gangway

/ˈɡæŋweɪ//ˈɡæŋweɪ/

معنی: راهرو، گذرگاه، تخته پل، پل راهرو
معانی دیگر: معبر، پل موقت (برای رفت و آمد به کشتی)، پل کشتی، پله ی ورودی، کف یا طبقه ی اصلی معدن، راهرو اصلی معدن، (آمریکا) سراشیب یا سرسره ای که تنه ی درختان را برای رساندن به ماشین اره کشی روی آن قرار می دهند، (به ویژه در پارلمان انگلیس) راهرو (بین ردیف صندلی ها)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a path into, out of, around, or through something; passageway.

(2) تعریف: an opening in the side of a ship that extends above the deck, used for getting on or off the ship.

(3) تعریف: a temporary walkway that extends from a ship to the shore; gangplank.
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: Make way!; Get out of the way!

جمله های نمونه

1. A man in the gangway suddenly stood up to reach for something in the overhead locker.
[ترجمه گوگل]مردی در راهرو ناگهان ایستاد تا چیزی را در کمد بالای سرش دراز کند
[ترجمه ترگمان]ناگهان مردی در راهرو ایستاده بود که چیزی در قفسه بالای سر او پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Walking along the narrow gangway of the theater, I see a familiar face.
[ترجمه گوگل]با قدم زدن در گذرگاه باریک تئاتر، چهره ای آشنا را می بینم
[ترجمه ترگمان]در حال قدم زدن در راهروی باریک تئاتر، چهره آشنایی را می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He slipped and fell on an airplane gangway as the cameras rolled.
[ترجمه گوگل]در حالی که دوربین ها می چرخیدند، لیز خورد و روی باند هواپیما افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی دوربین ها حرکت کردند، او لیز خورد و روی یک کشتی هوایی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His suitcase was blocking the gangway.
[ترجمه گوگل]چمدانش راهرو را مسدود کرده بود
[ترجمه ترگمان]چمدان او راهرو را مسدود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She walked slowly down the gangway, her eyes lingering on the treasures she passed.
[ترجمه گوگل]او به آرامی در باند راه رفت و چشمانش به گنجینه هایی که رد شد دوخته شد
[ترجمه ترگمان]آهسته از پله ها پایین رفت، نگاهش روی گنجه ای که از کنارش می گذشت درنگ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The water was down, the gangway steep, and everything stank of tide and mud and rotting wood.
[ترجمه گوگل]آب پایین بود، باند شیب دار، و همه چیز بوی جزر و مد و گل و چوب پوسیده می داد
[ترجمه ترگمان]آب پایین بود، از آن طرف رودخانه، شیب تندی داشت، و همه چیز بوی آب و گلی و چوب پوسیده می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She stumbled down the gangway to the hatch.
[ترجمه گوگل]او از راهرو به دریچه سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]به طرف دریچه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She hurried downstage and scampered down the makeshift gangway to the auditorium floor.
[ترجمه گوگل]او با عجله به پایین صحنه رفت و از راهروی موقت به سمت کف سالن رفت
[ترجمه ترگمان]با عجله از راهرو به طرف سالن سالن به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As he emerged from the narrow gangway he was momentarily blinded by bright lights shining straight into his eyes.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از راهروی باریک بیرون آمد، برای لحظه ای توسط نورهای درخشانی که مستقیماً به چشمانش می تابد کور شد
[ترجمه ترگمان]در همان حال که از راهرو باریک بیرون آمد، لحظه ای چشمش را با چراغ های درخشان روشن کرد و مستقیم در چشمانش درخشیدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hands white with cold, they struggled along the gangway and down the stairs.
[ترجمه گوگل]دست های سفید از سرما، در امتداد باند و پایین پله ها تقلا کردند
[ترجمه ترگمان]دست ها را از سرما سفید کرده از پله ها پایین آمدند و از پله ها پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the left, near the end of the gangway, was a blue suitcase resting on top of a tea chest.
[ترجمه گوگل]در سمت چپ، نزدیک به انتهای راهرو، یک چمدان آبی بود که بالای صندوق چای قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ، نزدیک انتهای راهرو یک چمدان آبی بود که روی یک صندوق چای قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gangway lamps seemed to give no light, only add further to the gloom of the dusk.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که لامپ‌های راهرو هیچ نوری نمی‌دهند، فقط به تاریکی غروب می‌افزایند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که چراغ های راهرو خاموش نشده و فقط در تاریکی غروب بیشتر اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was all very fine on that gangway.
[ترجمه گوگل]همه چیز در آن راهرو خیلی خوب بود
[ترجمه ترگمان]در این راهرو، همه چیز به خوبی پیش رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They advanced up the gangway and gained the deck.
[ترجمه گوگل]آنها از باند راه پیش رفتند و عرشه را به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]از پله ها بالا رفتند و به عرشه رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was all very fine on that gangway. And I was grand too, in my overcoat.
[ترجمه گوگل]همه چیز در آن راهرو خیلی خوب بود و من هم بزرگ بودم، با پالتوم
[ترجمه ترگمان]در این راهرو، همه چیز به خوبی پیش رفته بود و من هم با پالتو خود بسیار بزرگ شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهرو (اسم)
runway, aisle, corridor, hall, doorway, passage, lobby, walk, vestibule, gallery, passageway, door, gangway

گذرگاه (اسم)
pass, passage, defile, bypass, bus, pathway, causeway, passageway, gangway

تخته پل (اسم)
skid, gangplank, gangway

پل راهرو (اسم)
gangway

تخصصی

[عمران و معماری] گذرگاه - پل پیاده رو - تخته پل - راه
[] بُزرو

انگلیسی به انگلیسی

• gangplank, movable ramp used when boarding or leaving a ship; narrow passage; (british) aisle
out of the way!, move aside!
a gangway is a passage left between rows of seats for people to walk along.
a gangway is also a short bridge or platform leading onto a ship.

پیشنهاد کاربران

exclamation
something you shout when you want people to move out of your way
حرف ندا
چیزی که وقتی می خواهید مردم از سر راه شما دور شوند فریاد می زنید.
برید کنار
There were cries of "Gangway!" as someone who had fainted in the crowd was being carried out.
...
[مشاهده متن کامل]

The hill is perfect for running or sledging down. Gangway!

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/gangway#cald4-2
برید کنار.
۱_ رمپ بین کشتی و زمین برای رفت و آمد کارکنان به داخل کشتی
۲_ راه رو باز کنید /کنار برید
۳_ راهرو بین ردیف های صندلی مثلا در مجلس یا سینما
gangway ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: پل تردد
تعریف: تخته یا سازه‏ای فلزی یا چوبی که به صورت پلی بین عرشۀ کشتی و اسکله یا بین دو کشتی قرار می گیرد و ازطریق آن تردد کارکنان کشتی میسر می شود
راه ورودگروه کارگران به کشتی
راه بدید، راه باز کنید

بپرس