generator

/ˈdʒenəˌretər//ˈdʒenəreɪtə/

معنی: مولد، زاینده، دینام، ژنراتور، مولد برق، زایاد
معانی دیگر: دستگاه ژنراتور، سازنده، زایگر، زادگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that generates.

(2) تعریف: a machine that transforms mechanical energy into electrical energy.

(3) تعریف: the part of a car that generates electrical energy for the car.

جمله های نمونه

1. electric generator
برق زا،مولد برق

2. gas generator
دستگاه مولد گاز

3. pulse generator
ضربه ساز،تپ ساز

4. the generator is in use day and night
موتور نیروزای برق شب و روز کار می کند.

5. a new generator to supply electricity to the city
نیروگاه جدید برای تامین برق شهر

6. an auxiliary generator in case of power cuts
مولد اضافی در صورت قطع شدن برق

7. the putt-putt of the electricity generator
صدای پت پت مولد برق

8. this time the target was a power generator
این دفعه هدف یک نیروگاه برق بود.

9. The US economy is still an impressive generator of new jobs.
[ترجمه گوگل]اقتصاد ایالات متحده هنوز هم مولد چشمگیر مشاغل جدید است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ایالات متحده هنوز مولد چشمگیر مشاغل جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was a constant generator of story ideas.
[ترجمه گوگل]او مولد دائمی ایده های داستانی بود
[ترجمه ترگمان]او یک مولد پیوسته ایده های داستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The company has been a very good cash generator.
[ترجمه گوگل]این شرکت یک مولد پول نقد بسیار خوب بوده است
[ترجمه ترگمان]شرکت یک ژنراتور نقدی بسیار خوب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company is a major generator of jobs.
[ترجمه گوگل]این شرکت تولید کننده عمده مشاغل است
[ترجمه ترگمان]این شرکت مولد اصلی مشاغل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wind generator delivers 120 watts in a strong breeze.
[ترجمه گوگل]مولد باد 120 وات را در یک نسیم شدید تولید می کند
[ترجمه ترگمان]ژنراتور بادی ۱۲۰ وات را در یک نسیم قوی تحویل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The generator supplies emergency lighting.
[ترجمه گوگل]ژنراتور روشنایی اضطراری را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]ژنراتور روشنایی اضطراری را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Domestic equipment is run off a new generator and includes a water maker, water purifier, ice maker and microwave.
[ترجمه گوگل]تجهیزات داخلی از یک ژنراتور جدید استفاده می شود و شامل آب ساز، دستگاه تصفیه آب، یخ ساز و مایکروویو می باشد
[ترجمه ترگمان]تجهیزات داخلی از یک ژنراتور جدید راه اندازی می شود و شامل یک سازنده آب، purifier آب، maker و مایکروویو می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The generator failed three times during its test run.
[ترجمه گوگل]ژنراتور در طول اجرای آزمایشی خود سه بار از کار افتاد
[ترجمه ترگمان]ژنراتور در طول اجرای آزمایش سه بار شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The electrical generator is about 98% efficient.
[ترجمه گوگل]ژنراتور برق حدود 98 درصد کارایی دارد
[ترجمه ترگمان]ژنراتور الکتریکی حدود ۹۸ درصد کارایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مولد (اسم)
begetter, generator, producer, generatrix, birthplace, time of birth

زاینده (اسم)
creator, generator, generatrix, procreator

دینام (اسم)
generator, dynamo

ژنراتور (اسم)
generator

مولد برق (اسم)
generator

زایاد (اسم)
generator

تخصصی

[خودرو] مولد برق و شارژ کننده باطری اتومبیل.استفاده از باطری های 12 ولت در اتومبیلها مرسوم است و با افزایش احتیاجات در برخی از اتومبیلهای تولید سری از باطری های 42 ولتی اتسفاده میشود.
[سینما] ژنراتور - مولد (برق )
[عمران و معماری] مولد - مولد برق - دستگاه مولد برق
[کامپیوتر] مولد
[برق و الکترونیک] مولد، ژنراتور
[نساجی] ژنراتور - مولد
[ریاضیات] مولد
[آمار] مولّد

انگلیسی به انگلیسی

• one that generates, creator, one who produces; machine that converts mechanical energy into electrical energy
a generator is a machine which produces electricity.

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 واژه ی برنهاده ( ژانراتور برق ) : برقزایاد 🇮🇷
عامل چیزی بودن
generator ( فیزیک )
واژه مصوب: مولد برق
تعریف: وسیله‏ای که براثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند|||متـ . مولد، ژنراتور
تولیدگر، پدیدآور
موتور برق ، برق ساز
تولیدکننده

بپرس