hajj

/ˈhædʒ//ˈhædʒ/

(عربی: حاج)، سفر حج، رفتن به مکه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the pilgrimage to Mecca that every Muslim is expected to make at least once, esp. during Ramadan.

جمله های نمونه

1. hajj rites
مناسک حج

2. One of the pillars of Islamic faith, the Hajj must be carried out at least once in their lifetime by any Muslim who has the ability to do so.
[ترجمه گوگل]یکی از ارکان دین اسلام، حج است که هر مسلمانی که توانایی انجام آن را داشته باشد، باید حداقل یک بار در طول زندگی خود انجام شود
[ترجمه ترگمان]یکی از ارکان ایمان اسلامی، حج باید حداقل یک بار در طول زندگی خود توسط هر مسلمانی که توانایی انجام چنین کاری را دارد، انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This photograph by Adnan Hajj, a Lebanese photographer, showed thick black smoke rising above buildings in the Lebanese capital after an Israeli air raid.
[ترجمه گوگل]این عکس توسط عدنان حاج، عکاس لبنانی، دود سیاه غلیظی را نشان می دهد که پس از حمله هوایی اسرائیل از بالای ساختمان های پایتخت لبنان بلند شده است
[ترجمه ترگمان]این عکس توسط عدنان Hajj، یک عکاس لبنانی، دود سیاه غلیظی را نشان داد که در بالای ساختمان ها در پایتخت لبنان پس از حمله هوایی اسرائیل به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fifth is performing the hajj, or pilgrimage, to Makkah at least once in a lifetime.
[ترجمه گوگل]پنجم، اقامه حج یا زیارت مکه در طول عمر است
[ترجمه ترگمان]این پنجمین مراسم حج، یا زیارت، دست کم یکبار در یک زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An Indian Hajj pilgrim holds prayer beads prior to his departure for Mecca at the Sardar Vallabhbhai Patel International Airport in Ahmedabad, India on October 2 20
[ترجمه گوگل]یک حاجی هندی قبل از عزیمت به مکه در فرودگاه بین‌المللی سردار والابهبهای پاتل در احمدآباد هند در 2 اکتبر 20 20 اکتبر تسبیح‌های نماز در دست دارد
[ترجمه ترگمان]یک زائر حج هندی قبل از سفر خود به مکه در فرودگاه بین المللی سردار Vallabhbhai پاتل در احمد آباد هند در روز ۲ اکتبر در حال برگزاری نماز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yesterday marked the start of the Hajj, the annual Muslim pilgrimage to Mecca, Saudi Arabia.
[ترجمه گوگل]دیروز مراسم حج، زیارت سالانه مسلمانان به مکه، عربستان سعودی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]دیروز، زیارت حج، زیارت سالانه مسلمانان به مکه، عربستان سعودی را مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Tajik hajj uniform is embroidered with the country's symbols, possibly the nation's flag or coat of arms, religious officials said.
[ترجمه گوگل]مقامات مذهبی گفتند که لباس حج تاجیک با نمادهای کشور، احتمالاً پرچم یا نشان کشور، گلدوزی شده است
[ترجمه ترگمان]مقامات مذهبی گفتند که لباس رسمی حج تاجیک با نمادهای کشور، احتمالا پرچم و یا پرچم کشور، گلدوزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But they highlight the Hajj in Saudi Arabia — one of the world's largest annual pilgrimages — as an example of where the introduction of traffic and safety rules has successfully prevented stampedes.
[ترجمه گوگل]اما آنها حج در عربستان سعودی - یکی از بزرگترین زیارت های سالانه جهان - را به عنوان نمونه ای از جایی که معرفی قوانین ایمنی و ترافیک با موفقیت از ازدحام مردم جلوگیری کرده است، برجسته می کنند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها مراسم حج عربستان سعودی را - یکی از بزرگ ترین مراکز تفریحی سالانه جهان - به عنوان نمونه از محل معرفی مقررات ترافیکی و ایمنی، به طور موفقیت آمیز از stampedes ها منع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With Hajj and Umrah season already started, the Kingdom of Saudi Arabia has issued vaccination requirements for travellers (all ages) for Umrah and Hajj.
[ترجمه گوگل]با شروع موسم حج و عمره، پادشاهی عربستان سعودی شرایط واکسیناسیون را برای مسافران (تمام سنین) برای عمره و حج صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]با آغاز فصل حج و عمره، عربستان سعودی الزامات واکسیناسیون برای مسافران (تمام سنین)برای سفر عمره و حج را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For a Muslim the hajj is the ultimate act of worship.
[ترجمه گوگل]برای یک مسلمان، حج نهایت عبادت است
[ترجمه ترگمان]برای یک مسلمان حج، آیین پرستش نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And women on the hajj — even those who wear chadors at home — are forbidden to cover their faces.
[ترجمه گوگل]و زنان حاضر در حج - حتی کسانی که در خانه چادر می پوشند - از پوشاندن صورت حرام هستند
[ترجمه ترگمان]و زنان در مراسم حج - حتی آن هایی که در خانه chadors می پوشند - ممنوع است که صورت های خود را بپوشانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Hajj pilgrimage draws millions of Muslims from around the world every year to Mecca, the birthplace of the Prophet Muhammad, Islam's holiest place.
[ترجمه گوگل]حج سالانه میلیون ها مسلمان را از سراسر جهان به مکه، زادگاه حضرت محمد، مقدس ترین مکان اسلام می کشاند
[ترجمه ترگمان]زیارت حج سالانه میلیون ها مسلمان را از سراسر جهان به مکه، زادگاه حضرت محمد، مقدس ترین مکان اسلام جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mecca, lies in the arid region of Hejaz, Western Saudi Arabia. It's the starting point for every Hajj.
[ترجمه گوگل]مکه، در منطقه خشک حجاز در غرب عربستان سعودی قرار دارد این نقطه شروع هر حج است
[ترجمه ترگمان]مکه در منطقه خشک حجاز، واقع در غرب عربستان، واقع شده است این نقطه شروع هر حج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The "spring rush", as it is called, is the largest annual movement of people in the world, with a total of 38bn journeys over three weeks, surpassing even the Hajj, the Muslim pilgrimage to Mecca.
[ترجمه گوگل]«عجله بهاری»، آن‌طور که از آن یاد می‌شود، بزرگ‌ترین جابجایی سالانه مردم در جهان است که در مجموع 38 میلیارد سفر در طول سه هفته انجام می‌شود که حتی از حج، زیارت مسلمانان به مکه نیز پیشی می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]\"هجوم بهاره\"، که نامیده می شود، بزرگ ترین جنبش سالانه مردم در جهان است، با مجموع ۳۸ میلیارد سفرها در طی سه هفته، پیشی گرفتن حتی حج، زیارت مسلمانان به مکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Kingdom of Saudi Arabia last month issued polio vaccination requirements for travellers to the Hajj.
[ترجمه گوگل]پادشاهی عربستان سعودی ماه گذشته شرایط واکسیناسیون فلج اطفال را برای مسافران حج صادر کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاهی عربستان سعودی ماه گذشته الزامات واکسیناسیون فلج اطفال برای مسافران را به حج صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pilgrimage to mecca which every muslim is supposed to do at least once in his or her life (also hadj)

پیشنهاد کاربران

English word: hajj
Plural: -
Parts of speech : noun
Emoji or emojis: -
Persian prnounciton: حج
Persian definition: حج
English definition: pilgrimage to mecca which every muslim is supposed to do at least once in his or her life

بپرس