gruel

/ˈɡruːəl//ˈɡruːəl/

معنی: حریره، اماج، ناتوان کردن
معانی دیگر: شور با، فرنی، جوشیر، تنبیه، فرسوده کردن، عاجز کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: thin boiled oatmeal.

- The poor children were fed little more than gruel.
[ترجمه گوگل] بچه های فقیر کمی بیشتر از کود غذا خوردند
[ترجمه ترگمان] بچه های بیچاره کمی بیشتر از شیر غذا می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We had gruel for the breakfast.
[ترجمه گوگل]ما برای صبحانه آبغوره خوردیم
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه آش و جو کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The high-protein gruel inside is far more valuable than that.
[ترجمه گوگل]غلات با پروتئین بالا در داخل بسیار ارزشمندتر از آن است
[ترجمه ترگمان]شیر و جو با پروتئین بالا بسیار ارزشمندتر از آش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The steamy yellow gruel in the bucket splashed out on to the kitchen floor.
[ترجمه گوگل]کوفته زرد بخار شده داخل سطل به کف آشپزخانه ریخت
[ترجمه ترگمان]شیر زرد و steamy که روی زمین ریخته بود به کف آشپزخانه پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The consistency should be that of a thick gruel.
[ترجمه محمدکاظم] قوام آن باید به قدر قرنی غلیظ باشد
|
[ترجمه گوگل]قوام باید به قوام یک غلات غلیظ باشد
[ترجمه ترگمان]استحکام آن باید به خاطر یک فرنی غلیظ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I would feed you with hot gruel.
[ترجمه گوگل]من شما را با کوفته داغ تغذیه می کردم
[ترجمه ترگمان]من با فرنی داغ بهت غذا میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We serve soybean milk or rice gruel instead of coffee and juice.
[ترجمه گوگل]به جای قهوه و آب میوه، شیر سویا یا برنج را سرو می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به جای قهوه و آب میوه از شیر سویا یا شیر برنج به جای قهوه و آب میوه استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gruel is convenient to make in the morning for breakfast.
[ترجمه گوگل]گرول برای صبحانه مناسب است
[ترجمه ترگمان]صبحانه برای صبحانه مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The potentially tainted gruel reached more than 80 countries.
[ترجمه گوگل]این غده آلوده به بیش از 80 کشور رسیده است
[ترجمه ترگمان]این شیر که بطور بالقوه آلوده شده است به بیش از ۸۰ کشور رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Best thin potato gruel with peelings in?
[ترجمه گوگل]بهترین قلیه سیب زمینی نازک با پوست؟
[ترجمه ترگمان]یک سیب زمینی خام با پوست و پوست سالم و پوست سالم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Evening: boil shredded radish carp balls, millet gruel.
[ترجمه گوگل]عصر: توپک های کپور رنده شده تربچه، کوفته ارزن را بجوشانید
[ترجمه ترگمان]عصر به خیر، radish سیب زمینی سرخ شده، آش ارزن، آش ارزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was thin gruel for Sadat.
[ترجمه گوگل]این برای سادات سخت بود
[ترجمه ترگمان]این به خاطر sadat بی مزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Or takes the radix astragali Chinese yam gruel.
[ترجمه گوگل]یا دانه ی یام چینی رادیکس استراگالی را می گیرد
[ترجمه ترگمان]یا the سیب زمینی هندی چینی رو می گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You listen to the gruel to lose weight?
[ترجمه گوگل]آیا برای کاهش وزن به اهنگ گوش می دهید؟
[ترجمه ترگمان]تو به gruel گوش می کنی که وزن کم کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seven suitable gruel recuperations: The winter drinks sticks hardly.
[ترجمه گوگل]هفت نوع بهبودی مناسب: نوشیدنی های زمستانی به سختی می چسبد
[ترجمه ترگمان]هفت شیر و جو مناسب در زمستان: نوشیدنی های زمستانی به سختی چوب می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حریره (اسم)
gruel, porridge

اماج (اسم)
gruel

ناتوان کردن (فعل)
invalidate, disable, debilitate, invalid, enervate, gruel

انگلیسی به انگلیسی

• cooked cereal made by boiling oatmeal
gruel is a cheap food made by boiling something such as oats with water or milk.

پیشنهاد کاربران

طاقت فرسا
gruel ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: حریره
تعریف: نوعی غذای کم‏قوام که با پختن غلات یا مغزها در آب یا شیر تهیه می شود

بپرس