fringe benefits


مزایا، مزایای اضافه بر مزد

جمله های نمونه

1. The fringe benefits include free health insurance.
[ترجمه گوگل]مزایای جانبی شامل بیمه درمانی رایگان است
[ترجمه ترگمان]مزایای حاشیه ای شامل بیمه سلامت رایگان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fringe benefits of this job include a car and free health insurance.
[ترجمه گوگل]از مزایای این شغل می توان به خودرو و بیمه درمانی رایگان اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مزایای حاشیه ای این کار شامل یک اتومبیل و بیمه سلامت رایگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One of the fringe benefits of having a garden is all the wildlife it attracts.
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای حاشیه ای داشتن باغ، تمام حیات وحشی است که آن را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]یکی از مزایای حاشیه ای داشتن باغ، تمام حیات وحش است که جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A competitive salary with fringe benefits will be offered.
[ترجمه گوگل]حقوق رقابتی با مزایای جانبی ارائه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک حقوق رقابتی با مزایای حاشیه ای ارایه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fringe benefits include a company car and free health insurance.
[ترجمه گوگل]مزایای جانبی شامل ماشین شرکت و بیمه درمانی رایگان است
[ترجمه ترگمان]مزایای فرینج شامل یک اتومبیل شرکت و بیمه سلامت آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His support was one of the nicest fringe benefits of pursuing this research.
[ترجمه گوگل]حمایت او یکی از بهترین مزیت های جانبی پیگیری این تحقیق بود
[ترجمه ترگمان]حمایت او یکی از بهترین مزایای پی گیری این تحقیقات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One of the fringe benefits is free meals.
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای جانبی غذای رایگان است
[ترجمه ترگمان]یکی از مزایای حاشیه ای، وعده های غذایی رایگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the studio paid out for fringe benefits including personal trainers and chauffeurs to keep them happy.
[ترجمه گوگل]اما استودیو برای راضی نگه داشتن آنها برای مزایای جانبی از جمله مربیان شخصی و راننده هزینه کرد
[ترجمه ترگمان]اما استودیو مزایای حاشیه ای از جمله مربیان شخصی و chauffeurs را برای خوشحال نگه داشتن آن ها پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The existing legislation on fringe benefits was to be repealed.
[ترجمه گوگل]قرار بود قانون موجود در مورد مزایای جانبی لغو شود
[ترجمه ترگمان]قوانین موجود در زمینه مزایای حاشیه ای لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tax is not necessarily paid on fringe benefits, indeed many qualify for tax relief.
[ترجمه گوگل]مالیات لزوماً برای مزایای جانبی پرداخت نمی شود، در واقع بسیاری از آنها واجد شرایط تخفیف مالیاتی هستند
[ترجمه ترگمان]مالیات لزوما مزایای حاشیه ای ندارد، در واقع بسیاری واجد شرایط برای رهایی از مالیات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Women continue to be denied fringe benefits and wages equivalent to those received by men.
[ترجمه گوگل]زنان همچنان از مزایای جانبی و دستمزدی معادل حقوق دریافتی مردان محروم هستند
[ترجمه ترگمان]زنان از مزایای حاشیه ای و دست مزد برابر با افرادی که توسط مردان دریافت می شوند، محروم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Working condition fringe benefits are tax-free.
[ترجمه گوگل]مزایای جانبی شرایط کاری معاف از مالیات است
[ترجمه ترگمان]شرایط کاری و مزایای حاشیه ای از مالیات معاف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What shows up in the statistics as fringe benefits is really a private social welfare payment from the young to the old.
[ترجمه گوگل]آنچه در آمارها به عنوان مزایای جانبی نشان داده می شود، در واقع پرداخت رفاه اجتماعی خصوصی از جوان به پیر است
[ترجمه ترگمان]آنچه که در آمار نشان داده می شود این است که مزایای حاشیه ای در حقیقت یک پرداخت رفاه اجتماعی خصوصی از سوی جوانان به پیران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The salary and fringe benefits will be commensurate with age and experience.
[ترجمه گوگل]حقوق و مزایای جانبی متناسب با سن و سابقه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]حقوق و مزایای حاشیه ای متناسب با سن و تجربه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We provide fringe benefits such as annual bonus, three - week paid vacation a year, and health insurance.
[ترجمه گوگل]ما مزایای جانبی مانند پاداش سالانه، مرخصی سه هفته ای با حقوق در سال و بیمه درمانی را ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما مزایای حاشیه ای مانند پاداش سالانه، تعطیلات سه ماهه در سال و بیمه سلامت را فراهم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] مزایای جانبی

انگلیسی به انگلیسی

• benefits given to a worker in addition to his salary or wages (services, insurance, vacation, pension plan, etc.)

پیشنهاد کاربران

مزایای اضافه بر سازمان
مزایای شغلی
مزایای حاشیه ای
مزایای فوق العاده
مزایای جانبی
مزایای اضافه بر حقوق و دستمزد
مزایا
یه چیز اضافه - مثله اضافه ی موی بلند در پیشانی

بپرس