gout

/ˈɡaʊt//ɡaʊt/

معنی: نقرس
معانی دیگر: (پزشکی) نقرس (درد مفاصل دست و پا در اثر تحجر اسید اوریک)، طب نقرس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a painful disorder characterized by the accumulation of uric acid salts in the joints.

(2) تعریف: a clot or mass of fluid, esp. blood.

جمله های نمونه

1. Gout is cramping his limbs.
[ترجمه گوگل]نقرس اندام او را گرفتگی می کند
[ترجمه ترگمان]نقرس دست و پایش را گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Four clinical stages in the course of gout are generally recognized.
[ترجمه گوگل]چهار مرحله بالینی در سیر نقرس به طور کلی شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]چهار مرحله بالینی در دوره نقرس به طور کلی تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He suffers from gout, but he won't give up the port, you know.
[ترجمه Sam] او از بیماری نقرس رنج می برد اما از خوردن شراب پورت دست برنمی دارد.
|
[ترجمه گوگل]او از نقرس رنج می برد، اما از بندر دست نمی کشد، می دانید
[ترجمه ترگمان]از نقرس رنج می برد، اما به بندر دست نخواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The causes of primary and secondary gout are presented in Table 4-
[ترجمه گوگل]علل نقرس اولیه و ثانویه در جدول 4 ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]علل ابتلا به نقرس اولیه و ثانویه در جدول ۴ آورده شده است:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the initial manifestation of gout, patients will often remain asymptomatic for several months to years.
[ترجمه Sam] پس از ظهور اولیه بیماری نقرس، بیماران اغلب به مدت چند ماه تا چند سال بدون علامت باقی خواهند ماند.
|
[ترجمه گوگل]پس از تظاهرات اولیه نقرس، بیماران اغلب برای چندین ماه تا سالها بدون علامت می مانند
[ترجمه ترگمان]پس از ظهور بیماری نقرس، بیماران اغلب به مدت چند ماه به مدت چند ماه باقی خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dinner conversation that evening took in gout, on which a distinctive book had been published some years earlier.
[ترجمه گوگل]گفتگوی شام آن شب به نقرس که کتابی متمایز چند سال پیش از آن منتشر شده بود، ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]گفتگوی شام که آن شب هنگام صرف شام آغاز شد، در اثر بیماری نقرس، که چند سال پیش از آن یک کتاب متمایز منتشر شده بود، صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Complaints of insomnia, impotence, or gout, or the sudden onset of a confusional state could be indicators.
[ترجمه گوگل]شکایات مربوط به بی خوابی، ناتوانی جنسی، یا نقرس، یا شروع ناگهانی یک حالت گیج کننده می تواند شاخص باشد
[ترجمه ترگمان]شکایت از بی خوابی، ناتوانی، یا نقرس، یا ظهور ناگهانی یک دولت confusional می تواند نشانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gallstones he'd had and, though an abstemious man, gout.
[ترجمه گوگل]سنگ کیسه صفرا داشت و با وجود اینکه مردی بی اعتنا بود، نقرس داشت
[ترجمه ترگمان]کیسه صفرا سنگ کیسه صفرا داشت و با آن که یک مرد لب به لب نزده بود، نقرس داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A presumptive diagnosis of gout can often be made on the basis of hyperuricemia and the clinical presentation.
[ترجمه گوگل]تشخیص احتمالی نقرس اغلب بر اساس هیپراوریسمی و تظاهرات بالینی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تشخیص قطعی بیماری نقرس را می توان براساس of و ارائه بالینی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am a gout sufferer, and it's no laughing matter.
[ترجمه گوگل]من یک مبتلا به نقرس هستم و خنده ندارد
[ترجمه ترگمان]من مبتلا به نقرس هستم و این موضوع اصلا خنده دار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not only was gout meant to protect one from more dangerous ailments; it engendered virtue in itself.
[ترجمه گوگل]نقرس نه تنها برای محافظت از فرد در برابر بیماری های خطرناک تر بود فضیلت را در خود به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]بیماری نقرس نه تنها برای محافظت از یکی از ناخوشی های خطرناک به کار می رفت؛ این کار باعث ایجاد فضیلت در خود می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has been confined two months by gout.
[ترجمه گوگل]او دو ماه به دلیل نقرس در حبس بوده است
[ترجمه ترگمان]او دو ماه از بیماری نقرس بستری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "There hasn't been a new drug for gout in the U. S. for over 40 years," Dr. John Sundy, a rheumatologist at Duke University Medical Center in North Carolina, who led the study, said in a statement.
[ترجمه گوگل]دکتر جان ساندی، روماتولوژیست در مرکز پزشکی دانشگاه دوک در کارولینای شمالی که سرپرستی این مطالعه را برعهده داشت، در بیانیه ای گفت: "بیش از 40 سال است که داروی جدیدی برای نقرس در ایالات متحده وجود ندارد "
[ترجمه ترگمان]\" یک داروی جدید برای نقرس در ایالات متحده وجود ندارد اس دکتر جان Sundy، متخصص علوم پزشکی در مرکز پزشکی دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، که ریاست این مطالعه را بر عهده داشت، در بیانیه ای گفت: \" بیش از ۴۰ سال است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Heat - clearing, detoxifying, diuresis, significantly help gout, high uric acid.
[ترجمه گوگل]گرما - پاکسازی، سم زدایی، دیورز، کمک قابل توجهی به نقرس، اسید اوریک بالا
[ترجمه ترگمان]پاک سازی حرارتی، detoxifying، diuresis، به طور قابل توجهی به نقرس، اسید اوره بالا کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقرس (اسم)
gout

تخصصی

[نساجی] اسلاب - شبه گره

انگلیسی به انگلیسی

• disease characterized by the inflammation of the joints (mainly of the feet and hands)
gout is an illness which causes swollen joints.

پیشنهاد کاربران

a painful disease that makes the joints ( = places where two bones are connected ) , especially the feet, knees, and hands, swell
نِقرِس، داء المفاصل یا بیماری ثروتمندان نوعی بیماری است که در اثر افزایش مداوم میزان اسید اوریک بدن به وجود می آید و سبب علائمی از جمله تورم، حملات التهاب، آرتروز حاد، داغ شدن و قرمزیِ مفاصل بدن و یا توفوس و سنگ کلیه می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ورم مفاصل همراه با سوزش، التهاب و قرمزی معمولاً از ویژگی های آن است.
Gout and sepsis can coexist, although this is uncommon

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/gout• https://en.wikipedia.org/wiki/Gout
gout
نقرس عبارت است از حملات مکر التهابی مفاصل در اثر رسوب بلورهای اسید اوریک در مفاصل ، خصوصاً مفصل انگشت شست پا. نقرس همچنین ممکن است آرنج ، زانو، دست ، پا، بازوها، یا شانه را نیز درگیر کند. این بیماری در بزرگسالان و هر دو جنس رخ میدهد اما در مردان 20 برابر شایع تر از زنان است .
a drop or splash, esp of blood
noun
[noncount] :
a disease that causes painful swelling of the joints especially in the toes
Gouty toes
نقرس
۱ ) نقرس
۲ ) قطره

بپرس