highroad

/ˈhaɪroʊd//ˈhaɪrəʊd/

(انگلیس) بزرگراه، راه اصلی، شاهراه، صراط مستقیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a course or direction that is easy or sure.

- the highroad to wealth
[ترجمه گوگل] بزرگراه رسیدن به ثروت
[ترجمه ترگمان] شاهراه به ثروت می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Failure is the only high-road to success.
[ترجمه گوگل]شکست تنها راه موفقیت است
[ترجمه ترگمان]شکست تنها راه رسیدن به موفقیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We got it at a shop in William Highroad.
[ترجمه گوگل]ما آن را در یک مغازه در ویلیام هایرود گرفتیم
[ترجمه ترگمان]ما آن را در یک مغازه در ویلیام highroad گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The highroad into the village of Weydon Priors was again carpeted with dust.
[ترجمه گوگل]بزرگراه روستای ویدون پریورز دوباره با گرد و غبار فرش شد
[ترجمه ترگمان]شاهراه به دهکده of بار دیگر با گرد و خاک فرش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Failure be the only highroad to success.
[ترجمه گوگل]شکست تنها راه موفقیت است
[ترجمه ترگمان]شکست تنها شاهراه موفقیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no highroad to literary appreciation.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای قدردانی ادبی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ highroad برای قدردانی ادبی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perforative the highroad of ancient town also accordingly by people deify road.
[ترجمه گوگل]پرفراژ بزرگراه شهر باستانی نیز بر این اساس توسط مردم خدایی جاده
[ترجمه ترگمان]جاده اصلی شهر قدیمی را از جاده people به جاده deify هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The program of the highroad austral the edge had not seen.
[ترجمه گوگل]برنامه اتوبان استرالیایی لبه را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]برنامه جاده بزرگ جاده را ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is on the highroad to success.
[ترجمه گوگل]او در مسیر موفقیت قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در شاهراه به موفقیت می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is no highroad to happiness or misfortune ; every man brings them on himself.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای خوشبختی یا بدبختی وجود ندارد هر مردی آنها را به روی خود می آورد
[ترجمه ترگمان]در راه خوشبختی و بدبختی راهی نیست؛ هر مردی آن ها را به خودش می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Disciplining yourself to do what you know is right and importance, although difficult, is the highroad to pride, self-esteem, and personal satisfaction. Margaret Thatcher
[ترجمه گوگل]انضباط خود برای انجام آنچه می دانید درست و مهم است، اگرچه دشوار است، اما راه عالی برای غرور، عزت نفس و رضایت شخصی است مارگارت تاچر
[ترجمه ترگمان]خود را وادار به انجام کاری کنید که می دانید درست است و اهمیت دارد، اگر چه دشوار است، عزت نفس، عزت نفس و رضایت شخصی را در بر می گیرد مارگارت تاچر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our company owns all kinds of transported trucks, having great highroad transporting ability.
[ترجمه گوگل]شرکت ما دارای انواع کامیون های حمل و نقل است که توانایی حمل و نقل در جاده های بزرگ را دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت ما دارای همه انواع کامیون های حمل و نقل است که دارای شاهراه بزرگ برای حمل و نقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Later because just is lacked democratically within the party, line of 8 the highroad is interrupted.
[ترجمه گوگل]بعداً چون عدالت از نظر دموکراتیک در حزب کم است، خط 8 بزرگراه قطع می شود
[ترجمه ترگمان]بعدا به این دلیل که فقط به طور دموکراتیک در حزب وجود ندارد، خط ۸ جاده را قطع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) highway, main road; easy way
a highroad is a main road.
the highroad to something is the easiest or most successful way to achieve it.
highway, main road; easiest course

پیشنهاد کاربران

والاجاده
( Vālājāde )
�والا� ( high ) و �جاده� ( road )
پیچوندن کسی
تو فیلم ریک اند مورتی ام یه جایی ریک میگف
Dont high road us
( در روانشناسی فروید ) سطح هشیار
Taking a high road in debate
اخلاقی سخت
پیچوندن /دس به سر کردن
روش اخلاقی، روش دشوارتر ( به دلیل حفظ اخلاقیات )

بپرس