gambler

/ˈɡæmblər//ˈɡæmblə/

معنی: قمار باز
معانی دیگر: قمار باز

جمله های نمونه

1. a chronic gambler
قمارباز کهنه کار

2. a compulsive gambler
قمارباز بلااختیار

3. a hopeless gambler
قمارباز اصلاح ناپذیر

4. a notorious gambler
قمارباز رسوا

5. the penniless gambler was a sad spectacle
قمارباز مفلس ظاهر رقت باری داشت.

6. he was a bird-brained gambler
او قمارباز کودنی بود.

7. he was a confessed gambler
او به قمار بازی معترف بود.

8. to reform a professional gambler
اصلاح کردن یک قمارباز حرفه ای

9. her denial that her son is a gambler
واسرنگیدن او بر این که پسرش قمارباز نیست.

10. He was a gambler, a womanizer and a drunk.
[ترجمه گوگل]او قمارباز، زن و مست بود
[ترجمه ترگمان]او یک قمارباز، یک زن هرزه و یک مست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He gained a certain notoriety as a gambler.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک قمارباز شهرت خاصی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]شهرت خاصی به عنوان قمارباز موفق به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Creed was like a gambler. Spin the wheel.
[ترجمه گوگل]کرید مثل یک قمارباز بود چرخش چرخ
[ترجمه ترگمان]مذهب نیز مانند قماربازی بود چرخ رو بچرخون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A crack shot and a notorious gambler.
[ترجمه گوگل]یک کرک شات و یک قمارباز بدنام
[ترجمه ترگمان]یک قمار باز و یک قمار باز مشهور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was a compulsive gambler .
[ترجمه گوگل]او یک قمارباز اجباری بود
[ترجمه ترگمان] اون قمارباز قابلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Howard was a terrible gambler, and had squandered away the family fortune.
[ترجمه گوگل]هاوارد یک قمارباز وحشتناک بود و ثروت خانواده را هدر داده بود
[ترجمه ترگمان]هاوارد قمارباز وحشتناکی بود و ثروت خانواده را به هدر داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قمار باز (اسم)
gamester, gambler

انگلیسی به انگلیسی

• better, wagerer; card-player, gamester; one who plays games of chance
a gambler is someone who bets money in games or on the results of races or competitions.

پیشنهاد کاربران

بپرس