groundmass


(زمین شناسی) مایه ی سنگ (بخشی از سنگ که از ذرات کوچک درست شده و سنگ دانه های درشت تر موزاییک وار در داخل آن قرار دارند)، خمیره ی سنگ، نوعی سنگ سماک دانه دار

جمله های نمونه

1. The groundmass has the same mineral components as phenocryst, and is composed of plagioclase, augite and olivine.
[ترجمه گوگل]توده زمین دارای اجزای معدنی مشابه فنوکریست است و از پلاژیوکلاز، اوژیت و الیوین تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The دارای مولفه های معدنی مشابه phenocryst است و از plagioclase، augite و olivine تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the groundmass transplantation way, the survival rate was higher.
[ترجمه گوگل]در روش پیوند زمینی، میزان بقا بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]در پیوند groundmass، نرخ بقا بالاتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Electron microprobe element maps show the distribution and quantity of alkali feldspar in the fine-grained groundmass of the altered basalts.
[ترجمه گوگل]نقشه های عنصر ریزپروب الکترونی توزیع و کمیت فلدسپات قلیایی را در توده ریز دانه بازالت های تغییر یافته نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نقشه های آلمان آرایش الکترونی نشان دهنده توزیع و مقدار فلزهای قلیایی موجود در دانه ریز دانه ریز the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unlike most volcanic rocks, obsidian does not contain phenocrysts; it is, so to speak, all glassy groundmass.
[ترجمه گوگل]بر خلاف اکثر سنگ های آتشفشانی، ابسیدین حاوی فنوکریست نیست به اصطلاح، تمام زمین شیشه ای است
[ترجمه ترگمان]برخلاف اکثر سنگ های آتشفشانی، obsidian حاوی phenocrysts (phenocrysts)نیستند؛ بلکه به اصطلاح، همه groundmass شیشه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, the growing condition and quality of five mixed dawn grasses in ameliorative groundmass was prior to in pure coal ash groundmass.
[ترجمه گوگل]در همین حال، وضعیت و کیفیت رشد پنج علف سحر مخلوط در توده زمینی اصلاحی مقدم بر خاکستر زغال سنگ خالص بود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شرایط رو به رشد و کیفیت پنج علف سبز مخلوط در ameliorative groundmass قبل از این در خاکستر زغال خالص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Study shows that the Ordovician carbonate formation in this area has the characteristic of very low groundmass porosity.
[ترجمه گوگل]بررسی نشان می دهد که سازند کربنات اردوویسین در این ناحیه دارای ویژگی تخلخل جرمی بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]مطالعه نشان می دهد که تشکیل کربنات Ordovician در این ناحیه دارای ویژگی تخلخل بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Study shows that the Ordovician carbonate formation in this area characteristic of very low groundmass porosity.
[ترجمه گوگل]مطالعه نشان می دهد که تشکیل کربنات اردوویسین در این ناحیه از تخلخل جرم زمین بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]مطالعه نشان می دهد که تشکیل کربنات Ordovician در این ناحیه از ویژگی های تخلخل بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Three different kinds of clinopyroxenes were found in ankaramite and basalts: big phenocryst, small phenocrysts and microcrystals in groundmass respectively.
[ترجمه گوگل]سه نوع مختلف کلینوپیروکسن در آنکارامیت و بازالت یافت شد: فنوکریست بزرگ، فنوکریست کوچک و میکروبلور در توده زمینی به ترتیب
[ترجمه ترگمان]سه نوع مختلف از clinopyroxenes به ترتیب در ankaramite و basalts یافت شدند: phenocryst بزرگ، phenocrysts کوچک و microcrystals در groundmass
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] زمینه ماتریکسی از بلورهای ریز در سنگهای آذرین دارای بافت پورفیری.

انگلیسی به انگلیسی

• crystalline base of volcanic rock

پیشنهاد کاربران

بپرس