gaul

/ˈɡɒl//ɡɔːl/

معنی: فرانسوی، اهل کشور باستانی گل
معانی دیگر: گال (نام سرزمینی که در عهد باستان شامل فرانسه و بلژیک و شمال ایتالیا می شد و یکی از استان های امپراطوری روم بود)، اهل سرزمین گال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ancient region of Europe, now comprising France and parts of surrounding countries, or a comparable sector of the ancient Roman Empire.

(2) تعریف: an inhabitant of this region.

جمله های نمونه

1. He then led a revolt against Constantine in Gaul, which was defeated, and committed suicide at Marseilles in 3
[ترجمه گوگل]او سپس شورشی را علیه کنستانتین در گول رهبری کرد که شکست خورد و در سال 3 در مارسی خودکشی کرد
[ترجمه ترگمان]سپس شورش علیه کنستانتین در گل را رهبری کرد، که شکست خورد، و در ساعت ۳ در مارسی خودکشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of the remarkable features of Gaul was the sometimes huge religious sites which developed often in out-of-the-way places.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های قابل توجه گال، مکان های مذهبی گاه عظیمی بود که اغلب در مکان های دور از دسترس توسعه می یافتند
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های قابل توجه گل، گاهی اوقات بسیار بزرگ مذهبی بود که اغلب در مکان های خارج از راه توسعه می یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her cult was particularly prevalent in eastern Gaul, though images of her have been found as far west as Gloucestershire.
[ترجمه گوگل]فرقه او به ویژه در گال شرقی رایج بود، اگرچه تصاویری از او در غرب تا گلاسترشایر یافت شده است
[ترجمه ترگمان]آیین پرستش او به ویژه در شرق گل شایع بود، گرچه تصاویری از او در غرب as یافت می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Julius Caesar conquered Gaul, which we know today as France.
[ترجمه گوگل]ژولیوس سزار گول را که امروزه به نام فرانسه می شناسیم، فتح کرد
[ترجمه ترگمان]یولیوس قیصر گل را، که امروزه به عنوان فرانسه می شناسیم، فتح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Massot was a pleasant but impossibly long-winded Gaul whose briefest reminiscence about his days in the Resistance tended to last an hour.
[ترجمه گوگل]ماسوت یک گول خوشایند اما غیرممکن بود که کوتاه ترین خاطره روزهایش در مقاومت یک ساعت به طول انجامید
[ترجمه ترگمان]این مرد فرانسوی بسیار دلنشین بود اما به طور باورنکردنی هر یک از خاطرات خود را در جبهه مقاومت تا یک ساعت یاد خود می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Julius Caesar subdued Gaul in 50 B. C.
[ترجمه گوگل]ژولیوس سزار در سال 50 قبل از میلاد گول را تحت سلطه خود در آورد
[ترجمه ترگمان](ژولیوس سزار)گل را در ۵۰ B خفه کرد ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a battle in Cisalpine Gaul he killed a Gallic King by his own hand and dedicated the spoils to Jupiter in the Capitol.
[ترجمه گوگل]در نبردی در سیزالپین گال، او یک پادشاه گالی را به دست خود کشت و غنایم را به مشتری در کاپیتول تقدیم کرد
[ترجمه ترگمان]در نبردی در گل Cisalpine، پادشاه Gallic را با دست خود کشت و غنایم را به یوپیتر در کاپیتول تقدیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of the soldiers who rescued me in Gaul?
[ترجمه گوگل]یکی از سربازانی که مرا در گال نجات داد؟
[ترجمه ترگمان]یکی از سربازان که من را در گل نجات داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ancient Cisalpine Gaul included an area south and east of the Alps.
[ترجمه گوگل]سیزالپین گال باستان شامل منطقه ای در جنوب و شرق آلپ بود
[ترجمه ترگمان]Cisalpine باستان، ناحیه ای در جنوب و شرق آلپ را در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The province of Gaul seems, and indeed only seems, an exception to this universal toleration.
[ترجمه گوگل]استان گل به نظر می رسد، و در واقع فقط به نظر می رسد، استثنایی از این تساهل جهانی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که استان گل به جز این رواداری مذهبی استثنایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have most material about Gaul.
[ترجمه گوگل]ما بیشترین مطالب را در مورد گول داریم
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر مطالب مربوط به گل را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hello . Mr. Gaul . How are you?
[ترجمه گوگل]سلام آقای گل چطور هستید؟
[ترجمه ترگمان] سلام آقای فرانسوی حالت چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nearly every town in northern Gaul was sacked.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام شهرهای شمال گال غارت شد
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه شهرها در شمال گل غارت شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The severe disruption to the samian industry in Central Gaul caused an immediate diminution in high grade pottery production.
[ترجمه گوگل]اختلال شدید در صنعت سامیان در گال مرکزی باعث کاهش فوری تولید سفال با درجه بالا شد
[ترجمه ترگمان]اختلال شدید صنعت samian در منطقه آسیای مرکزی باعث کاهش ناگهانی در تولید سفال با درجه بالا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرانسوی (اسم)
french, gaul

اهل کشور باستانی گل (اسم)
gaul

انگلیسی به انگلیسی

• ancient region that included france and belgium and other european countries
native of gaul; native of france
of gaul; of france

پیشنهاد کاربران

بپرس