gallantry

/ˈɡæləntri//ˈɡæləntri/

معنی: شجاعت، سلحشوری، رشادت، دلاوری، زن نوازی، بهادری
معانی دیگر: شجاعت قهرمانانه، (به ویژه نسبت به زنان) رفتار مودب، رفتار عاشقانه، (قدیمی) ظاهر پر زرق و برق

جمله های نمونه

1. gallantry in action
(ارتش) رشادت در عملیات رزمی

2. He won a medal for gallantry.
[ترجمه گوگل]او مدال شجاعت را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او مدال شجاعت را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was awarded a cross for gallantry in combat.
[ترجمه نادی مدی] به خاطر شجاعت در نبرد، به او صلیبی اهدا شد
|
[ترجمه گوگل]او به خاطر شجاعت در جنگ صلیب دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در جنگ صلیبی برای شجاعت به او اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For his gallantry he was awarded a Victoria Cross.
[ترجمه گوگل]برای شجاعت او نشان صلیب ویکتوریا را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر شجاعت او به صلیب ویکتوریا رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'I like to think that gallantry isn't dead,' he said, kissing her hand.
[ترجمه زهرا قلبی وایقان] او گفت :دوست دارم فکر کنم که آن مرد محترم نمرده است و دست او را بوسید
|
[ترجمه گوگل]او در حالی که دست او را بوسید گفت: "من دوست دارم فکر کنم که شجاعت نمرده است "
[ترجمه ترگمان]او دستش را بوسید و گفت: من دوست دارم فکر کنم که این gallantry نمرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He won many hearts by his gallantry.
[ترجمه گوگل]او با شجاعت خود قلب های بسیاری را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]از این gallantry زیاد خوشش نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The young man was noted for gallantry.
[ترجمه گوگل]این مرد جوان به خاطر شجاعت مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مرد جوان به خاطر نزاکت به این مرد توجه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was awarded the Military Cross for gallantry in combat.
[ترجمه گوگل]او به دلیل شجاعت در جنگ، نشان صلیب نظامی را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]وی به پاس شجاعت در نبرد، مدال صلیب نظامی را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sassoon fought with such conspicuous gallantry that he received the Military Cross and recommended for the V. C.
[ترجمه گوگل]ساسون با چنان شجاعت آشکاری جنگید که صلیب نظامی دریافت کرد و برای V C توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]ساسون یانکی با چنان ظرافتی مبارزه می کرد که وی صلیب نظامی را دریافت و برای وی توصیه کرده بود ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But I'd like to think that gallantry isn't dead.
[ترجمه گوگل]اما من می خواهم فکر کنم که شجاعت نمرده است
[ترجمه ترگمان]اما من دوست دارم فکر کنم که این شجاعت، نمرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But so much gallantry to be squandered with so little hope!
[ترجمه گوگل]اما آنقدر شجاعت که با این همه امید هدر می رود!
[ترجمه ترگمان]اما با این امید کوچک، آن قدر شجاعت به خرج داد! …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An incredible horror-barely mitigated by the gallantry award and hero's status he had earned by staking his own life.
[ترجمه گوگل]ترسناکی باورنکردنی که به سختی با جایزه شجاعت و موقعیت قهرمانی که او با به خطر انداختن جان خود به دست آورده بود، کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]یک وحشت باور نکردنی، به سختی از این جایزه و مقام قهرمانی که در زندگی خودش کسب کرده بود، تخفیف پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Johnson received a medal for conspicuous gallantry.
[ترجمه گوگل]جانسون برای شجاعت برجسته مدال دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]جانسن مدال شجاعت برجسته خود را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Full details of the awards for gallantry and to voluntary workers are given below.
[ترجمه گوگل]جزئیات کامل جوایز برای جوانان و کارگران داوطلب در زیر آورده شده است
[ترجمه ترگمان]جزئیات کامل این جوایز برای gallantry و کارگران داوطلبانه در زیر آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شجاعت (اسم)
courage, pluck, bravery, valor, heroism, gallantry, manhood, valiancy, valiance

سلحشوری (اسم)
bravery, gallantry, prowess

رشادت (اسم)
heart, courage, gallantry

دلاوری (اسم)
courage, valor, gallantry, valiancy, prowess, errantry, valiance

زن نوازی (اسم)
gallantry

بهادری (اسم)
gallantry, valiancy, valiance

انگلیسی به انگلیسی

• chivalry; courage; heroism; courtesy
gallantry is bravery shown by someone who is in danger, especially in a war.
gallantry is also polite and considerate behaviour by men towards women.

پیشنهاد کاربران

gallant actions or words
حرف و رفتار های دلاورانه
حرف و رفتارهای جوانمردانه - قهرمانانه
رفتارهای محترمانه
polite attention or respect given by men to women
chivalry
جوانمردانه

بپرس