headliner

/ˈhedˌlaɪnər//ˈhedˌlaɪnə/

معنی: نویسنده سرمقاله روزنامه
معانی دیگر: هنرپیشه یا هنرمندی که درباره اش بسیار تبلیغ شده است، سرصفحه نویس، کسیکه نامش دربالاى صفحه اى نموداراست، سردسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a performer who is advertised as a main attraction; star.

جمله های نمونه

1. It feels good to be the headliner.
[ترجمه نرگس جنتی زاده] حس خوبی دارد که سرپرست باشی
|
[ترجمه گوگل]تیتر بودن احساس خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]حس خوبی برای بودن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Time for the headliner of the Athens games to play superman all over.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که تیتر بازی های آتن در همه جا با سوپرمن بازی کند
[ترجمه ترگمان]زمان بازی های آتن برای بازی با سوپر من تمام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each headliner in their own right, this is a lineup never seen before in the capital.
[ترجمه گوگل]هر تیتر در نوع خود، این ترکیبی است که قبلاً در پایتخت دیده نشده بود
[ترجمه ترگمان]هر headliner در سمت راست خود، این یک ترکیب است که هرگز قبلا در پایتخت دیده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Install liftgate opening ( headliner ) upper trim molding.
[ترجمه گوگل]قالب بندی برش فوقانی دهانه درب بالابر (سرپوش) را نصب کنید
[ترجمه ترگمان]ریخته گری liftgate فوقانی (headliner)را نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Headliner: Machine to produce larger sizes of type for headings.
[ترجمه گوگل]Headliner: ماشینی برای تولید انواع اندازه های بزرگتر برای سرفصل ها
[ترجمه ترگمان]headliner: ماشین برای تولید اندازه های بزرگ تر از type
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Remove the speaker grille from the headliner.
[ترجمه گوگل]مشبک بلندگو را از قسمت سربرگ جدا کنید
[ترجمه ترگمان]از پنجره مشبک پنجره مشبک را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Remove liftgate opening ( headliner ) upper trim molding.
[ترجمه گوگل]قالب بندی برش فوقانی دهانه درب بالابر (سرخط) را بردارید
[ترجمه ترگمان]ریخته گری قسمت ورودی (headliner)را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's the headliner of a gay burlesque show.
[ترجمه گوگل]او تیتر یک شوی همجنس گرایان است
[ترجمه ترگمان]اون یه نمایش مسخره رقاص مسخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our headliner got sick, so we canceled the performance.
[ترجمه گوگل]تیتر ما بیمار شد، بنابراین اجرا را لغو کردیم
[ترجمه ترگمان]headliner مریض شد، پس ما نمایش رو کنسل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As often seems the case these days, the opening acts are of more interest than the headliner.
[ترجمه گوگل]همانطور که این روزها اغلب به نظر می رسد، اقدامات افتتاحیه بیشتر از سرفصل ها مورد توجه هستند
[ترجمه ترگمان]همانطور که اغلب در این روزها به نظر می رسد، عمل باز کردن بیشتر از the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. David had come to the United States as a headliner.
[ترجمه گوگل]دیوید به عنوان یک تیتر به آمریکا آمده بود
[ترجمه ترگمان]دیوید به عنوان یک headliner به آمریکا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Open mike performances continue through Sunday, February with headliner shows each night.
[ترجمه گوگل]اجراهای مایک باز تا یکشنبه، فوریه با نمایش های سرفصل هر شب ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]اجرای برنامه مایک در روز یکشنبه، فوریه با headliner نمایش در هر شب ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The game evolved into the kind of event that you feared would either feature the headliner little, or not at all.
[ترجمه گوگل]بازی به گونه‌ای تبدیل شد که از آن می‌ترسیدید که سرفصل آن کم باشد یا اصلاً نباشد
[ترجمه ترگمان]این بازی به گونه ای تکامل یافت که شما از آن می ترسید، یا به هیچ وجه آن را مشخص کنید، یا اصلا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then using an ice pick or a nail, push through the headliner thus identifying the location of the headliner to be cut away from the inside.
[ترجمه گوگل]سپس با استفاده از یک یخ یا میخ، هدلاینر را فشار دهید و بدین ترتیب محل هدلینر را که باید از داخل بریده شود، مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از یک برش یخی یا میخ، از میان headliner عبور کرده و در نتیجه مکان of را تشخیص دهید تا از داخل برش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نویسنده سرمقاله روزنامه (اسم)
headliner

انگلیسی به انگلیسی

• star, performer who is publicized as the star of a show; fabric or vinyl that covers the inside of a car's roof

پیشنهاد کاربران

National headliner award
جایزه قهرمان ملی
سقف کاذب خودرو
پوشش سقف داخلی خوردو
( موسیقی، تئاتر، . . . ) خوانندۀ اصلی، اجراکنندۀ اصلی، هنرپیشۀ اصلی

بپرس