horrible

/ˈhɔːrəbl̩//ˈhɒrəbl̩/

معنی: ژیان، ترس اور، ناگوار، مهیب، سهمگین، موحش، رشت
معانی دیگر: وحشتناک، دهشت آفرین، مخوف، ترس انگیز، (عامیانه) بسیار بد، بسیار زشت، بسیار ناخوشایند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: horribly (adv.), horribleness (n.)
(1) تعریف: causing or tending to cause a feeling of horror; dreadful.
مترادف: dreadful, ghastly, horrendous, horrid, horrifying, terrible
متضاد: appealing
مشابه: atrocious, bloodcurdling, dire, dread, gory, grisly, gruesome, macabre, scary

- He woke up screaming after a horrible nightmare.
[ترجمه Peyman pnhi84] او بعد از کابوس وحشتناک فریاد زد.
|
[ترجمه Kamel pishghadam] او بعد از یک کابوس وحشتناک در حالیکه فریاد می کشید ، از خواب بیدار شد.
|
[ترجمه Rooksana] اون با وحشت از خواب بیدار شد بعد از کابوسی وحشناک
|
[ترجمه شان] او پس از دیدن یک خواب بد ( کابوس شبانه ) از خواب بیدار شد درحالی که جیغ می زد.
|
[ترجمه گوگل] او پس از یک کابوس وحشتناک با فریاد از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان] بعد از یک کابوس وحشتناک بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: very unpleasant, disagreeable, or ugly; disgusting.
مترادف: abominable, awful, disgusting, dreadful, frightful, horrendous, horrid, obnoxious, revolting
متضاد: delightful, lovely
مشابه: abhorrent, abysmal, appalling, atrocious, beastly, disagreeable, distasteful, foul, ghastly, hideous, loathsome, offensive, rank, repugnant, repulsive, shocking, terrible, unpleasant

- The robbers created a horrible mess in the house.
[ترجمه سهیلا گودرزی] دزدان بی نظمی وحشتناکی در خانه درست کردند
|
[ترجمه گوگل] سارقان آشفتگی وحشتناکی را در خانه ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان] دزدا یه گندی تو خونه ایجاد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- How can you eat at that place? The food is horrible!
[ترجمه شان] چگونه می تونی در اون مکان غذا بخوری ؟غذای آن جا بسیار بد است.
|
[ترجمه گوگل] چگونه می توانید در آن مکان غذا بخورید؟ غذا وحشتناک است!
[ترجمه ترگمان] چطور میتونی اونجا غذا بخوری؟ غذا وحشتناک است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- All the roommates are fighting now, and the situation is horrible.
[ترجمه گوگل] همه هم اتاقی ها الان دعوا می کنند و اوضاع وحشتناک است
[ترجمه ترگمان] حالا همه همخونه ای دارن دعوا می کنن و اوضاع وحشتناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. horrible weather
هوای بسیار بد

2. hence, horrible shadow!
(شکسپیر) برو ای شبح وحشتناک !

3. he committed a horrible crime
او مرتکب جنایت فجیعی شد.

4. her dress looked horrible
پیراهن او واقعا زشت بود.

5. his handwriting is horrible
خط او وحشتناک است.

6. his rotten corpse was horrible
جسد پوسیده ی او وحشتناک بود.

7. every time he closed his eyes he saw horrible shapes
هرگاه که چشمان خود را می بست اشباح وحشتناکی به نظرش می رسیدند.

8. She's got a horrible little dog that yaps around your ankles.
[ترجمه گوگل]او یک سگ کوچولوی وحشتناک دارد که دور مچ پای شما قاطی می کند
[ترجمه ترگمان]اون یه سگ کوچولو داره که دور قوزک پای شما وق وق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was a horrible accident here yesterday.
[ترجمه ...] دیروز یک حادثه بد رخ داد.
|
[ترجمه شان] دیروز در این جا، یک تصادف دهشتناک روی داد .
|
[ترجمه گوگل]دیروز اینجا تصادف وحشتناکی رخ داد
[ترجمه ترگمان]دیروز یه حادثه وحشتناک اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ugh, I've got something horrible on the bottom of my shoe!
[ترجمه پدرت] اوخ، من پایین کفشم یک چیز ناگوار دارم
|
[ترجمه گوگل]اوه، من یک چیز وحشتناک در ته کفشم دارم!
[ترجمه ترگمان]! اخ، من ته کفشم یه چیز وحشتناک دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a horrible thing to see one person make another suffer.
[ترجمه گوگل]این خیلی وحشتناک است که ببینی یک نفر دیگری را رنج می دهد
[ترجمه ترگمان]دیدن یک نفر باید رنج و عذاب دیگری را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sight of the battlefield was horrible.
[ترجمه گوگل]منظره میدان جنگ وحشتناک بود
[ترجمه ترگمان]منظره میدان نبرد وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One wheel makes a horrible squeaking noise.
[ترجمه گوگل]یکی از چرخ ها صدای جیر جیر وحشتناکی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک چرخ صدای جیر جیر جیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The effects of this disease are horrible. You wouldn't wish them on your worst enemy.
[ترجمه شان] اثرات این بیماری دهشتناک ( سهمگین ) است، چنانکه برای بدترین دشمنانت هم، آرزو نمی کنی
|
[ترجمه گوگل]عوارض این بیماری وحشتناک است شما آنها را برای بدترین دشمن خود آرزو نمی کنید
[ترجمه ترگمان]اثرات این بیماری وحشتناک است تو آرزو نمی کردی که اونا بدترین دشمن تو باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is such a flipping horrible picture.
[ترجمه گوگل]این یک عکس وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]این عکس وحشتناکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. What a horrible thing to say!
[ترجمه گوگل]چه چیز وحشتناکی گفتن!
[ترجمه ترگمان]چه حرف وحشتناکی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Only an insane person could perpetrate such a horrible crime.
[ترجمه گوگل]فقط یک فرد دیوانه می تواند چنین جنایت وحشتناکی را مرتکب شود
[ترجمه ترگمان]فقط یک آدم دیوانه می تواند چنین جنایتی را مرتکب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. It was horrible sitting there all on my own.
[ترجمه گوگل]خیلی وحشتناک بود که به تنهایی آنجا نشستم
[ترجمه ترگمان]آنجا خیلی وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The weather has been really horrible all week.
[ترجمه گوگل]هوا در تمام هفته واقعا وحشتناک بوده است
[ترجمه ترگمان]تمام این هفته هوا واقعا وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژیان (صفت)
fearful, fierce, ferocious, terrible, gruesome, dreadful, ghastly, fearsome, atrocious, ravening, frightful, horrible, predacious, hair-raising, raptorial, rapacious, spine-chilling, truculent

