had better

/hæd ˈbɛtər//hæd ˈbɛtə/

باید، بایست، بهتر است، (بدون to به کار می رود) بهتر است که، بهتر بود که

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: used to state or warn that something bad might happen if you do not do something; should.

- I'd better take an umbrella with me in case it rains.
[ترجمه سارا] بهتره من یه چتر بگیرم مبادا باران بیاد
|
[ترجمه پریا] بهتر است همراه خودم یک چتر ببرم، چون باران می بارد.
|
[ترجمه گوگل] اگر باران ببارد بهتر است با خودم چتر ببرم
[ترجمه ترگمان] بهتر است اگر باران ببارد، یک چتر با خودم ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You had better do what the teacher says.
[ترجمه سارگل] بهتر است آنچه معلم می گوید انجام دهید
|
[ترجمه Mansourfaisali] بهتر است که آنچه معلم میگوید انجام بدین
|
[ترجمه گوگل] بهتره به قول استاد عمل کنی
[ترجمه ترگمان] بهتر است کاری را که معلم می گوید انجام بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. You had better presume no such thing.
[ترجمه گوگل]شما بهتر است چنین چیزی را فرض نکنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است چنین چیزی فرض نکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You had better brace yourself for some bad news.
[ترجمه گوگل]بهتر است خود را برای اخبار بد آماده کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است خودت را برای خبر بدی آماده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You had better go and speak to him in person.
[ترجمه زهرا] بهتر است بروید و با او حضوری صحبت کنید.
|
[ترجمه گوگل]بهتره بری و حضوری باهاش ​​صحبت کنی
[ترجمه ترگمان]بهتر است بروید و با او صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You had better not touch those files.
[ترجمه گوگل]بهتر است به آن فایل ها دست نزنید
[ترجمه ترگمان]بهتر بود به اون پرونده ها دست نزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We had better fire up the furnace.
[ترجمه گوگل]بهتر است کوره را روشن کنیم
[ترجمه ترگمان]بهتر است بخاری را روشن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We had better to be inside in such bad weather.
[ترجمه گوگل]بهتر بود در چنین هوای بدی داخل بودیم
[ترجمه ترگمان]بهتر است داخل این هوای بد باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We had better call in a specialist at this critical moment.
[ترجمه گوگل]بهتر است در این لحظه حساس با یک متخصص تماس بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما باید در این لحظه حساس به یه متخصص زنگ بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You had better refrigerate the beer before drinking it.
[ترجمه گوگل]بهتر است آبجو را قبل از نوشیدن در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از نوشیدن آبجو یخچال را خنک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You had better eat more fruit and vegetables.
[ترجمه گوگل]بهتر است میوه و سبزیجات بیشتری بخورید
[ترجمه ترگمان]بهتر است میوه و سبزی بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You had better reckon without me,as I am not sure whether I shall be able to come.
[ترجمه گوگل]بهتر است بدون من حساب کنی، چون مطمئن نیستم بتوانم بیایم یا نه
[ترجمه ترگمان]بهتر است بدون من حساب کنید، چون مطمئن نیستم که بتوانم بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You had better rinse the sandwich down with a glass of milk.
[ترجمه گوگل]بهتر است ساندویچ را با یک لیوان شیر بشویید
[ترجمه ترگمان]بهتر است ساندویچ را با یک لیوان شیر خشک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This point is really relevant and we had better move on.
[ترجمه گوگل]این نکته واقعا مرتبط است و بهتر است ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]این نکته واقعا مربوط است و بهتر است حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You had better settle yourself down and start working.
[ترجمه گوگل]بهتر است خودتان را آرام کنید و شروع به کار کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است خودتان را جمع و جور کنید و کار را شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You had better set off at once.
[ترجمه گوگل]بهتره یک دفعه راه بیفتی
[ترجمه ترگمان]بهتر است فورا دست به کار شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• would rather, would prefer

پیشنهاد کاربران

معمولا در مکالمات اون had حتی به اختصار 'd هم تلفظ نمیشه و فقط better میاد.
دقت کنین این یک اصطلاحه و در اینجا had گذشته have نیست.
بهتر است، صلاح است، عاقلانه است
برای خودت بهتره که این کار رو بکنی
It's used to express recommendation or advice
باید . . . . از should و ought to قوی تره و حالت اصرار داره

بپرس