goblin

/ˈɡɑːˌblɪn//ˈɡɒblɪn/

معنی: دیو، جن، جنی
معانی دیگر: (فرهنگ عامه) روح خبیث و زشت سیما، عفریت، آل، مثل دیو و جن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in folklore and fairy tales, a small, ugly creature that does evil or mischief to humans.
مترادف: bogey, hobgoblin, sprite
مشابه: bogeyman, brownie, elf, gnome, gremlin, imp, kobold, leprechaun, ogre, troll

- The goblins captured the princess in the forest and took her back to their underground cave.
[ترجمه گوگل] اجنه شاهزاده خانم را در جنگل اسیر کردند و به غار زیرزمینی خود بردند
[ترجمه ترگمان] جن خانگی شاهزاده خانم را در جنگل دستگیر کرد و او را به غار زیرزمینی شان برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In sleep he looked delicate, more elf than goblin, almost beautiful.
[ترجمه گوگل]در خواب او ظریف به نظر می رسید، جن بیشتر از جن، تقریبا زیبا
[ترجمه ترگمان]او در خواب بسیار ظریف و بیشتر شبیه جن خانگی بود که تقریبا زیبا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since that time many independent Orc and Goblin tribes have taken root in the forests and mountains of that cold land.
[ترجمه گوگل]از آن زمان بسیاری از قبایل مستقل اورک ها و گابلین ها در جنگل ها و کوه های آن سرزمین سرد ریشه دوانده اند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از قبایل او رکی و Goblin مستقل در جنگل ها و کوه های آن سرزمین سرد ریشه گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you roll an arrow the Goblin Doom Diver has missed and veered off in the direction indicated by the arrow.
[ترجمه گوگل]اگر یک فلش را پرتاب کنید، Goblin Doom Diver از دست رفته و در جهتی که با فلش نشان داده شده است منحرف شده است
[ترجمه ترگمان]اگر تو یک تیر به آن دیو وحشی پرتاب کنی، دایور ناپدید شده و جهت تغییر جهت تیر را تغییر داده و تغییر جهت داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tengu, the wicked long-nosed trickster goblin.
[ترجمه گوگل]تنگو، اجنه فریبکار دماغ دراز شرور
[ترجمه ترگمان]Tengu، شیطان بینی long بد بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To decide if the Goblin lands where you have aimed it roll both the scatter dice and the artillery dice.
[ترجمه گوگل]برای تصمیم گیری در مورد فرود گابلین در جایی که شما آن را هدف گرفته اید، هم تاس پراکنده و هم تاس توپخانه را بیندازید
[ترجمه ترگمان]برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا زمین های Goblin که هدف آن را هدف قرار داده اید، هم تاس پراکنده و هم تاس توپخانه را هدف قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These included tying lots of cushions to the Goblin, making parachutes, and kitting him out with wings.
[ترجمه گوگل]اینها شامل بستن تعداد زیادی بالشتک به گابلین، ساختن چتر نجات و بال زدن او بود
[ترجمه ترگمان]این ها شامل بستن تعداد زیادی کو سن ها به the، گرفتن چتر، و kitting کردن او با بال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A good option for the Goblin Warlord is to ride a chariot.
[ترجمه گوگل]یک گزینه خوب برای جنگ سالار گابلین، سوار شدن بر ارابه است
[ترجمه ترگمان]یک گزینه خوب برای the Warlord این است که سوار بر یک کالسکه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Forest Goblin shamans are prone to run off dizzily, or just blunder about, unable to distinguish fact from venom-induced fiction.
[ترجمه گوگل]شمن‌های گابلین جنگلی مستعد فرار از سرگیجه هستند یا فقط اشتباه می‌کنند و نمی‌توانند واقعیت را از داستان‌های ناشی از زهر تشخیص دهند
[ترجمه ترگمان]جادوگرها Goblin جنگلی در حال گریز از dizzily، یا فقط اشتباه در مورد، نمی توانند واقعیت را از داستان های ساختگی از زهر تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Goblin wolf riders raid and pillage far afield, while outriders scour the surrounding countryside for any sign of enemy armies.
[ترجمه گوگل]گرگ سواران گابلین به مناطق دوردست یورش می برند و غارت می کنند، در حالی که افراد خارجی در حومه اطراف برای یافتن هر نشانه ای از ارتش دشمن جستجو می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که outriders، حومه اطراف را برای هر نشانه ای از ارتش های دشمن پراکنده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To help keep the Goblin alive, if not exactly intact, a whole variety of life preserving techniques were originally developed.
[ترجمه گوگل]برای کمک به زنده نگه داشتن گابلین، اگر نه دقیقاً دست نخورده، در ابتدا انواع مختلفی از تکنیک های حفظ حیات توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]برای کمک به حفظ جان سالم، اگر دقیقا سالم نبود، انواع مختلفی از تکنیک های حفاظت از زندگی در ابتدا توسعه داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its steep sides are thronged with Goblin strongholds and its rocky slopes overlay caves and tunnels that are riddled with evil creatures.
[ترجمه گوگل]طرف های شیب دار آن مملو از دژهای گابلین است و دامنه های سنگی آن غارها و تونل هایی را پوشانده اند که مملو از موجودات شیطانی هستند
[ترجمه ترگمان]دامنه های سراشیب آن پر از strongholds دیو و شیب های صخره ای و تونل ها پر شده از غارها و تونل ها است که با موجودات شیطانی سوراخ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Forest Goblin Shamans keep small poisonous spiders in their mouths.
[ترجمه گوگل]شمن های گابلین جنگلی عنکبوت های کوچک سمی را در دهان خود نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]جنگل اجنه دیو صفت را در دهانشان نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remove Goblin casualties with a deliberately contemptuous gesture or casual lack of concern if it makes you feel better.
[ترجمه گوگل]اگر باعث می شود احساس بهتری داشته باشید، قربانیان گابلین را با یک حرکت تحقیرآمیز عمدی یا عدم نگرانی اتفاقی حذف کنید
[ترجمه ترگمان]اگر این کار باعث می شود احساس بهتری داشته باشید، تلفات غیر عمدی را با ژست تحقیرآمیز یا بی توجهی اتفاقی حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Goblin Ha'Hotel Charming inn situated in picturesque village at the foot of the Lammermuirs.
[ترجمه گوگل]مسافرخانه جذاب Goblin Ha'Hotel در دهکده ای زیبا در پای لامرمویرها واقع شده است
[ترجمه ترگمان]یک میهمان خانه زیبا در یک روستای زیبا در پای the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیو (اسم)
gnome, spook, demon, fiend, bogey, goblin, bogie, bogy, daemon

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

جنی (اسم)
demon, goblin, jinn, imp, hobgoblin, daemon, jinni

تخصصی

[نساجی] پارچه گوبلین - پارچه دستبافی که روی آن دست دوزی شده باشد

انگلیسی به انگلیسی

• ugly mischievous sprite, gremlin
a goblin is a small ugly creature in fairy stories.

پیشنهاد کاربران

گابلین نام گونه ای از موجودات افسانه ای در فرهنگ غربی است که اغلب با جثه ای کوچک و چهره ای زشت ترسیم می شود. در تصورات مردم گابلین ها موجوداتی شرور هستند که همیشه در پی فریب انسان ها هستند. این موجودات دارای قدرت های فوق بشری بوده و میل شدیدی به جمع آوری طلا و جواهرات دارند.
goblin
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Goblin
1. ugly mischievous Sprite, gremlin
2. a goblin is a small ugly creature in fairy stories

بپرس