herbalist

/ˈɜːrbələst//ˈhɜːbəlɪst/

معنی: گیاه شناس، فروشنده گیاهان طبی
معانی دیگر: (در اصل) نویسنده ی کتابهای گیاهی، گیاداروشناس، سابقا گیاه شناس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who cultivates, collects, or deals in herbs, esp. medicinal herbs; herb doctor.

جمله های نمونه

1. While herbalists make dandelion into tincture, the leaves can be eaten raw in salad or steamed with the flowers and eaten like vegetables.
[ترجمه گوگل]در حالی که گیاه‌پزشکان قاصدک را به تنتور تبدیل می‌کنند، برگ‌های آن را می‌توان به صورت خام در سالاد یا بخارپز همراه با گل‌ها و مانند سبزیجات مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که herbalists از گل قاصدک در tincture استفاده می کنند، برگ ها می تواند به صورت سالاد خورده شود و یا با گل ها بخار شود و مانند سبزیجات سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The herbalist adjusted his wide, white medical headband.
[ترجمه گوگل]گیاهپزشک هدبند طبی پهن و سفید خود را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]پیرزن headband پوستی سفید و wide را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It bases on biology mechanics theory and herbalist doctor's massage correctitude bone theory .
[ترجمه گوگل]این بر اساس نظریه مکانیک زیست شناسی و نظریه اصلاح استخوان ماساژ پزشک گیاه شناس است
[ترجمه ترگمان]این نظریه بر روی نظریه مکانیک زیست شناسی و مغز استخوان قدامی مغز استخوان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a herbalist doctor's name began in the Song Dynasty.
[ترجمه گوگل]همانطور که نام یک پزشک گیاه شناس در سلسله سونگ آغاز شد
[ترجمه ترگمان]نام پزشک ایرانی در سلسله سانگ آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old herbalist doctor applied ink to his face, saying that it could treat parotitis.
[ترجمه گوگل]پزشک قدیمی گیاه‌پزشک جوهر روی صورتش زد و گفت که می‌تواند پاروتیت را درمان کند
[ترجمه ترگمان]پزشک قدیمی با جوهر به صورتش اشاره کرد و گفت که می تواند parotitis را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Which one would you prefer? Male herbalist Doctor or Female herbalist Doctor?
[ترجمه گوگل]کدام یک را ترجیح می دهی؟ دکتر گیاه شناس مرد یا دکتر گیاه شناس خانم؟
[ترجمه ترگمان]کدام را ترجیح می دهید؟ دکتر herbalist یا دکتر عطاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Traditional Chinese medicine treatment, including herbalist doctor fee, herbal medicine, acupuncture, massage.
[ترجمه گوگل]درمان طب سنتی چینی، از جمله دستمزد پزشک گیاه شناس، داروی گیاهی، طب سوزنی، ماساژ
[ترجمه ترگمان]درمان های سنتی پزشکی چین از جمله کاهش هزینه پزشک متخصص، داروهای گیاهی، طب سوزنی و ماساژ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Grand Master Herbalist - First player on the realm to achieve 450 skill in herbalism.
[ترجمه گوگل]استاد بزرگ گیاه‌پزشک - اولین بازیکن در قلمرو که به مهارت 450 در گیاه‌پزی دست یافت
[ترجمه ترگمان]استاد اعظم herbalist - اولین بازیکن کشور است که به ۴۵۰ مهارت در herbalism دست یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Doctors have doctor, herbalist, Xinglin, and so another name.
[ترجمه گوگل]پزشکان دکتر، گیاهپزشک، زینگلین و غیره نام دیگری دارند
[ترجمه ترگمان]دکترها، herbalist، Xinglin و اسم دیگری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tongue's crack is a very important part of herbalist doctor diagnosis.
[ترجمه گوگل]ترک زبان بخش بسیار مهمی از تشخیص پزشک گیاه شناس است
[ترجمه ترگمان]ترک زبان یک بخش بسیار مهم تشخیص پزشک متخصص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In high amounts hops are such a potent sedative that Clement, working as an herbalist, offers them to dental patients.
[ترجمه گوگل]رازک در مقادیر زیاد آنقدر آرامبخش قوی است که کلمنت به عنوان یک گیاهپزشک آن را به بیماران دندانپزشکی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]در مقادیر زیاد، این یک مسکن قوی است که کلمنت، که به عنوان پزشک کار می کند، آن ها را به بیماران دندان معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 199 Sandra, a mother of six from Hove, East Sussex, consulted a Chinese herbalist about her psoriasis.
[ترجمه گوگل]در سال 199، ساندرا، مادر شش فرزند از هوو، ساسکس شرقی، با یک گیاه‌پزشک چینی در مورد پسوریازیس خود مشورت کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ خانم ساندرا، مادر شش نفر از طرف Hove در شرق ساسکس با پزشک متخصص چینی درباره پسوریازیس مشورت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rubus parvifolius L . is Chinese traditional folk medicine, which has multi - pharmacological effect according to Chinese herbalist.
[ترجمه گوگل]Rubus parvifolius L طب عامیانه سنتی چینی است که به گفته گیاه شناس چینی دارای اثرات دارویی چندگانه است
[ترجمه ترگمان]rubus parvifolius ل یک داروی سنتی چینی است که به قارچ چینی تاثیر دارویی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The internal use of Arnica is not recommended and should only be administered by a professional herbalist, naturopath or health practitioner.
[ترجمه گوگل]استفاده داخلی از آرنیکا توصیه نمی شود و فقط باید توسط یک گیاه شناس حرفه ای، متخصص طب طبیعی یا متخصص بهداشت تجویز شود
[ترجمه ترگمان]استفاده داخلی از arnica توصیه نمی شود و تنها باید توسط پزشک متخصص، naturopath و یا پزشک متخصص درمان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیاه شناس (اسم)
botanist, herbalist

فروشنده گیاهان طبی (اسم)
herbalist

انگلیسی به انگلیسی

• one who collects or grows herbs (especially for their medicinal qualities); herb doctor
a herbalist is a person who grows or sells herbs that are used in medicine.

پیشنهاد کاربران

گیاه درمانگر ( اسم ) : کسی که بیماری ها یا اختلالات را با مواد استخراج شده از گیاهان درمان می کند.
دکتر علفی
عطار
در بعضی از جمله ها به معنی ( سو استفاده ) هم هستش
عطار - گیاه فروش - جناب عطار
عطار

بپرس