furnace

/ˈfɜːrnəs//ˈfɜːnɪs/

معنی: دیگ، پاتیل، کوره، تنور، تون حمام و غیره، بوته آزمایش، گرم کردن، مشتعل کردن
معانی دیگر: تون، (دستگاه) گرمازا، (مجازی - هرجای بسیارگرم) جهنم، جهنم دره، بوته ازمایش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any apparatus in which heat is generated for a specific purpose.

- The new furnace heats the house more efficiently than the old one.
[ترجمه گوگل] کوره جدید خانه را موثرتر از کوره قدیمی گرم می کند
[ترجمه ترگمان] کوره جدید خانه را به مراتب موثرتر از کوره قدیمی گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- When the furnace is hot enough, the metal is melted.
[ترجمه گوگل] وقتی کوره به اندازه کافی داغ شد، فلز ذوب می شود
[ترجمه ترگمان] وقتی تنور گرم است، فلز گداخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an intensely hot place.

- The desert is a furnace in the summer.
[ترجمه شان] صحرا در تابستان، ( همانند ) یک کوره است.
|
[ترجمه گوگل] صحرا در تابستان کوره است
[ترجمه ترگمان] صحرا یک کوره در تابستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: furnaces, furnacing, furnaced
• : تعریف: in metallurgy, to prepare (metal) by heating in a furnace.

جمله های نمونه

1. roasting furnace
کوره ی تشویه

2. the furnace apparatus for the central heating of this house is out of order
دستگاه گرمایش این خانه خراب شده است.

3. a smelting furnace
کوره ی ذوب فلزات

4. The metal glowed in the furnace.
[ترجمه گوگل]فلز در کوره می درخشید
[ترجمه ترگمان]فلز در کوره شعله کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We had better fire up the furnace.
[ترجمه گوگل]بهتر است کوره را روشن کنیم
[ترجمه ترگمان]بهتر است بخاری را روشن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I stoked the furnace for the night.
[ترجمه گوگل]من کوره را برای شب روشن کردم
[ترجمه ترگمان]من این کوره رو برای شب گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The walls of the furnace are always scoured.
[ترجمه الی] دیواره های دور کوره همیشه محافظت شده هستند.
|
[ترجمه گوگل]دیواره های کوره همیشه شسته می شوند
[ترجمه ترگمان]دیواره ای تنور همیشه scoured
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This meeting room's as hot as a furnace.
[ترجمه گوگل]این اتاق جلسه مثل یک کوره داغ است
[ترجمه ترگمان]اتاق جلسه به اندازه تنور داغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This meeting room's like a furnace.
[ترجمه گوگل]این اتاق جلسه مانند یک کوره است
[ترجمه ترگمان]این اتاق مثل تنور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coals were ashed in a furnace.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ در کوره خاکستر شد
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ در کوره سوزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Keep away from the furnace.
[ترجمه گوگل]دور از کوره نگه دارید
[ترجمه ترگمان]از تنور دور شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't forget to damp down the furnace before going to bed.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که کوره را قبل از رفتن به رختخواب مرطوب کنید
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن که قبل از رفتن به رختخواب از کوره در بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's like a furnace in here!
[ترجمه گوگل]اینجا مثل یک کوره است!
[ترجمه ترگمان]مثل تنور گرمه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Embers glowed in the furnace.
[ترجمه گوگل]اخگرها در کوره می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]Embers در کوره شعله ور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The flame in the furnace can be looked at through colored glasses.
[ترجمه گوگل]شعله در کوره را می توان از طریق شیشه های رنگی مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]شعله درون کوره را می توان از پشت شیشه های رنگی نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیگ (اسم)
furnace, pot, caldron, cauldron

پاتیل (اسم)
furnace, caldron, cauldron

کوره (اسم)
furnace, chimney, stove, oven, kiln, manhole

تنور (اسم)
furnace, oven

تون حمام و غیره (اسم)
furnace

بوته آزمایش (اسم)
furnace

گرم کردن (فعل)
anneal, heat, warm, braise, furnace

مشتعل کردن (فعل)
furnace, explode, inflame

تخصصی

[برق و الکترونیک] کوره
[مهندسی گاز] کوره

انگلیسی به انگلیسی

• apparatus which generates heat (for heating homes, melting metals, etc.)
a furnace is a container for a very hot fire that is being used to melt metal or burn rubbish.

پیشنهاد کاربران

عکس فورنس👇👇
furnace
اینم از عکسش:👇👇
نام یه شخصیت کاراکتر سونیکی که یکی از رباتای ساخت اگمن هستش
Furnace : کوره
Melting Furnace : کوره ذوب
⬛ FURNACE :
noun
[count] : an enclosed container in which heat is produced: such as
a : one for melting metals
◀️ stoke a furnace
⬛ BLAST FURNACE
...
[مشاهده متن کامل]

noun
[count] : a large structure in which rock containing a metal is melted so that the metal can be separated from the rock

an appliance fired by gas or oil in which air or water is heated to be circulated throughout a building in a heating system
بخاری، پکیج
furnace ( سرامیک )
واژه مصوب: کوره2
تعریف: دستگاهی برای حرارت دهی مستقیم یا غیرمستقیم مواد جامد یا مذاب برای ایجاد تغییر شیمیایی یا فیزیکی در آنها
شوفاژ خانه
موتورخونه
دیگ - کوره
تلفظ : فِرنِس
در این جا به معنای منبع گرمایش است.
Homeostasis works like a thermostat: when your room get too cold, the thermostat conveys that information to the furnace and turns on.

بپرس