garbage dump

جمله های نمونه

1. Trashmore, a local toboggan hill built atop a garbage dump.
[ترجمه گوگل]سطل زباله، تپه‌ای محلی که در بالای زباله‌دانی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Trashmore، یک تپه toboggan در بالای یک سطل آشغال بنا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The entryway was a garbage dump for rotted food, and the stairways reeked of old and pungent uric acid.
[ترجمه گوگل]ورودی زباله دانی برای غذای پوسیده بود و راه پله ها بوی اسید اوریک قدیمی و تند می داد
[ترجمه ترگمان]در ورودی یک زباله زباله برای غذا rotted بود، و the بوی پیر و تند uric را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The largest group work at the municipal garbage dump near the banks of the river Cauca.
[ترجمه گوگل]بزرگترین گروه در محل تخلیه زباله شهرداری در نزدیکی سواحل رودخانه کائوکا کار می کند
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین گروه در زباله دان شهرداری در نزدیکی سواحل رودخانه Cauca کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Littering makes the city look like a garbage dump.
[ترجمه گوگل]زباله ها شهر را شبیه زباله دانی می کند
[ترجمه ترگمان]littering باعث می شه شهر مثل یه آشغال آشغال به نظر برسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His idea comes straight from the garbage dump, so to speak.
[ترجمه گوگل]ایده او مستقیماً از زباله دانی می آید
[ترجمه ترگمان] ایده اون مستقیم از سطل آشغال میاد، پس باید صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Images of children scavenging the local garbage dump for food lent urgency to the Rotarians'efforts.
[ترجمه گوگل]تصاویر کودکانی که زباله‌های محلی را برای یافتن غذا جمع‌آوری می‌کنند، به تلاش‌های روتاریایی‌ها فوریت بخشید
[ترجمه ترگمان]تصاویری از کودکان که زباله های محلی را به خاطر غذا کنار هم جمع می کردند، به تلاش های اعضای روتاری نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You were found in a garbage dump.
[ترجمه گوگل]تو را در زباله دانی پیدا کردند
[ترجمه ترگمان] تو سطل آشغال پیدا شده بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gallery: Polluted Oceans An open air garbage dump tarnishes the sapphire coast of Barrow, Alaska.
[ترجمه گوگل]گالری: اقیانوس‌های آلوده یک زباله‌دان در هوای آزاد، سواحل یاقوت کبود بارو، آلاسکا را کدر می‌کند
[ترجمه ترگمان]گالری: آلودگی هوای آزاد، تخلیه زباله در ساحل یاقوت بارو، آلاسکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From north to south it's a huge garbage dump, a ruins.
[ترجمه گوگل]از شمال تا جنوب، یک زباله‌دان بزرگ، یک خرابه است
[ترجمه ترگمان]از شمال تا جنوب یک سطل آشغال عظیم، یک ویرانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tom made a living by at the garbage dump.
[ترجمه ....] تام در محل تخلیه زباله زندگی می کرد
|
[ترجمه گوگل]تام از زباله دانی امرار معاش می کرد
[ترجمه ترگمان]تام با سطل آشغال زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The location of a dump, especially a garbage dump.
[ترجمه گوگل]محل دفن زباله به خصوص زباله دانی
[ترجمه ترگمان]جای یه آشغال، به خصوص یه آشغال زباله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is the name of a garbage dump.
[ترجمه ناشناس] این اسم یک محل تخلیه زباله است
|
[ترجمه گوگل]این نام یک زباله دانی است
[ترجمه ترگمان] این اسم آشغاله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a garbage dump.
[ترجمه گوگل]زباله دانی است
[ترجمه ترگمان]آشغاله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It sat at the southern edge of San Salvador on land that had once held a garbage dump.
[ترجمه گوگل]در لبه جنوبی سان سالوادور در زمینی قرار داشت که زمانی محل زباله‌دانی بود
[ترجمه ترگمان]در حاشیه جنوبی سان سالوادور، روی زمین هایی که زمانی زباله دانی را اشغال کرده بودند، نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where garbage is thrown

پیشنهاد کاربران

زباله دانی
محل تخلیه زباله
محل تخلیه ی زباله
آشغالدونی
محل دفع زباله
سطل زباله

توده ای از زباله، کوهی از زباله
A place for people to leave garbage
سطل زباله

بپرس