grindstone

/ˈɡraɪndˌstoʊn//ˈɡraɪndstəʊn/

معنی: سنگ چاقو تیز کنی، سنگ سمباده، سنگ اسیاب
معانی دیگر: (در اصل) سنگ آسیاب، (در تیز کردن چاقو و غیره) چرخ سنباده، سنگ تیزگر گردان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: keep one's nose to the grindstone, put one's nose to the grindstone
• : تعریف: a stone wheel that is rotated to sharpen implements or weapons, grind grain, or sand and shape items by abrasion.

جمله های نمونه

1. to keep (or have or put) one's nose to the grindstone
سخت و مداوم کار کردن،بی امان کوشیدن

2. A knife is sharpened on the grindstone; steel is tempered in fire.
[ترجمه گوگل]چاقویی بر روی سنگ آسیاب تیز شده است فولاد در آتش خنثی می شود
[ترجمه ترگمان]سنگ آسیاب را تیز کرده است؛ فولاد در آتش زبانه می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Take the sickle which is lying on the grindstone.
[ترجمه گوگل]داس را که روی سنگ تراش افتاده است بردارید
[ترجمه ترگمان]داس را بگیر که روی سنگ آسیاب افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He grinds ax on the grindstone.
[ترجمه گوگل]او تبر را روی سنگ آسیاب می کند
[ترجمه ترگمان] اون با یه تبر روی سنگ چرخ می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She kept her nose to the grindstone all year and got the exam results she wanted.
[ترجمه گوگل]او تمام سال بینی خود را به سنگ خردکن نگاه داشت و نتایج امتحانی را که می خواست گرفت
[ترجمه ترگمان]او تمام سال بینی خود را به چرخ چاقو تیز کرد و نتایج امتحان را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Norbert Grindstone, the much-hyped karaoke kids who should stick to karaoke.
[ترجمه گوگل]نوربرت گریندستون، بچه‌های کارائوکه‌ای که باید به کارائوکه پایبند باشند
[ترجمه ترگمان]نور برت Grindstone، بچه های - که باید stick رو تمرین کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This grindstone bubble fountain makes an attractive incidental feature in this narrow border and is not difficult to make.
[ترجمه گوگل]این فواره حبابی سنگ تراش، ویژگی اتفاقی جذابی را در این حاشیه باریک ایجاد می کند و ساخت آن دشوار نیست
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The right of a polished stone is the grindstone.
[ترجمه گوگل]حق سنگ صیقلی، سنگ ساب است
[ترجمه ترگمان]سنگ آسیاب سنگ آسیاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Someone who keeps his nose to the grindstone works very hard.
[ترجمه گوگل]کسی که دماغش را به سنگ آسیاب نگه می دارد، خیلی سخت کار می کند
[ترجمه ترگمان]کسی که دماغش را برای سنگ آسیاب نگه می دارد، خیلی سخت کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He sharpened the scythes on the grindstone, slaughtered a pig, caught and salted fish, ground barley in a water-driven gristmill and grew and stored potatoes.
[ترجمه گوگل]او داس ها را روی سنگ آسیاب تیز کرد، خوک را ذبح کرد، ماهی گرفت و نمک زد، جو را در آسیاب آسیاب آب آسیاب کرد و سیب زمینی را پرورش داد و ذخیره کرد
[ترجمه ترگمان]He را تیز کرد، خوک را کشت، ماهی گیر و نمک سود شده را کشت، جو زمین کشت و سیب زمینی ذخیره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's got to keep his nose to the grindstone to feed his six children.
[ترجمه فرحناز] او باید سخت تلاش کند تا بتواند بچه هایش را سیر کند
|
[ترجمه گوگل]او باید بینی خود را به سنگ آسیاب نگه دارد تا شش فرزندش را سیر کند
[ترجمه ترگمان]باید دماغش را پیش the نگه داره تا به شش بچه هاش غذا بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I never mind your unkind reminding that my grindstone hinders your cylinder.
[ترجمه گوگل]من هرگز به خاطر نامهربانی شما اهمیت نمی دهم که سنگ تراش من مانع استوانه شما می شود
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت به این نکته اشاره نمی کنم که سنگ آسیاب من جلوی cylinder را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's got to keep grindstone to feed his six children.
[ترجمه گوگل]او برای سیر کردن شش فرزندش باید سنگ ساینده نگه دارد
[ترجمه ترگمان]باید سنگ آسیاب رو نگه داره تا به شش بچه هاش غذا بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jim had decided he was going to keep his nose to the grindstone.
[ترجمه فرحناز] جیم تصمیم گرفته بود که سخت تلاش کند
|
[ترجمه گوگل]جیم تصمیم گرفته بود که بینی خود را به سنگ تراش نگه دارد
[ترجمه ترگمان]جیم تصمیم گرفته بود که بینی اش را به چرخ چاقو تیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگ چاقو تیز کنی (اسم)
grindstone, oilstone

سنگ سمباده (اسم)
grindstone

سنگ اسیاب (اسم)
grindstone, millstone

تخصصی

[مهندسی گاز] سنگ سنباده، سنگ آسیاب

انگلیسی به انگلیسی

• stone used for sharpening or grinding; millstone
a grindstone is a large round stone that turns like a wheel and is used for sharpening knives and tools or for grinding grain.
if you keep your nose to the grindstone, you work very hard all the time.

پیشنهاد کاربران

بپرس