honest to goodness


(عامیانه) درست، صحیح و درست، واقعی، بی شیله پیله، اصیل (honest-to-god هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) true; actual; authentic.
مشابه: authentic, veritable

پیشنهاد کاربران

بپرس