hipbone

/ˈhɪpˈboʊn//ˈhɪpˈbəʊn/

معنی: استخوان لگن خاصره
معانی دیگر: رجوع شود به: innominate bone

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the three fused bones that form one side of the pelvis.

جمله های نمونه

1. Objective To trace pulmonary and hipbone joint image findings of SARS recovered persons mainly treated by traditional Chinese medicine after a year discharge from hospital.
[ترجمه گوگل]هدف: ردیابی یافته‌های تصویری مفصل ریوی و استخوان لگن در افراد بهبودیافته SARS که عمدتاً پس از یک سال ترخیص از بیمارستان تحت درمان طب سنتی چینی قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]هدف ردیابی ریوی و hipbone یافته های تصویر مشترک SARS - بیمارانی که عمدتا با داروی چینی سنتی پس از یک سال تخلیه از بیمارستان درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This what treats fracture of old people hipbone?
[ترجمه گوگل]این چیزی است که شکستگی استخوان لگن افراد مسن را درمان می کند؟
[ترجمه ترگمان]این چیزی که با شکستگی استخوان لگن رفتار می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tail long and tapering, reaching to the hipbone when drawn through between the hind legs.
[ترجمه گوگل]دم بلند و باریک است و وقتی از بین پاهای عقب کشیده می شود به استخوان لگن می رسد
[ترجمه ترگمان]دم دراز و باریک است و وقتی که از میان پاهای عقبش عبور می کند به the می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objectives: To investigate the relationship between lifestyle and hipbone mineral density (HBMD) in women.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین سبک زندگی و تراکم معدنی استخوان لگن (HBMD) در زنان
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای بررسی رابطه بین سبک زندگی و چگالی معدنی hipbone (HBMD)در زنان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She broke her hipbone two years ago, and now could not move around easily.
[ترجمه گوگل]او دو سال پیش استخوان لگنش شکست و حالا نمی توانست به راحتی حرکت کند
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش استخوان لگن را به هم زد و حالا نمی توانست به راحتی حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Going with the social olden, hipbone fracture incidence caused by bone loosen increased, its syndrome is the major reason of elder disability and death.
[ترجمه گوگل]با پیری اجتماعی، بروز شکستگی استخوان لگن ناشی از شل شدن استخوان افزایش یافته است، سندرم آن دلیل اصلی ناتوانی و مرگ سالمندان است
[ترجمه ترگمان]صعود با the اجتماعی، رخداد شکستگی hipbone ناشی از شل شدن استخوان، دلیل اصلی ناتوانی و مرگ بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unless they are boned, sir-loin steaks contain bone pieces of irregular shape that are derived from the hipbone.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه استخوان بندی شده باشند، استیک های کمر حاوی تکه های استخوانی با شکل نامنظم هستند که از استخوان لگن گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]steaks ران حاوی تکه های استخوان از شکل بی قاعده هستند که از hipbone مشتق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He blackened one eye, left scratches up and down her neck and scraped the flesh off her hipbones.
[ترجمه گوگل]یک چشمش را سیاه کرد، خراش هایی به سمت بالا و پایین گردنش به جا گذاشت و گوشت را از روی استخوان لگنش خراش داد
[ترجمه ترگمان]یک چشمش را سیاه کرد، خراش های روی گردنش را خراش داد و گوشت تنش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No bulging rib cages, no collar bones out to here, no sunken eyes or bizarre hipbone bulges.
[ترجمه گوگل]بدون قفسه سینه های برآمده، بدون استخوان های یقه، بدون چشم های فرورفته یا برآمدگی های عجیب و غریب استخوان لگن
[ترجمه ترگمان]نه از قفسه سینه بیرون زده، نه استخوان ترقوه، نه چشمه ای گود و نه استخوان لگن دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those cut nearest the short loin contain the tip of the hipbone; they an-e pin-bone steaks.
[ترجمه گوگل]آنهایی که نزدیک به کمر کوتاه بریده می شوند، نوک استخوان لگن را در بر می گیرند آنها استیک پین استخوان
[ترجمه ترگمان]ان هایی که به آن ها نزدیک بودند، نوک استخوان لگن را در دست داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One woman, her back to us, wears bright yellow; black stripes encircle buttock, hipbone.
[ترجمه گوگل]یک زن، پشتش به ما، زرد روشن می پوشد راه راه های سیاه دور باسن، استخوان لگن
[ترجمه ترگمان]یک زن که پشتش به ما است، زرد روشن و راه راه سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A runaway horse had trampled on him and broken his hipbone.
[ترجمه گوگل]اسبی فراری او را زیر پا گذاشته بود و استخوان لگنش شکسته بود
[ترجمه ترگمان]یک اسب فراری بر او لگد زده بود و لگن خاصره را پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Operation: Holding beneficiary's ankle with one hand and holding hipbone with another, crooking knee first, then pulling and shaking straightly for 3-6times accordingly.
[ترجمه گوگل]عملیات: نگه داشتن مچ پا ذینفع با یک دست و گرفتن استخوان لگن با دست دیگر، ابتدا زانوی خمیده، سپس کشیدن و تکان دادن مستقیم به مدت 3 تا 6 بار بر این اساس
[ترجمه ترگمان]عملیات: نگه داشتن قوزک پای ذی نفع با یک دست و نگه داشتن hipbone با یک دست دیگر، و سپس کشیدن و تکان دادن مستقیم به مدت ۳ - ۶ بار بر طبق آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A loose fit that can be worn low on the hipbone for a casual look.
[ترجمه گوگل]یک تناسب گشاد که می‌توان آن را در قسمت پایین باسن برای ظاهری غیررسمی پوشید
[ترجمه ترگمان]برای یک نگاه عادی می تواند به صورت استخوان لگن در لگن فرو برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان لگن خاصره (اسم)
hipbone

انگلیسی به انگلیسی

• bone of the hip (anatomy)
upper part of the thigh bone, innominate bone

پیشنهاد کاربران

hip bone = استخوان خاصره
hipbone
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

بپرس