health food

/ˈhelθˈfuːd//helθfuːd/

خوراک بهداشتی، غذای سالم (به ویژه خوراک عاری از مواد شیمیایی و احیانا مضر)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: food believed to be esp. good for one's health, such as food that is organically grown and contains no chemical additives.

جمله های نمونه

1. Health food supporters are always evangelizing.
[ترجمه گوگل]حامیان غذای سالم همیشه بشارت می دهند
[ترجمه ترگمان]حامیان غذاهای سالم همیشه evangelizing هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Harvey's a great believer in health food.
[ترجمه گوگل]هاروی به غذای سالم بسیار معتقد است
[ترجمه ترگمان]Harvey به غذای سالم معتقد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I buy unbleached flour from the local health food store.
[ترجمه گوگل]من آرد سفید نشده را از فروشگاه مواد غذایی بهداشتی محلی می خرم
[ترجمه ترگمان]من آرد unbleached را از فروشگاه مواد غذایی محلی می خرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Essential oils can be bought from most good health food shops.
[ترجمه گوگل]روغن های ضروری را می توان از اکثر فروشگاه های مواد غذایی سالم خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]روغن های ضروری را می توان از اغلب فروشگاه های غذاهای سالم خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She started to become/wax lyrical about health food.
[ترجمه گوگل]او شروع به تبدیل شدن به غزلیات در مورد غذای سالم کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به تبدیل شدن به موم در مورد غذاهای سالم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These can be purchased at health food stores or supermarkets.
[ترجمه گوگل]این ها را می توان از فروشگاه های مواد غذایی سالم یا سوپرمارکت ها خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]اینها را می توان در فروشگاه های مواد غذایی و یا سوپر مارکت ها خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A health food store is a good place to look for herbs.
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه مواد غذایی سالم مکان خوبی برای جستجوی گیاهان است
[ترجمه ترگمان]فروشگاه غذاهای سالم جای خوبی برای جستجوی گیاهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A health food store is a good place to search for the herbs listed above.
[ترجمه گوگل]فروشگاه مواد غذایی بهداشتی مکان خوبی برای جستجوی گیاهان ذکر شده در بالا است
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه غذاهای سالم جای خوبی برای جستجوی گیاهان فهرست شده در بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maybe it's that the appetizers aren't exactly health food.
[ترجمه گوگل]شاید به این دلیل است که پیش غذاها دقیقاً غذای سالمی نیستند
[ترجمه ترگمان]شاید به خاطر این است که پیش غذا درست غذا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Available from all good health food stores, Superdrug and Boots Food Centres.
[ترجمه گوگل]موجود در تمام فروشگاه های مواد غذایی سالم، مراکز غذایی Superdrug و Boots
[ترجمه ترگمان]این محصول از تمامی فروشگاه های مواد غذایی سالم، Superdrug و Centres در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Barrett health food stores and transfer 176 stores to its chemist division.
[ترجمه گوگل]بارت مواد غذایی بهداشتی را ذخیره می کند و 176 فروشگاه را به بخش شیمیدان خود منتقل می کند
[ترجمه ترگمان](برت)، فروشگاه های مواد غذایی و ۱۷۶ مغازه را به بخش chemist انتقال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They decided to open a health food store-but a health food store with a difference.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند یک فروشگاه مواد غذایی سالم باز کنند - اما یک فروشگاه مواد غذایی سالم با یک تفاوت
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند یک فروشگاه مواد غذایی را باز کنند - اما یک فروشگاه مواد غذایی با یک تفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We go to the health food store, where I buy yet another bathing product because it is natural and smells good.
[ترجمه گوگل]ما به فروشگاه مواد غذایی بهداشتی می رویم، جایی که من یک محصول حمام دیگر می خرم زیرا طبیعی است و بوی خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]ما به فروشگاه غذاهای سالم می رویم، جایی که من هنوز یک محصول شنا دیگر را خریداری می کنم، چون طبیعی است و بوی خوبی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The noodles are being marketed as a health food.
[ترجمه گوگل]رشته فرنگی به عنوان یک غذای سالم به بازار عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]نودل به عنوان غذای سالم به بازار عرضه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But as the burgeoning health food stores testify, there is a lot more to the dietary supplements market than this.
[ترجمه گوگل]اما همانطور که فروشگاه های در حال رشد مواد غذایی بهداشتی گواهی می دهند، بازار مکمل های غذایی چیزهای بیشتری از این وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی سلامت شهادت می دهند، بیش از این در بازار مکمل های غذایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] غذای حیات بخش : غذای خیلی مغذی و سالم.

انگلیسی به انگلیسی

• food thought to be very healthful (i.e. food grown with natural fertilizers and free of additives)
health foods are natural foods without artificial ingredients which people buy because they consider them to be good for them.

پیشنهاد کاربران

health food ( تغذیه )
واژه مصوب: غذای سلامت زا
تعریف: غذای طبیعی یا زیستی که برای سلامتی مفید باشد

بپرس