group dynamics

/ˈɡruːpdaɪˈnæmɪks//ɡruːpdaɪˈnæmɪks/

پویایی گروهی، پویش گروهی، مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری

جمله های نمونه

1. He did research on group dynamics and leadership styles.
[ترجمه گوگل]او در مورد پویایی گروه و سبک های رهبری تحقیق کرد
[ترجمه ترگمان]او در مورد پویایی های گروهی و سبک های رهبری تحقیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The group leader is the focal point for group dynamics, which he or she initiates and manages.
[ترجمه گوگل]رهبر گروه نقطه کانونی پویایی گروه است که آن را آغاز و مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]رهبر این گروه نقطه کانونی پویایی گروه است، که او آن را آغاز و مدیریت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Research into group dynamics indicates that a group of high achievers, for example, do not perform as well as a mixed-ability group.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد پویایی گروه نشان می دهد که برای مثال، گروهی از افراد با موفقیت بالا به خوبی یک گروه با توانایی ترکیبی عمل نمی کنند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد پویایی گروه نشان می دهد که گروهی از achievers بالا به عنوان یک گروه توانایی مرکب عمل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Group dynamics were a great eye opener.
[ترجمه گوگل]پویایی گروه یک چشم باز کننده عالی بود
[ترجمه ترگمان]پویایی گروه، نقطه عطف بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is often helpful to group dynamics to introduce games and exercises into group discussion.
[ترجمه گوگل]غالباً گروه‌بندی دینامیک برای معرفی بازی‌ها و تمرین‌ها در بحث گروهی مفید است
[ترجمه ترگمان]اغلب برای گروهی از گروه ها مفید است که بازی ها و تمرین ها را به بحث گروهی تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fluidity of such group dynamics leads to a quickening of the creation of new ideas.
[ترجمه گوگل]سیال بودن چنین پویایی گروهی منجر به تسریع خلق ایده های جدید می شود
[ترجمه ترگمان]روان بودن چنین دینامیک های گروهی منجر به quickening خلق ایده های جدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This a precursor to what we call fluid group dynamics.
[ترجمه گوگل]این پیشروی چیزی است که ما آن را دینامیک گروه سیال می نامیم
[ترجمه ترگمان]این یک پری کورسور به چیزی است که ما آن را دینامیک گروه سیال می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their techniques can vary a lot, drawn widely from psychological techniques and group dynamics.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های آن‌ها می‌تواند بسیار متفاوت باشد، که به طور گسترده از تکنیک‌های روان‌شناختی و پویایی گروه استخراج می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش های آن ها می تواند خیلی متفاوت باشد، که به طور گسترده از تکنیک های روان شناسی و پویایی گروه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This may help to explain why we refer to this type of game as a specific form of group dynamics.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به توضیح اینکه چرا ما از این نوع بازی به عنوان شکل خاصی از پویایی گروه یاد می کنیم کمک کند
[ترجمه ترگمان]این می تواند به توضیح این مساله کمک کند که چرا ما به این نوع بازی به عنوان شکلی خاص از پویایی گروه اشاره می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the start of the season we were into group dynamics of recently past seasons.
[ترجمه گوگل]در شروع فصل، ما با پویایی گروهی فصل های اخیر روبرو بودیم
[ترجمه ترگمان]در آغاز فصل ما به پویایی گروهی در فصول اخیر رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And how will another large player at the table affect overall group dynamics?
[ترجمه گوگل]و چگونه یک بازیکن بزرگ دیگر روی میز روی پویایی کلی گروه تأثیر می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]و چگونه یک بازیگر بزرگ دیگر در جدول بر پویایی گروه کلی تاثیر خواهد گذاشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] پویش گروهی. پویایی گروهی. کورت لوین گروه را یک تمامیت ساختمان یافته ای می شناسد که مختصات آن با مجموع اجزاء تشکیل دهنده متفاوت است. به نظر او گروه و پیرامون آن«میدان» پویا و تحریکی را تشکیل می دهد که ثبات و تغییرات آن با توسل به بازی نیروهای روانی-اجتماعی درگیر، مانند فشار هنجارها و مقاومت موانع و تعقیب هدف های معیین و جز آن قابل تبین است. این نیرو ها را می توان بصورت علائم نموداری که ظرفیت تبدیل به فرمول های ریاضی را دارد نشان داد.

انگلیسی به انگلیسی

• interacting forces within a small group (especially the sociological or psychological study of these dynamics)

پیشنهاد کاربران

پویایی گروه عبارت است از رشته ای تحقیقاتی که هدفش پیشبرد دانش انسان در مورد گروه ها، قوانین تکوین و تحول آن ها و روابط متقابل گروه ها با افراد، دیگر گروه ها و مؤسسات بزرگ است.
group dynamics ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: پویایی گروهی
تعریف: مجموعۀ رفتارهای خودآگاهانه و ناخودآگاهانه ای که در میان افراد یک گروه یا در میان گروه ها در خلال تعاملاتشان رخ می دهد

بپرس