ترس اور (صفت)
fearful, terrible, awesome, bloodcurdling, horrible, eye-opening

ناگوار (صفت)
disagreeable, harsh, horrific, unsavory, burdensome, horrible, unpleasant, unwholesome, insalubrious, lenten

مهیب (صفت)
hideous, ugly, terrible, gruesome, horrific, dreadful, formidable, fearsome, forbidding, horrible, dire, grisly, direful, terrific, horrendous

سهمگین (صفت)
hideous, horrific, formidable, horrible

موحش (صفت)
horrific, horrible, lurid, redoubtable

رشت (صفت)
horrific, horrible

انگلیسی به انگلیسی

• terrible, awful; disgusting, repulsive
you describe something as horrible when you do not like it at all.
something that is horrible causes you to feel fear, shock, or disgust.
you use horrible to emphasize how bad something is.

پیشنهاد کاربران

افتضاح
این کلمه معنی وحشتناک رو نمیده بیشتر معنی بده
چون من خودم معلم زبانم به جای وحشتناک از scary استفاده کنید
خیلی بد ، ( وحشتناک از نوع خیلی بد ) ( به معنی ترسناک بودن نیست )
در مورد چیزی میگیم که میخوایم درجه بد بودنش رو بالا ببریم
It’s a horrible sound
صدای خیلییی بدیه ( وحشناک بده )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : horrify
اسم ( noun ) : horror
صفت ( adjective ) : horrific / horrifying / horrified / horrible
قید ( adverb ) : horrifically/ horrifyingly / horribly
بنظرم اصلا معنی ترسناک نمیده
و برای ترسناک از scary و . . . استف بکنید درست تره
و این کمله معنی "خیلی بد"و وحشتناک نه ترسناک مصلا بوی وحشتناک ربطی به ترس ندارع
Horrible smell
You say that something is horrible when you really don't like it
ترسناک
با Horrid مترادفه
adjective
[more horrible; most horrible]
1 : causing horror : very shocking and upsetting
◀️He suffered a horrible death.
◀️The crime scene was too horrible to describe.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️a horrible accident
2 : very bad or unpleasant
◀️a horrible [=disgusting] smell
◀️That was a horrible [=terrible, awful] movie.
◀️The team had a horrible season last year.
◀️He realized that he had made a horrible mistake.
◀️
Fuuuuuuck me, the cruelty of this, that poor poor man, what a fucking horrible way to die. You wanna kill someone just put a damn bullet in their brain, why the need for this torture 😣
To prove to people not to fuck with them
whatever message they are trying to send , it doesn't seem to be working
البته همینطور که دوستمون گفته به معنای افتضاح و داغون هم هست
Horrible و Terrible هر دو هم به معنای ترسناک هستن هم داغون و بی کیفیت

horrible به معنای ترسناک و وحشتناک است ولس بعضی اوقات به معنای خیلی بد و افتضاح است.
برای مثال
It taste is horrible
طعم این سوپ افتضاح است ( طعم این سوپ وحشتناک است )
در اینجامعنی افتضاع بودن بهتر است ولی وحشتناک بودن هم می شود.
فرق زیادی ندارد.
موافقی لایم کن. 👍
فجیع
اگر برای مزه به کار رود معنای مزخرف یا ناخوشایند هم میدهد
بیمناک
وحشتناک
ترسناک
چندش
مهیب
causing or likely to cause horror; shocking
Awful
very unpleasant or bad
ناخوشایند ناگوار
اونایی که چندش اور ترجمه کردن لطفا منبعشو ذکر کنن
The food looked horrible, but it tasted OK.
چنــدش آور، حـآ بهم زن:/
ترسناک، زشت
حال بهم زن
چندش آور
بسیار بسیار بد
مزخرف
ناگوار
عامیانه : جِر زن
He is so horrible. خیلی جِر می زنه
چندش آور . حال بهم زن
حال. بهم زن چندش آور
حال به هم زن
وحشتناک
Terrible و awful و horrible به معنی خیلی بدند
مهیب
ترسناک
چندش آور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس