herder

/ˈherdər//ˈherdə/

معنی: گاودار، چوپان، رمه دار، گله بان
معانی دیگر: محافظ

جمله های نمونه

1. Nerf Herder is a joke band.
[ترجمه گوگل]Nerf Herder یک گروه جوک است
[ترجمه ترگمان]Nerf هردر یک گروه شوخی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gardeners and herders were mostly immune from controls on marketing since they marketed relatively little, often only on a casual basis.
[ترجمه گوگل]باغبانان و گله‌داران عمدتاً از کنترل‌های بازاریابی مصون بودند، زیرا آنها نسبتاً کمی و اغلب فقط به صورت گاه به گاه بازاریابی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]Gardeners و گله داران اغلب از کنترل های بازاریابی در بازار مصون بودند، زیرا آن ها به طور نسبتا کم به بازار عرضه می شدند، اغلب تنها به طور اتفاقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Not long ago a young Mongolian livestock herder named Ochkhuu Genen loaded what was left of his life into a borrowed Chinese pickup truck and moved it to Ulaanbaatar, Mongolia's sprawling capital.
[ترجمه گوگل]چندی پیش یک دامدار جوان مغولستانی به نام اوچکو ژنن آنچه از عمرش باقی مانده بود را در یک وانت چینی قرض گرفته شده بار کرد و به اولان باتور، پایتخت گسترده مغولستان منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]چندی پیش یک چوپان جوان مغولی به نام Ochkhuu Genen آنچه را که از عمرش باقی مانده بود را به یک وانت فرانسوی قرض گرفت و آن را به Ulaanbaatar، پایتخت پراکنده مغولستان، انتقال داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Coffee was first discovered by a goat herder.
[ترجمه گوگل]قهوه اولین بار توسط یک گله بز کشف شد
[ترجمه ترگمان]قهوه اولین بار توسط یک چوپان بز کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Being a cat herder is probably about the toughest thing I think I've ever done.
[ترجمه گوگل]گله‌دار گربه بودن احتمالاً سخت‌ترین کاری است که من تا به حال انجام داده‌ام
[ترجمه ترگمان]بودن چوپان احتمالا در مورد سخت ترین چیزی است که فکر می کنم تا به حال انجام داده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The herder staked out his claim.
[ترجمه گوگل]دامدار ادعای خود را مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]چوپان ادعای او را به بازی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A [ Nenets ] herder relies on the instincts of his lead reindeer.
[ترجمه گوگل]یک گله دار [ننتس] به غرایز گوزن شمالی سربی خود تکیه می کند
[ترجمه ترگمان]چوپان [ Nenets ] به غریزه گوزن شمالی او تکیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After trying the berries himself, the goat herder felt much more energetic than usual.
[ترجمه گوگل]پس از امتحان کردن توت ها، گله بز بسیار پرانرژی تر از حد معمول بود
[ترجمه ترگمان]چوپان پس از اینکه خود را توت کرد، از همیشه بیش از معمول احساس نیرو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Such was the development a hundred years from Herder to Chamberlain.
[ترجمه گوگل]چنین پیشرفتی صد سال از هردر تا چمبرلین بود
[ترجمه ترگمان]این صد سال پیشرفت از سوی هردر به چمبرلین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Evo Morales, the former llama herder and coca leaf farmer who wears a stripy jumper rather than a shirt and tie, seems to be breaking all the moulds.
[ترجمه گوگل]اوو مورالس، گله‌دار سابق لاما و کشاورز برگ کوکا که به جای پیراهن و کراوات، جامپر راه راه می‌پوشد، به نظر می‌رسد در حال شکستن تمام قالب‌ها است
[ترجمه ترگمان]اوو مورالس، چوپان سابق چوپان و پرورش دهنده کوکا که یک jumper stripy را به جای پیراهن و کراوات می پوشد، به نظر می رسد که همه قالب ها را می شکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One day we had just made camp when a local caste of herders came and began shouting and threatening us.
[ترجمه گوگل]یک روز تازه اردو زده بودیم که گروهی از گله داران محلی آمدند و شروع به داد و فریاد کردند و ما را تهدید کردند
[ترجمه ترگمان]یک روز ما اردو زده بودیم که محلی از اهالی herders آمد و داد و بیداد راه انداختند و ما را تهدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That progress was now direly slow, with many hundreds of cattle to herd, however expert some of the herders.
[ترجمه گوگل]این پیشرفت اکنون بسیار کند بود و صدها گاو در گله بودند، هرچند برخی از گله داران متخصص بودند
[ترجمه ترگمان]این پیشرفت در حال حاضر به شدت کند بود، با وجود بسیاری از صدها گاو به گله، با این حال، برخی از گله داران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Research showed the region had many recreational activities squeezed into a compact area, said Herder.
[ترجمه گوگل]هردر گفت: تحقیقات نشان داد که این منطقه دارای بسیاری از فعالیت های تفریحی است که در یک منطقه فشرده فشرده شده است
[ترجمه ترگمان]هردر گفت که تحقیقات نشان داد که منطقه فعالیت های تفریحی بسیاری دارد که به یک منطقه فشرده فشرده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As legend goes, coffee berries were first discovered in 850 by an Ethiopian goat herder who noticed his goats were much friskier after having eaten the red berries of a local bush.
[ترجمه گوگل]همانطور که افسانه می گوید، توت قهوه برای اولین بار در سال 850 توسط یک گله بز اتیوپیایی کشف شد که بعد از خوردن توت های قرمز یک بوته محلی متوجه شد که بزهایش بسیار ترد هستند
[ترجمه ترگمان]همان طور که افسانه ادامه دارد، برای اولین بار در ۸۵۰ نفر توسط یک چوپان بزه ای کوهی یافت شد که متوجه شد که بزه ای خود را بعد از خوردن میوه های قرمز یک بوته محلی پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاودار (اسم)
cattleman, cowman, herder

چوپان (اسم)
herder, rancher, herdsman, ranchero, shepherd, pastor, neatherd, sheepherder

رمه دار (اسم)
herder, herdsman

گله بان (اسم)
herder, neatherd

انگلیسی به انگلیسی

• herdsman, one who tends a herd

پیشنهاد کاربران

بپرس