haulage

/ˈhɔːlɪdʒ//ˈhɔːlɪdʒ/

معنی: کشش
معانی دیگر: ترابری، ترابرد، حمل و نقل، بردن، باربری، پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطار های بیگانه در مسیر خود میگیرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the fee charged for transporting goods.

جمله های نمونه

1. The haulage company was a carrier of machine parts to Turkey.
[ترجمه گوگل]شرکت حمل و نقل حامل قطعات ماشین آلات به ترکیه بود
[ترجمه ترگمان]شرکت باربری یک حامل قطعات ماشین به ترکیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are at least seven haulage firms or drivers operating from the village.
[ترجمه گوگل]حداقل هفت شرکت حمل و نقل یا راننده از روستا مشغول به کار هستند
[ترجمه ترگمان]حداقل هفت شرکت باربری و یا رانندگان فعال از این روستا وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Expanding haulage firms, however, seem largely to have neglected the possibilities offered by a franchising arrangement.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می‌رسد که شرکت‌های حمل‌ونقل در حال گسترش، تا حد زیادی از امکانات ارائه شده توسط یک قرارداد حق امتیاز غفلت کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]با این حال، توسعه شرکت های باربری به نظر می رسد که تا حد زیادی از احتمالات ارایه شده توسط یک چیدمان franchising صرفنظر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was over-capacity in road haulage as the amount of goods to be transported went down and prices were cut.
[ترجمه گوگل]با کاهش حجم کالا و کاهش قیمت ها، در حمل و نقل جاده ای ظرفیت مازاد وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در هنگام حمل و نقل کالا بیش از حد در هنگام باربری وجود داشت و قیمت ها کاهش یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Haulage firms would then be allowed to take cattle to abattoirs, with the animals being slaughtered before entering the food chain.
[ترجمه گوگل]سپس به شرکت های حمل و نقل اجازه داده می شود تا گاوها را به کشتارگاه ها ببرند و حیوانات را قبل از ورود به زنجیره غذایی ذبح کنند
[ترجمه ترگمان]سپس به شرکت های haulage اجازه داده می شود تا گاو را به abattoirs ببرند و حیوانات قبل از ورود به زنجیره غذایی ذبح می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company has seen haulage rates on some contracts in 1987 at little more than 1977 levels.
[ترجمه گوگل]این شرکت نرخ حمل و نقل را در برخی از قراردادها در سال 1987 در سطوح کمی بیشتر از 1977 مشاهده کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت در سال ۱۹۸۷ در کمی بیش از سال ۱۹۷۷ در برخی از قراردادها نرخ باربری دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An oral contract for supplying a haulage service is just as enforceable as a written one for this purpose.
[ترجمه گوگل]یک قرارداد شفاهی برای ارائه خدمات حمل و نقل به همان اندازه که یک قرارداد کتبی برای این منظور قابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد شفاهی برای ارایه یک سرویس باربری به همان اندازه که برای این منظور نوشته شده، قابل اجرا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How much is haulage?
[ترجمه گوگل]حمل و نقل چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]قیمتش چنده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Section 8 grants A road haulage business seeking to expand need not restrict itself entirely to the road transport industry.
[ترجمه گوگل]بخش 8 به کسب و کار حمل و نقل جاده ای که به دنبال گسترش است، نیازی ندارد که خود را به طور کامل به صنعت حمل و نقل جاده ای محدود کند
[ترجمه ترگمان]بخش ۸ به یک کسب وکار باربری جاده ای کمک می کند که به دنبال توسعه نیاز به محدود کردن خود به صنعت حمل و نقل جاده ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no charge for haulage and, since they do the distribution, it must be considerable.
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه ای برای حمل و نقل وجود ندارد و از آنجایی که آنها توزیع را انجام می دهند، باید قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ اتهامی برای haulage وجود ندارد و، چون آن ها توزیع را انجام می دهند، باید قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having myself asked several haulage firms for a similar quote, the price ranged from £75 to £100 per load.
[ترجمه گوگل]من که از چندین شرکت حمل‌ونقل درخواست کردم قیمت مشابهی داشته باشند، قیمت از 75 پوند تا 100 پوند برای هر بار متغیر بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که خودم از چندین شرکت باربری درخواست کردم، قیمت از ۷۵ پوند به ۱۰۰ پوند در هر بار متغیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jean works for a road haulage company based in St Etienne.
[ترجمه گوگل]ژان برای یک شرکت حمل و نقل جاده ای مستقر در سنت اتین کار می کند
[ترجمه ترگمان]ژان در سنت اتین برای یک شرکت باربری جاده ای کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The distinction between a haulage company and a freight forwarding company with its own road haulage arm is rather blurred at present.
[ترجمه گوگل]تمایز بین یک شرکت حمل و نقل و یک شرکت حمل و نقل بار با بازوی حمل و نقل جاده ای خود در حال حاضر مبهم است
[ترجمه ترگمان]تمایز بین یک شرکت باربری و یک شرکت حمل و نقل باربری با بازوی باربری جاده ای خودش در حال حاضر نسبتا تار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, there will be main-line diesel haulage on the 30 and 45 trains from the station.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حمل و نقل گازوئیل خط اصلی در قطارهای 30 و 45 از ایستگاه وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بارگیری دیزلی اصلی در ۳۰ و ۴۵ قطار از ایستگاه وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Haulage is particularly prone to cash flow problems.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل به ویژه مستعد مشکلات جریان نقدی است
[ترجمه ترگمان]haulage به ویژه مستعد مشکلات جریان نقدینگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشش (اسم)
attraction, tract, reach, extension, tension, tug, magnetism, draw, haul, gravitation, traction, pull, strain, twitch, inducement, haulage, towage, twitch grass

تخصصی

[عمران و معماری] نقل و انتقال
[زمین شناسی] حمل و نقل افقی کانه ،تجهیزات و باطله .متضاد :hoisting
[معدن] ترابری (ترابری)
[نساجی] کشش

انگلیسی به انگلیسی

• act of hauling; energy or force expended in hauling; charge for transporting goods
haulage is the business of transporting goods by road.

پیشنهاد کاربران

نقل و انتقال
The Observer
European lorry drivers ‘will not want to come to UK’, warn 💥haulage💥 chiefs
رؤسای حمل ونقل ریلی و جاده ای هشدار دادند؛
رانندگان کامیون اروپایی به سمت انگلیس نخواهند آمد/وارد انگلیس نمی شن
...
[مشاهده متن کامل]

Emergency visa plan will not resolve Britain’s road transport crisis, says industry as majority blame Brexit in poll

بپرس