزیجات نیست، که در حال حاضر موضوع استانداردهای سختگیرانه تولید هستند
[ترجمه ترگمان]و این فقط برای تولید باغبانی مثل میوه و سبزی نیست، که در حال حاضر موضوع استانداردهای تولید سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. New Shenyang, new International Horticultural Expo.
[ترجمه گوگل]شن یانگ جدید، نمایشگاه بین المللی باغبانی جدید
[ترجمه ترگمان]Shenyang جدید، نمایشگاه بین المللی Horticultural
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Aiming at the horticultural and ornamental value, the development value of Eucalyptus was analyzed from tree form, leaf form, shape of flower and fruit, and perfume.
[ترجمه گوگل]با هدف ارزش باغبانی و زینتی، ارزش رشد اکالیپتوس از شکل درخت، فرم برگ، شکل گل و میوه، و عطر تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]با بررسی ارزش باغبانی و زینتی، ارزش رشد of از شکل درخت، شکل برگ، شکل گل و میوه و عطر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. International Association of Horticultural Producers ( IAHP ).
[ترجمه گوگل]انجمن بین المللی تولیدکنندگان باغبانی (IAHP)
[ترجمه ترگمان]انجمن بین المللی تولید کنندگان Horticultural (IAHP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So you've taken first prize at the horticultural show! We must make holiday over this.
[ترجمه گوگل]بنابراین شما جایزه اول نمایشگاه باغبانی را گرفته اید! ما باید برای این تعطیلات ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]پس تو اولین جایزه the رو گرفتی! ما باید در این مورد تعطیلات را سپری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به گلبرزی (صفت)
horticultural

وابسته به باغبانی و گلکاری (صفت)
horticultural

انگلیسی به انگلیسی

• of the science of plant cultivation
horticultural means concerned with or relating to horticulture.

پیشنهاد کاربران

باغبانی
گلکاری
مربوط به باغبانی، مربوط به کاشت میوه، سبزیجات و گل و گیاه.
باغبانی

بپرس