gravestone

/ˈɡreɪvˌstoʊn//ˈɡreɪvstəʊn/

معنی: سنگ قبر، سنگ گور، لوحه قبر، پایه مجسمه
معانی دیگر: گور سنگ، لوحه ی قبر، سنگ گور، سنگ قبر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stone placed as a marker at a person's grave.

جمله های نمونه

1. The letters on this gravestone have been worn away with time.
[ترجمه گوگل]حروف این سنگ قبر با گذشت زمان از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]نامه های روی سنگ قبر با گذشت زمان از بین رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lettering on the gravestone was badly worn and almost illegible.
[ترجمه گوگل]حروف روی سنگ قبر به شدت فرسوده و تقریباً ناخوانا بود
[ترجمه ترگمان]حروف روی سنگ قبر سخت فرسوده و تقریبا ناخوانا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gravestone bears an inscription.
[ترجمه گوگل]سنگ قبر دارای کتیبه ای است
[ترجمه ترگمان]سنگ قبر یه کتیبه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The firm from whom the gravestone had been commissioned had telephoned about dimensions and other details.
[ترجمه گوگل]شرکتی که سنگ قبر از آن سفارش داده شده بود در مورد ابعاد و سایر جزئیات تماس تلفنی گرفته بود
[ترجمه ترگمان]شرکتی که سنگ قبر به او سفارش داده شده بود به ابعاد و جزئیات دیگر تلفن زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's my intention that they appear on my gravestone.
[ترجمه گوگل]قصد من این است که آنها روی سنگ قبر من ظاهر شوند
[ترجمه ترگمان]قصدم این است که روی سنگ قبر من ظاهر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His gravestone in Montevideo, Uraguay where he died) reads: "The wise Rabbi Chouchani of blessed memory. His birth and his life are sealed in enigma. "
[ترجمه گوگل]روی سنگ قبر او در مونته ویدئو، اوراگوئه، جایی که درگذشت) نوشته شده است: "خاخام حکیم چوچانی، یادش با برکت تولد و زندگی او در معمایی مهر و موم شده است "
[ترجمه ترگمان]سنگ قبر او در مونته ویدئو، (Uraguay)که در آن مرد)می گوید: \" ربی خردمند Chouchani خاطره مبارک تولد او و زندگی او در یک معما بسته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What would you carve on your gravestone after your death?
[ترجمه گوگل]بعد از مرگت چه چیزی روی سنگ قبرت حک می کنی؟
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگت باید روی سنگ قبر خودت چی کار کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This gravestone discovered again seems to tell us the action story of the hero.
[ترجمه گوگل]این سنگ قبر که دوباره کشف شد به نظر می رسد داستان اکشن قهرمان را به ما بازگو کند
[ترجمه ترگمان]این سنگ قبر به نظر می رسد داستان عمل قهرمان را برای ما تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Dutch inventor has developed a digital gravestone with an LCD display showing pictures and films.
[ترجمه گوگل]یک مخترع هلندی یک سنگ قبر دیجیتال با نمایشگر LCD که تصاویر و فیلم‌ها را نشان می‌دهد ساخته است
[ترجمه ترگمان]یک مخترع هلندی یک سنگ لوح دیجیتال با نمایش LCD نشان داده است که تصاویر و فیلم ها را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A better solution might be to transform the gravestone itself into a powerful visual icon.
[ترجمه گوگل]یک راه حل بهتر ممکن است تبدیل خود سنگ قبر به یک نماد بصری قدرتمند باشد
[ترجمه ترگمان]یک راه حل بهتر ممکن است برای تبدیل سنگ قبر به یک نماد دیداری قوی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It'seems like becoming a gravestone departing from the real world.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تبدیل شدن به سنگ قبری که از دنیای واقعی دور می شود
[ترجمه ترگمان]مثل یک سنگ قبر بود که از دنیای واقعی دور شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The letters on the gravestone have worn away with time.
[ترجمه گوگل]حروف روی سنگ قبر با گذشت زمان از بین رفته اند
[ترجمه ترگمان]حروف روی سنگ قبر با گذشت زمان از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The letters on this gravestone have worn away with time.
[ترجمه گوگل]حروف این سنگ قبر با گذشت زمان از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]نامه های روی سنگ گور با گذشت زمان از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No gravestone, no name, no identifying mark of any kind.
[ترجمه گوگل]نه سنگ قبری، نه نامی، نه علامتی از هر نوع
[ترجمه ترگمان]نه سنگ قبر، نه اسمی، نه علامتی از هیچ نوع شناسایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگ قبر (اسم)
cairn, tombstone, gravestone, headstone, ledger stone

سنگ گور (اسم)
gravestone

لوحه قبر (اسم)
gravestone

پایه مجسمه (اسم)
plinth, monument, gravestone

انگلیسی به انگلیسی

• stone placed over a grave as a marker (usually with the name and other information about the person buried there)
a gravestone is a large stone with words carved into it, which is placed on a grave.

پیشنهاد کاربران

gravestone ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: سنگِ قبر
تعریف: سنگی که محل یک تدفین را در خاک مشخص می کند و معمولاً منقوش یا دارای نوشته است
Staring
سنگ قبر

بپرس