hard working

/ˈhɑːrdˈwɜːrkɪŋ//hɑːdˈwɜːkɪŋ/

(آدم) پرکار، کاری، گویر، سختکوش، پرکار، زحمت کش سخت کارکن، رنجبر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: tending to work hard.

- He got a raise because he is intelligent and hard-working.
[ترجمه علیزاده] او پیشرفت داشته است زیرا او باهوش و سخت کوش است
|
[ترجمه ترجمه ی رونیکا] او خیلی پیشرفت کرده برای اینکه او زرنگ و سخت کوش است
|
[ترجمه Narges] او خیلی پیشرفت داشته است زیرا او باهوش و سخت کوش است
|
[ترجمه امیر] او ( مرد ) پیشرفت کرده است که باهوش وسختکوش و زرنگ شده
|
[ترجمه گوگل] او به دلیل باهوش بودن و سخت کوشی بودن حقوق دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] او به این دلیل بزرگ شد که باهوش و سخت کوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In the film she was cast as a hardworking upright middleaged woman.
[ترجمه مهرانا] برای فیلم، او در نقش یک زن میانسال سخت کوش و باشرافت انتخاب شد
|
[ترجمه گوگل]در این فیلم او را به عنوان یک زن میانسال درستکار و سخت کوش انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]در فیلم، او به عنوان یک زن میان میان یک زن میان یک میان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Max is hardworking, cheerful, and above all honest.
[ترجمه مهرانا] مکس، کاری، خنده رو و مهم تر از همه درستکاره
|
[ترجمه محمد رضا] سخت کوش
|
[ترجمه گوگل]مکس سخت کوش، شاد و مهمتر از همه صادق است
[ترجمه ترگمان]مکس سخت کوش و بشاش و بالاتر از همه صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Money loves hardworking, responsible and enterprising people. Money dislikes lazy, irresponsible and passive people. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]پول عاشق افراد سخت کوش، مسئولیت پذیر و مبتکر است پول افراد تنبل، غیرمسئول و منفعل را دوست ندارد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]پول افراد سخت کوش، مسئول و متهور را دوست دارد پول از افراد تنبل، بی مسیولیت و منفعل متنفر است دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I know all of you are hardworking, diligent people, and I respect you for that.
[ترجمه گوگل]من می دانم که همه شما افرادی سخت کوش و سخت کوش هستید و به این دلیل به شما احترام می گذارم
[ترجمه ترگمان]همه شما سخت کوش و سخت کوش هستید و من به خاطر آن به شما احترام می گذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Life likes the diligence of hardworking people. Life dislikes to the idleness of lazy people. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]زندگی سخت کوشی افراد سخت کوش را دوست دارد زندگی از بیکاری افراد تنبل بیزار است دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]زندگی تلاش مردم سخت کوش را دوست دارد زندگی از تنبلی مردم تنبل بیزار است دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hardworking and intense, he has shuttled between Washington and Little Rock for two years.
[ترجمه گوگل]او سخت کوش و شدید، دو سال است که بین واشنگتن و لیتل راک رفت و آمد کرده است
[ترجمه ترگمان]او به مدت دو سال بین واشنگتن و راک لیتل چپ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To intense, hardworking young Taylor, the practice could scarcely have seemed like anything but the most shameless sloth.
[ترجمه گوگل]برای تیلور جوان سخت‌کوش، این تمرین به سختی می‌توانست چیزی جز بی‌شرم‌ترین تنبل به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که سخت کوش و سخت کوش بود، این کار به ندرت به نظر می رسید که همه تنبل و تنبل باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thrifty, hardworking, unemotional, they tipped their hats to no one.
[ترجمه گوگل]آنها صرفه جو، سختکوش، بی احساس، کلاه خود را به هیچ کس سرک نکردند
[ترجمه ترگمان]Thrifty، سخت کوش و عاری از احساسات، کلاه های خود را برای هیچ کس تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wife of the farmer: Poor, hardworking, and a little more imaginative than her husband.
[ترجمه گوگل]زن کشاورز: فقیر، زحمتکش و کمی تخیل تر از شوهرش
[ترجمه ترگمان]زن کشاورز: فقیر، سخت کوش و a از شوهرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was incompetent yet hardworking.
[ترجمه مهرانا] اون بی عرضه اما سخت کوش بود
|
[ترجمه گوگل]او ناتوان و در عین حال سخت کوش بود
[ترجمه ترگمان]اون خیلی بی عرضه بود اما سخت کوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A hardworking man is a happy man. Dr T. P. Chia
[ترجمه مهدی] دکتر تی پی چیا آدم سخت کوش و خوشبختی است
|
[ترجمه گوگل]یک مرد سخت کوش یک مرد شاد است دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]آدم سخت کوش آدم خوشبختی است دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hardworking and motivated people who have the knowledge and ability to compete are often the winners. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]افراد سخت کوش و با انگیزه که دانش و توانایی رقابت را دارند غالباً برنده هستند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]افراد با انگیزه و انگیزه که دانش و توانایی رقابت را دارند اغلب برندگان هستند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The desire for a good life produces hardworking, creative and productive people. The desire for power and money creates greedier, unethical and immoral men. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]میل به زندگی خوب، افراد سخت کوش، خلاق و سازنده را به وجود می آورد میل به قدرت و پول، مردان حریص تر، غیراخلاقی و بداخلاقی را ایجاد می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]تمایل به زندگی خوب، افراد سخت کوش، خلاق و سازنده را تولید می کند میل به قدرت و پول باعث ایجاد greedier، غیراخلاقی و غیراخلاقی می شود دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you choose and decide to be hardworking, determined and persistent, and you behave positively and act courageously, luck will be on your side. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]اگر تصمیم بگیرید و تصمیم بگیرید که سخت کوش، مصمم و پیگیر باشید و مثبت رفتار کنید و شجاعانه رفتار کنید، شانس با شما خواهد بود دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]اگر شما انتخاب کنید و تصمیم بگیرید سخت کوش، مصمم و صبور باشید، و رفتار مثبتی داشته باشید و با شجاعت رفتار کنید، شانس شما در کنار شما خواهد بود دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• diligent, industrious

پیشنهاد کاربران

Industrious
سخت کوش
Hardworking#Lagging
کارآمد
پرکار
سخت کوشی
کوشا ، سخت کوش
کسی که کاری را به راحتی ول نمیکند و تا اخر میجنگد
سخت کوش، پُر کار
سخت کوش
تلاشکار

سخت کوش، پر کار
یک فرد سخت کوش
آدم پرکار یا کارگر پرکار

پرکار، کسی که زیاد کار می کند، پر تلاش
تلاشگر نه کار سخت
سخت کوش - پرتلاش
خرکار - پرتلاش
سخت کار کردن
به سختی کار کردن، زیاد کار کردن

کوشا
سخت کوش

یک کار سخت - کار سخت

شخصی ک در کارهاش سخت گیر است و ادم بسیار سخت کوشیه.
پرکار - سخت کوش
she is a hard working teacher
کوشا

کسی که سخت کوشه.
a man and fight and end eavor
صفتی است که در توصیف شخصی پرکار و خستگی ناپذیر بکار میرود .
a person who tries a lot
سخت کوش . پرکار
پرکار ، سخت کوش
پر تلاش
کارگر سخت کوش
سخت کوش و پر کار توانا

سخت کوش
( آدم ) کوشا

سخت کوش
( صفت )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس