gob

/ˈɡɑːb//ɡɒb/

معنی: خرخره، تکه، دهان، کلوخه، مقدار بزرگ و زیاد، ملوان، یک دهن غذا، تخته کف
معانی دیگر: لخته، توده ای از هرچیز نرم، قلمبه، (عامیانه) مقدار زیاد، (آمریکا - خودمانی) ملوان نیروی دریایی آمریکا، تخته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rounded mass or lump.
مشابه: lump

- They threw gobs of butter at each other.
[ترجمه ali] آنها تر زدند
|
[ترجمه گوگل] به طرف هم تکه های کره پرت کردند
[ترجمه ترگمان] اونا مقدار زیادی کره رو به هم پرت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (informal; often pl.) a great quantity.
مشابه: stack

- He has gobs of money.
[ترجمه گوگل] او لقمه های پول دارد
[ترجمه ترگمان] مقدار زیادی پول داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a sailor in the U.S. Navy.

جمله های نمونه

1. he put a gob of ice cream on my plate
یک قلمبه بستنی تو بشقابم گذاشت.

2. Jean told him to shut his gob .
[ترجمه گوگل]ژان به او گفت که گوپش را ببندد
[ترجمه ترگمان]ژان وال ژان به او گفت که دهانش را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's a gob of gum on my chair.
[ترجمه گوگل]یک آدامس روی صندلی من است
[ترجمه ترگمان]یک تکه آدامس روی صندلی من هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'd better keep your gob shut about what happened.
[ترجمه گوگل]بهتر است در مورد اتفاقی که افتاده است ببندی
[ترجمه ترگمان]بهتر است دهانت را ببندی که چه اتفاقی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's always stuffing her gob with food.
[ترجمه گوگل]او همیشه لقمه اش را با غذا پر می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه غذا را با غذا مخلوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He propelled a prodigious gob of spit toward the window of the van.
[ترجمه گوگل]او یک تف حیرت انگیز را به سمت پنجره ون پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]یک تکه تف به سمت پنجره ون پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Under the new buildings through the gob roof stability calculation and evaluation of new buildings under the gob roof stable critical thickness could be determined whether to deal with.
[ترجمه گوگل]تحت ساختمان های جدید از طریق محاسبه پایداری سقف گوب و ارزیابی ساختمان های جدید در زیر سقف گوب با ضخامت بحرانی پایدار می توان تعیین کرد که آیا باید با آن مقابله کرد
[ترجمه ترگمان]تحت ساختمان های جدید از طریق محاسبه پایداری سقف تخته و ارزیابی ساختمان های جدید تحت ضخامت تخته تخته، ضخامت بحرانی تخته تخته را می توان تعیین کرد که با آن مقابله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shut your gob ! ie Be quiet.
[ترجمه گوگل]گپت را ببند! یعنی ساکت باش
[ترجمه ترگمان]! دهنتو ببند آروم باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That offer of a gob is to be grabbed at without hesitation.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد یک گوب را باید بدون تردید به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد یک تکه را بدون تردید می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gob machine hydraulic parallel design, the air pressure on the foot and lower stability.
[ترجمه گوگل]طراحی موازی هیدرولیک دستگاه گاب، فشار هوا بر روی پا و پایداری کمتر
[ترجمه ترگمان]طراحی موازی هیدرولیک دستگاه، فشار هوا بر روی پای و پایداری پایین تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Take that horrid gob of gum out of your mouth!
[ترجمه گوگل]آن آدامس هولناک را از دهانت بیرون بیاور!
[ترجمه ترگمان]این تکه آدامس را از دهانت بیرون ببر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Usually, gob areas are reconstructed for reclamation, fishpond, and plant.
[ترجمه گوگل]معمولاً مناطق گاب برای احیاء، استخر ماهی و گیاه بازسازی می شوند
[ترجمه ترگمان]معمولا، مناطق تخته برای احیا، fishpond و گیاه بازسازی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It considered that the floor heave gob was the principal character of surrounding rock distortion.
[ترجمه گوگل]در نظر گرفته شد که گوب بالابر کف ویژگی اصلی اعوجاج سنگ اطراف است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تخته تخته کف، ویژگی اصلی تحریف سنگ اطراف آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Coal mine gob has its unique geo - electrical identity, so it can be detected using TEM.
[ترجمه گوگل]گود معدن زغال سنگ دارای هویت جغرافیایی - الکتریکی منحصر به فرد خود است، بنابراین می توان آن را با استفاده از TEM شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]تخته معدن ذغال سنگ هویت منحصر به فرد خود را دارد، بنابراین می تواند با استفاده از TEM، تشخیص داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The endanger level estimation method of various gobs to road and the management and protection principle of gob under road are given.
[ترجمه گوگل]روش تخمین سطح خطر گوب های مختلف به جاده و اصل مدیریت و حفاظت گوب زیر جاده آورده شده است
[ترجمه ترگمان]روش تخمین سطح خطر تلفات مختلف به جاده و مدیریت و اصل حفاظت از تخته زیر جاده ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرخره (اسم)
adam's apple, larynx, gob, fauces, throat, throttle, windpipe

تکه (اسم)
slice, lump, bit, whit, tailing, portion, gob, lot, fragment, item, patch, piece, dab, chunk, morsel, shred, nub, slab, cantle, scrap, doit, dribblet, loaf, ort, smidgen, nubble, pane

دهان (اسم)
chop, gob, throat, mouth, neb, snout, mug, gam, jib, os

کلوخه (اسم)
lump, gob, clog, hunk, nodule

مقدار بزرگ و زیاد (اسم)
gob

ملوان (اسم)
gob, sailor, seaman, seafarer, mariner, sailer, jack tar, leatherneck, sailorman

یک دهن غذا (اسم)
gob

تخته کف (اسم)
gob

تخصصی

[زمین شناسی] تکه ،تخته کف ،کلوخه ،مواد زاید سست در یک معدن این اصطلاح برای بخشی از معدن به کار می رود که زغال از آن برداشته می شود و فضا کم و بیش با باطله پر می شود
[معدن] مخروبه (معادن زیرزمینی)
[آب و خاک] مواد زائد زغال سنگی

انگلیسی به انگلیسی

• mass, lump; large amount (informal); sailor (slang); mouth (slang)
(british) spit
someone's gob is their mouth; an informal use, which some people find offensive.
a gob of something is a mass of thick liquid, especially saliva; an informal use.

پیشنهاد کاربران

منطقه تخریب, فضای تخریب شده ، مخروبه ( معادن زیرزمینی )
chewable gob of tree sap: سقز یا شیره درخت

بپرس