heat sink

/ˈhiːtˈsɪŋk//hiːtsɪŋk/

(فیزیک - مکانیک) گرماگیر

جمله های نمونه

1. Failure phenomenon: a mistake of the CPU heat sink Nongdiao the Button.
[ترجمه گوگل]پدیده خرابی: اشتباه سینک حرارتی CPU Nongdiao the Button
[ترجمه ترگمان]پدیده شکست: یک اشتباه مربوط به گرمای CPU در دکمه the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Therefore, the average heat sink temperature decreases as air number increases.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با افزایش تعداد هوا، میانگین دمای سینک حرارت کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دما به طور متوسط کاهش می یابد چون تعداد هوا افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Very high heat sink capacity of the MEPCM was found by DSC method.
[ترجمه گوگل]ظرفیت هیت سینک بسیار بالای MEPCM با روش DSC پیدا شد
[ترجمه ترگمان]ظرفیت sink گرمایی بسیار بالا توسط روش DSC پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The paper analyzed and discussed two - dimensional heat sink in theory.
[ترجمه گوگل]مقاله تجزیه و تحلیل و بحث در مورد هیت سینک دو بعدی در تئوری است
[ترجمه ترگمان]این مقاله تجزیه و تحلیل و بحث و تبادل نظر درباره غرق شدن دو بعدی در نظریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The narrow profile of the heat sink head helps the 91HZ fit completely inside cooling shrouds without cutting or losing cooling power!
[ترجمه گوگل]مشخصات باریک سر هیت سینک به 91HZ کمک می کند تا بدون برش یا از دست دادن قدرت خنک کننده، به طور کامل در داخل پوشش های خنک کننده قرار گیرد!
[ترجمه ترگمان]نیم رخ باریک سطح روغن heat به ۹۱ HZ کمک می کند که کاملا در shrouds های خنک سازی بدون قطع کردن یا از دست دادن قدرت خنک کننده به طور کامل مناسب باشند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Built-in overheat prevention for the heat sink and temperature indicator. Built-in RS-485 communication.
[ترجمه گوگل]جلوگیری از گرمای بیش از حد داخلی برای هیت سینک و نشانگر دما ارتباطات داخلی RS-485
[ترجمه ترگمان]شماهای توکار برای جلوگیری از گرم شدن حرارت و شاخص دمایی ساخته شده - در ارتباط RS - ۴۸۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, this parameter has slightly effect on average heat sink temperature.
[ترجمه گوگل]با این حال، این پارامتر کمی بر دمای متوسط ​​هیت سینک تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این پارامتر به طور کمی بر روی دما افت حرارتی متوسط تاثیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With such a large heat sink value, FRA can meet the requirement of hypersonic flying machine.
[ترجمه گوگل]با چنین مقدار هیت سینک بزرگ، FRA می تواند نیاز ماشین پرنده مافوق صوت را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]با چنین مقدار کاهش گرمای زیاد، بنگاه تحقیقات فدرال می تواند نیاز به دستگاه پرواز مافوق صوت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Utilizing heat sink is effective to reduce the thermometer heat load due to the thermal conductor of the leads, and to increase the accuracy of the temperature measurement.
[ترجمه گوگل]استفاده از هیت سینک برای کاهش بار حرارتی دماسنج به دلیل هادی حرارتی سربها و افزایش دقت اندازه گیری دما موثر است
[ترجمه ترگمان]استفاده از سینک حرارتی به منظور کاهش بار گرمایی دماسنج به خاطر هدایت حرارتی موتور، و افزایش دقت اندازه گیری دما، موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, the average heat sink temperature decreases as air Reynolds number increases.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با افزایش عدد رینولدز هوا، میانگین دمای سینک حرارتی کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دما به طور متوسط کاهش می یابد چون تعداد رینولدز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That job falls to the heat sink and the three clawlike extensions rising up from it.
[ترجمه گوگل]آن کار به هیت سینک می افتد و سه امتداد پنجه مانند از آن بالا می روند
[ترجمه ترگمان]این کار به سینک خروجی می ریزد و سه پسوند clawlike از آن بالا می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, the increase channel height results in lower heat sink temperatures.
[ترجمه گوگل]بنابراین، افزایش ارتفاع کانال منجر به کاهش دمای سینک حرارتی می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، افزایش ارتفاع کانال منجر به کاهش دما در دماهای پایین تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Complex heat sink devices, including liquid cooled cold plates and stacked fins with heat pipes.
[ترجمه گوگل]دستگاه های هیت سینک پیچیده، از جمله صفحات سرد خنک شونده با مایع و پره های انباشته با لوله های حرارتی
[ترجمه ترگمان]devices حرارتی مجتمع، از جمله صفحات سرد سرد شده مایع و fins انباشته با لوله های حرارتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For constant fin width, the heat sink with the highest fins has the best thermal performance.
[ترجمه گوگل]برای عرض ثابت باله، هیت سینک با بالاترین پره ها بهترین عملکرد حرارتی را دارد
[ترجمه ترگمان]برای عرض باله ثابت، حرارتی که با بالاترین باله وجود دارد بهترین عملکرد حرارتی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Not long after, Lexandro also tumbled - not down the inside of the heat sink, but certainly parallel to it.
[ترجمه گوگل]اندکی بعد، لکساندرو نیز سقوط کرد - نه در داخل هیت سینک، اما مطمئناً به موازات آن
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که Lexandro نیز پایین رفت - نه در درون سینک داغ، بلکه به طور حتم به موازات آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] حرارت گیر، خنک کننده .
[برق و الکترونیک] گرماگیر قطعات فلزی تابشگر گرما که از طریق رسانش، همرفت، یا تابش گرما را منتقل می کنند و قطعات الکترونیکی به ویژه ترانزیستورهای قدرت را خنک می کنند. گرما از محل پیوندگاه درون نیمرسانا به سطح مورد نظر برای اتلاف منتقل می شود . گرماگیر به شکلهای مختلف نظیر آلومینیم فشرده پره دار، مس پره دار، آلومینیم نصب شده در زیر بنده ی قطعه، یا آلومینیم فشرده با پره های تابشگر گرما که به بدنه ی قطعه چسبیده شده اند، ساخته می شود. - گرماگیر، گرمازدا
[پلیمر] چاه گرمایی

انگلیسی به انگلیسی

• metallic object which is connected to electronic components and prevents overheating

پیشنهاد کاربران

گرماگیر یک دستگاه خنک کننده غیرفعال است که به دفع گرما از یک قطعه داغ مانند CPU یا GPU کمک می کند تا از گرم شدن بیش از حد جلوگیری کند و عملکرد مطلوب را تضمین کند. گرماگیرها معمولاً از فلزی مانند آلومینیوم یا مس ساخته می شوند و با افزایش سطح در دسترس برای انتقال حرارت کار می کنند.
heat sink
چاه گرمایی
heat sink ( فیزیک )
واژه مصوب: چاهک گرما
تعریف: هر محیط جامد یا مایع یا گازی که جذب کنندۀ گرمای انتقالی از محیط مجاور است
خنک کاری ( الکترونیک قدرت )
گرماگیر/گرماخور/گرماکاه/جاذب حرارت/حرارت گیر/خنک کننده

بپرس