gracilis

جمله های نمونه

1. You can see the rhapis gracilis in the fish pond and the water lily next to each other.
[ترجمه گوگل]راپیس گراسیلیس را در استخر ماهی و نیلوفر آبی را در کنار هم می بینید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید the را که در استخر ماهی و آبی که کنار یکدیگر قرار دارد ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion: The gracilis muscle transposition is a safe and effective method of treating complex perianal fistulas.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: جابجایی عضله گراسیلیس روشی ایمن و موثر برای درمان فیستول های پیچیده پری مقعدی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: جابجایی ماهیچه gracilis یک روش ایمن و موثر برای درمان perianal پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anatomy and histochemistry of the seeds of Cautleya gracilis were studied in this paper. The results show that the seed of Cautleya gracilis comprises seed coat, perisperm, endosperm and embryo.
[ترجمه گوگل]آناتومی و هیستوشیمی بذر Cautleya gracilis در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان می دهد که بذر Cautleya gracilis شامل پوشش بذر، پریسپرم، آندوسپرم و جنین است
[ترجمه ترگمان]کالبدشناسی و histochemistry بذر of gracilis در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفتند نتایج نشان می دهد که بذر of gracilis شامل پوشش دانه، perisperm، endosperm و جنین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revision Ligament Reconstruction with Doubled Semitendinosus and Gracilis Tendons and Lateral Extra - Articular Reconstruction. Surgical Technique.
[ترجمه گوگل]بازسازی رباط اصلاح شده با تاندون های نیمه تاندینوس دوبل و گراسیلیس و بازسازی خارجی جانبی - مفصلی تکنیک جراحی
[ترجمه ترگمان]تجدید نظر بازسازی با doubled Semitendinosus و gracilis tendons و Lateral Extra - articular تکنیک جراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Revision Ligament Reconstruction with Doubled Semitendinosus and Gracilis Tendons and Lateral extra-articular Reconstruction. Surgical Technique.
[ترجمه گوگل]بازسازی رباط تجدید نظر با تاندون های نیمه تاندینوس دوبل و گراسیلیس و بازسازی خارج مفصلی جانبی تکنیک جراحی
[ترجمه ترگمان]تجدید نظر بازسازی با doubled Semitendinosus و gracilis tendons و Lateral extra تکنیک جراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To provide morphological basis for free gracilis muscle transplantation to manage brachial plexus injuries.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه مبنای مورفولوژیکی برای پیوند عضله گراسیلیس آزاد برای مدیریت آسیب های شبکه بازویی
[ترجمه ترگمان]هدف فراهم کردن اساس مورفولوژیکی برای پیوند ماهیچه gracilis آزاد برای مدیریت آسیب های شبکه brachial
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods The iliotibial tract autograft of about one third length was dissected with the tibial attachment kept. Then the trimmed gracilis tendon was wrapped in the iliotibial tract to reconstruct ACL.
[ترجمه گوگل]MethodsThe اتوگرافت دستگاه ایلیوتیبیال حدود یک سوم طول با پیوست تیبیا نگه داشته شد تشریح شد سپس تاندون گراسیلیس بریده شده در دستگاه ایلیوتیبیال پیچیده شد تا ACL بازسازی شود
[ترجمه ترگمان]روش هایی که قطعه iliotibial به طول حدود یک سوم با اتصال tibial تشریح شد مورد بررسی قرار گرفت سپس the اصلاح شده gracilis در بخش iliotibial برای بازسازی ACL پیچیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Revision Anterior Cruciate Ligament Reconstruction with Doubled Semitendinosus and Gracilis Tendons and Lateral Extra-Articular Reconstruction. Surgical Technique .
[ترجمه گوگل]بازسازی رباط صلیبی قدامی با تاندون های نیمه تاندینوس و گراسیلیس دوتایی و بازسازی خارج مفصلی جانبی تکنیک جراحی
[ترجمه ترگمان]تجدید نظر با بازسازی ligament Semitendinosus و gracilis tendons و Lateral Extra - articular Extra تکنیک جراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People who live by the sea often make dishes from Gracilaria gracilis.
[ترجمه گوگل]افرادی که در کنار دریا زندگی می کنند اغلب از Gracilaria gracilis ظروف درست می کنند
[ترجمه ترگمان]مردمی که در دریا زندگی می کنند اغلب غذاهای خود را از Gracilaria gracilis می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We successfully performed a fistulectomy via a transperineal approach followed by reconstruction with a gracilis muscle flap.
[ترجمه گوگل]ما با موفقیت یک فیستولکتومی را از طریق روش ترانس پرینال و پس از بازسازی با فلپ عضله گراسیلیس انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]ما با موفقیت یک fistulectomy را از طریق یک رویکرد transperineal اجرا کردیم که پس از آن بازسازی با یک دریچه ماهیچه gracilis انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The presence rate of anastomosis between the obturator artery and medial circumflex femoral artery was 95% within the gracilis, mostly in a microvascular anastomosis type.
[ترجمه گوگل]میزان حضور آناستوموز بین شریان انسدادی و شریان فمورال سیرکومفلکس داخلی 95 درصد در گراسیلیس بود که بیشتر در نوع آناستوموز میکروواسکولار بود
[ترجمه ترگمان]میزان حضور of بین سرخرگ obturator و شریان ران استخوان ران در داخل the، که بیشتر در نوع microvascular microvascular قرار داشت، ۹۵ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The junction point of vessel was at 1/3 deep into gracilis muscle.
[ترجمه گوگل]نقطه اتصال رگ در عمق 1/3 عضله گراسیلیس بود
[ترجمه ترگمان]نقطه اتصال این کشتی در عمق ۱ \/ ۳ عمق ماهیچه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the method of reinnervation after ectopic transplantation of the gracilis muscle in rats.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش عصب دهی مجدد پس از پیوند خارج رحمی عضله گراسیلیس در موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش of پس از پیوند ectopic ماهیچه gracilis در موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• muscle in the inner thigh

پیشنهاد کاربران

ماهیچه نواری
عضله راست داختی
گراسیلیس _ نواری ( آناتومی )
عضله راست داخلی

بپرس