gambrel

/ˈɡæmbrəl//ˈɡæmbrəl/

معنی: قلاب گوشت، قناره
معانی دیگر: پای عقب اسب (یا چهار پایان دیگر)، چنگک پا اسبی (که قصابان لاشه را از آن می آویزند)، پای پسین اسب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a horse's hock.

(2) تعریف: a wood or metal frame, used by butchers to hang carcasses.

جمله های نمونه

1. The side outside leg ministry gambrel has smash sexual fracture, inside fracture, in order to finish operation one year half, why can you return meeting occurrence dropsy ?
[ترجمه گوگل]قمار سمت بیرون پا وزارت دارای شکستگی جنسی سر و صدا، شکستگی در داخل، به منظور پایان دادن به عمل یک سال نیمه، چرا می توانید جلسه وقوع قطره برگشت؟
[ترجمه ترگمان]این طرف که در خارج از این کشور قرار دارد شکستگی زن در شکستگی را درهم شکسته است تا یک سال نیمی از عملیات را به اتمام برساند، چرا شما می توانید با استسقا ملاقات کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Heel is exorbitant, walk flabby, easy sprain gambrel, cause sufficient painful, lumbago.
[ترجمه گوگل]پاشنه گزاف، راه رفتن شل، رگ به رگ شدن آسان گامبرل، باعث درد کافی، کمر
[ترجمه ترگمان]نوک پا خیلی گزاف راه می رود، پای سست و شل و کمر درد می کند و کمر درد کمر درد کمر درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Activity of double foot gambrel suffers after art be restricted, how to restore excuse me?
[ترجمه گوگل]فعالیت قمار دو پا پس از محدود شدن هنر آسیب می بیند، چگونه می توانم ببخشید؟
[ترجمه ترگمان]فعالیت پاهای مضاعف پس از محدود شدن هنر و چگونه احیای مرا تحمل می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gambrel roof has two slopes on each of its two sides, the upper Being less steep than the lower.
[ترجمه گوگل]سقف قمار دارای دو شیب در هر یک از دو طرف آن است که شیب بالایی نسبت به قسمت پایینی آن کمتر است
[ترجمه ترگمان]سقف gambrel دارای دو شیب در هر دو طرف خود است که بالاتر از شیب کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can make move about arm first, place a leg, bow, turn, next crouching reach other gymnastics action, should notice gambrel of mobile coxa, genu particularly.
[ترجمه گوگل]می تواند حرکت در مورد بازو اول، قرار دادن یک پا، کمان، چرخش، خمیده بعدی رسیدن به سایر اقدامات ژیمناستیک، باید به قمار کوکسای متحرک، به ویژه جنو توجه کنید
[ترجمه ترگمان]می تواند ابتدا در حدود بازو حرکت کند، یک پا، کمان، چرخش، بعد خم شده برای رسیدن به دیگر اقدامات ژیمناستیک، باید به gambrel های تلفن همراه، به ویژه genu توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قلاب گوشت (اسم)
gambrel

قناره (اسم)
gambrel

انگلیسی به انگلیسی

• hock of a horse, ankle of a horse

پیشنهاد کاربران

gambrel or gambrel roof بام دوشیب کمر شکن: 1. ( در آمریکا ) بامی که از هر دو طرف شیب دارد مترادف با mansard roof
2. ( در بریتانیا ) بخشی از بام که زیر سنتوری است و شیب دارد.

بپرس