fuel cell


پیل سوختی (وسیله ی تبدیل کارمایه ی حرارتی به کارمایه ی برقی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various devices in which continuous electrical energy is produced from the reaction between a fuel, such as liquid hydrogen, and an oxidant.

جمله های نمونه

1. Sulphur may poison a fuel cell.
[ترجمه گوگل]گوگرد ممکن است یک پیل سوختی را مسموم کند
[ترجمه ترگمان]سولفور ممکن است یک پیل سوختی را مسموم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is based on fuel cell technology, which, like conventional batteries, uses electrochemical reactions to generate power.
[ترجمه گوگل]مبتنی بر فناوری پیل سوختی است که مانند باتری های معمولی از واکنش های الکتروشیمیایی برای تولید نیرو استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]آن بر پایه فن آوری پیل سوختی است، که همانند باتری های معمولی، از واکنش های الکتروشیمیایی برای تولید برق استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fuel cell car is a totally different vehicle.
[ترجمه گوگل]خودروی پیل سوختی خودرویی کاملا متفاوت است
[ترجمه ترگمان]خودروی پیل سوختی وسیله نقلیه کاملا متفاوتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are reports that Toyota will unveil a fuel cell car later this year.
[ترجمه گوگل]گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه تویوتا اواخر سال جاری میلادی از یک خودروی پیل سوختی رونمایی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی وجود دارد مبنی بر این که تویوتا در اواخر سال جاری از یک خودرو پیل سوختی پرده برداری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When hydrogen and oxygen are combined in a fuel cell, an electrochemical reaction generates an electric current.
[ترجمه گوگل]هنگامی که هیدروژن و اکسیژن در یک پیل سوختی ترکیب می شوند، یک واکنش الکتروشیمیایی جریان الکتریکی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هیدروژن و اکسیژن در پیل سوختی ترکیب می شوند، یک واکنش الکتروشیمیایی یک جریان الکتریکی تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The newly-developed fuel cell will be powered by hydrogen, extracted from water.
[ترجمه گوگل]انرژی پیل سوختی تازه توسعه یافته از هیدروژن استخراج شده از آب تامین می شود
[ترجمه ترگمان]پیل سوختی به تازگی توسعه یافته توسط هیدروژن تامین خواهد شد و از آب استخراج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unlike in a battery, the chemicals in a fuel cell are continuously replaced as they are used up.
[ترجمه گوگل]برخلاف باتری ها، مواد شیمیایی موجود در پیل سوختی به طور مداوم در حین مصرف جایگزین می شوند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف باتری، مواد شیمیایی در یک پیل سوختی به طور مداوم جایگزین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The key to improve the self-humidification capacity of fuel cell stack is the effective management of product water.
[ترجمه گوگل]کلید بهبود ظرفیت خود مرطوب سازی پشته پیل سوختی، مدیریت موثر آب محصول است
[ترجمه ترگمان]کلید بهبود قابلیت اعتماد به نفس پشته پیل سوختی، مدیریت موثر آب محصول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Previous efforts have been automakers leasing fuel cell cars to selected consumers.
[ترجمه گوگل]تلاش های قبلی خودروسازان اجاره خودروهای سلول سوختی به مصرف کنندگان منتخب بوده است
[ترجمه ترگمان]از تلاش های قبلی استفاده از خودروهای پیل سوختی برای انتخاب مصرف کنندگان استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eperimental results show that the impedance of the fuel cell the minimum at medium discharge voltage.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که امپدانس پیل سوختی در ولتاژ دشارژ متوسط ​​حداقل است
[ترجمه ترگمان]نتایج Eperimental نشان می دهد که امپدانس پیل سوختی حداقل در ولتاژ تخلیه متوسط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cleaner-passivator reduces the contaminants circulating in the fuel cell coolant system that contribute to increasing conductivity in the fuel cell coolant.
[ترجمه گوگل]پاک کننده-غیرفعال کننده آلاینده های در گردش در سیستم خنک کننده پیل سوختی را کاهش می دهد که به افزایش رسانایی در خنک کننده پیل سوختی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]پاک کننده - passivator، آلاینده های موجود در سیستم خنک کننده سلول سوختی را کاهش می دهد که به افزایش رسانایی در خنک کننده سلول سوخت کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new fuel cell car NECAR 4 developed by Daimler Chrysler is introduced.
[ترجمه گوگل]خودروی پیل سوختی جدید NECAR 4 که توسط دایملر کرایسلر ساخته شده است معرفی شد
[ترجمه ترگمان]ماشین پیل سوختی جدید NECAR ۴ توسط دایملر کرایسلر معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A model operation of a tubular solid oxide fuel cell with combustion zone transient operation states.
[ترجمه گوگل]یک مدل عملکرد یک پیل سوختی اکسید جامد لوله‌ای با حالت‌های عملیات گذرا ناحیه احتراق
[ترجمه ترگمان]یک عملیات مدل یک پیل سوختی اکسید جامد لوله ای با وضعیت های عملیات گذرا منطقه احتراق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A micro direct methanol fuel cell ( μ DMFC ) using MEMS technology is reported.
[ترجمه گوگل]یک سلول سوختی متانول مستقیم میکرو (μ DMFC) با استفاده از فناوری MEMS گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]یک پیل سوختی micro مستقیم (μ DMFC)با استفاده از فن آوری MEMS گزارش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] پیل سوختی (وسیله ى تبدیل کارمایه ى حرارتی به کارمایه ى برقی )
[برق و الکترونیک] پیل سوختی سیستمی که با استفاده از سوختهای غنی از هیدورژن نظیر هیدرازین، کروزین، یا گاز هیدروژن و اکسیژن انرژی شیمیایی را مستقیماً به الکتریسیته تبدیل می کند. پیل شامل محفظه ی بسته ای حاوی الکترولیت، معمولاً اسید فسفریک، است که بین الکترودهای کاتد و آند قرار گرفته است .سوخت هیدروژنی از منبع بیرونی به آند و اکسیژن ( هوا) به کاتد تزریق می شود . در درون پیل، مولکولهای هیدروژن به دو یون هیدروژن مثبت و دو الکترون تقسیم می شوند. الکترونها در مدار بیرونی جاری می شوندو انرژی بار را فراهم می کنند. یونهای هیدروژن نیز به طرف کاتد کشیده می شوند و در آنجا اکسیژن و الکترونها ترکیب می شوند و آب تولید می کنند که بعداً تخلیه می شود . با اتصال سری پیلهای سوختی می توان قدرت آنرا بالا برد . علیرغم بازدهی کم این نوع پیل، در فضاپیماها از آن استفاده می شود و بررسیهایی در حال انجام است تا بتوان از آن به عنوان منبع نیروی کمکی در نیروگاهها استفاده کرد.
[زمین شناسی] پیل سوختی پیل سوختی دستگاهی برای تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی است. این پیل نوع متفاوتی از باتری است که تبدیل انرژی در دراز مدت و به عنوان سوخت از آن استفاده می شود که عامل اکسیداسیونی به پیل تغذیه شده است.
[پلیمر] پیل سوختی

پیشنهاد کاربران

fuel cell ( شیمی )
واژه مصوب: پیل سوختی
تعریف: نوعی پیل گالوانی که در آن براثر اُکسید شدن سوختی مثل متانول، برق تولید می‏شود
سلول سوختنی
سوخت سلولی

بپرس