goddaughter

/ˈɡɒddɔːrtər//ˈɡɒddɔːtə/

دختر خوانده ی روحانی ( رجوع شود به: godchild)، دخترتعمیدی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a female godchild.

جمله های نمونه

1. He really wants to fulfil his role as goddaughter properly.
[ترجمه گوگل]او واقعاً می خواهد نقش دخترخوانده خود را به درستی ایفا کند
[ترجمه ترگمان]او واقعا می خواهد نقش خود را به عنوان دختر goddaughter به درستی ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This goddaughter of mine is a splendid laugher.
[ترجمه گوگل]این دخترخوانده من یک خنده عالی است
[ترجمه ترگمان]دختر کوچولوی من، شوخی جالبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You must excuse my daughter, your wife's goddaughter, for not doing your family the respect of coming today.
[ترجمه گوگل]باید دخترم، دخترخوانده همسرت را به خاطر این که امروز به خانواده ات احترام نمی گذارید، معذرت خواهی کرد
[ترجمه ترگمان]تو باید دختر من، دختر goddaughter زنت را ببخشی، چون که امروز برای خانواده ت احترام قایل نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today is my goddaughter Floria's birthday.
[ترجمه گوگل]امروز تولد دخترخوانده من فلوریا است
[ترجمه ترگمان]امروز روز تولد goddaughter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'd like you to meet my goddaughter.
[ترجمه گوگل]دوست دارم دخترخوانده ام را ببینی
[ترجمه ترگمان]دوست دارم you را ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Newspapers and magazines across Europe have dubbed the Duchess "copycat Kate" due to the similarity between her dress and that of Ms Orsini, who is the goddaughter of Silvio Berlusconi.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها و مجلات در سراسر اروپا به دوشس لقب "کپی کپی کیت" را داده اند، زیرا لباس او با خانم اورسینی که دخترخوانده سیلویو برلوسکونی است، شباهت دارد
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها و مجلات سراسر اروپا به علت شباهت بین لباس وی و خانم Orsini که دختر تعمیدی سیلویو برلوسکونی است، لقب دوشس \"copycat کیت\" داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bonasera began his request obliquely and cleverly. "You must excuse my daughter, your wife's goddaughter, for not doing your family the respect of coming today. "
[ترجمه گوگل]بوناسرا درخواست خود را به صورت مورب و هوشمندانه آغاز کرد باید دخترم، دخترخوانده همسرت را به خاطر این که امروز به خانواده‌ات احترام نمی‌گذارد، عذرخواهی کنی »
[ترجمه ترگمان]Bonasera به طور مایل و زیرکانه درخواست خود را آغاز کرد و گفت: \" باید دخترم، دختر goddaughter، را ببخشید که به خانواده شما احترام نمی گذارند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As readers may remember, The Lion, the Witch and the Wardrobe is dedicated to Lucy Barfield, Lewis's goddaughter .
[ترجمه گوگل]همانطور که خوانندگان ممکن است به یاد داشته باشند، شیر، جادوگر و کمد لباس به لوسی بارفیلد، دخترخوانده لوئیس تقدیم شده است
[ترجمه ترگمان]همانطور که خوانندگان ممکن است به خاطر داشته باشند، شیر، جادوگر و کمد لباس به لوسی barfield، دختر goddaughter لوئیس اهدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He owned the home himself, and all the contents inside, aside from Martha, the maid, Grauben, his seventeen-year-old goddaughter and myself.
[ترجمه گوگل]او خودش صاحب خانه و تمام وسایل داخل آن بود، به غیر از مارتا، خدمتکار، گرابن، دخترخوانده هفده ساله اش و من
[ترجمه ترگمان]خودش صاحب خانه بود و همه محتویات داخل، به کناری، از مارتا، خدمتکار هفده ساله، دختر seventeen و خودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I became a godfather a little while ago, and wanted to be able to perform magic for my young goddaughter .
[ترجمه گوگل]من مدتی پیش پدرخوانده شدم و می خواستم بتوانم برای دخترخوانده جوانم جادو انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من خیلی وقت پیش یه پدر خونده شده بودم، و می خواستم بتونم جادو رو برای دختر goddaughter اجرا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female godchild
a goddaughter is a female godchild.

پیشنهاد کاربران

بپرس