free living

/ˈfriːˈlɪvɪŋ//friːˈlɪvɪŋ/

خوش گذران، عیاش، تسلیم هوای نفس، بی بند وبار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: freely indulging desires and appetites, as for food, drink, or sex, as a way of life.

جمله های نمونه

1. The breeding behavior of free living Red crowned Cranes was observed at Zalong Nature Reserve by instantaneous and scan sampling, focal animal sampling and all occurrence recording methods.
[ترجمه گوگل]رفتار پرورشی جرثقیل‌های تاج‌دار قرمز زنده آزاد در ذخیره‌گاه طبیعی زالونگ با نمونه‌گیری لحظه‌ای و اسکن، نمونه‌برداری از حیوانات کانونی و تمامی روش‌های ثبت وقوع مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]رفتار زاد و ولد of با تاج قرمز زنده در Zalong طبیعت با نمونه گیری لحظه ای و اسکن، نمونه گیری بر روی جانوران کانونی و همه روش های ثبت وقایع مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vitamin D status and its associated factors of free living Malay adults in a tropical country, Malaysia.
[ترجمه گوگل]وضعیت ویتامین D و عوامل مرتبط با آن در زندگی آزاد بزرگسالان مالایی در یک کشور گرمسیری، مالزی
[ترجمه ترگمان]وضعیت ویتامین D و عوامل مربوط به زندگی آزاد اهل مالایا در یک کشور استوایی در مالزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can find them everywhere on our planet, they easily outnumber non-parasitic or "free living" lifeforms and almost nothing lives entirely free from their influence.
[ترجمه گوگل]شما می توانید آنها را در همه جای سیاره ما پیدا کنید، آنها به راحتی از اشکال زندگی غیر انگلی یا "آزاد زندگی" بیشتر هستند و تقریباً هیچ چیز کاملاً آزاد از تأثیر آنها زندگی نمی کند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن ها را در هر جایی روی سیاره ما پیدا کنید، آن ها به راحتی از non غیر انگلی یا \"زنده آزاد\" شان بیشتر می شوند و تقریبا هیچ چیز کاملا عاری از تاثیر آن ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Piquant but not audacious, the free living attitude is concealed behind by the unbending and insouciance .
[ترجمه گوگل]نگرش تند، اما نه جسورانه، نگرش آزادانه زندگی را پشت سر خم نشدن و بی پروایی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]piquant اما نه جسورانه، نگرش زنده آزاد پشت سر تا حدودی پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions Acanthamoeba is an opportunistic pathogenic free living amoeba which can produce fatal GAE.
[ترجمه گوگل]ConclusionsAcanthamoeba یک آمیب زنده آزاد بیماری زا فرصت طلب است که می تواند GAE کشنده تولید کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Acanthamoeba یک amoeba زندگی آزاد است که می تواند gae مهلک تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Please try and have a jealousy free living!
[ترجمه گوگل]لطفا سعی کنید و یک زندگی بدون حسادت داشته باشید!
[ترجمه ترگمان]لطفا سعی کنید به زندگی عاری از حسادت نگاه کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The principle of "free living" made Lu Xun's thought closer to the liberation of man's nature, thus he became the deepest thinker in modern China.
[ترجمه گوگل]اصل «زندگی آزاد» باعث شد تا اندیشه لو ژون به رهایی طبیعت انسان نزدیک شود، بنابراین او عمیق ترین متفکر چین مدرن شد
[ترجمه ترگمان]اصل \"زندگی آزاد\" لو شون را به آزادی طبیعت بشر نزدیک کرد و در نتیجه او به عنوان عمیق ترین متفکر در چین مدرن تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the free living styles of most of the Europeans that I recognized after the 3 weeks trip do make a clear contrast to the busiest life of most of the Hongkongers.
[ترجمه گوگل]و سبک زندگی آزاد اکثر اروپایی ها که من بعد از سفر 3 هفته ای شناختم، تضاد آشکاری با شلوغ ترین زندگی اکثر هنگ کنگری ها دارد
[ترجمه ترگمان]و سبک های زندگی آزاد بیشتر اروپاییان که بعد از سه هفته سفر به رسمیت شناخته می شوند، مقایسه روشنی با شلوغ ترین زندگی اکثر of دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other free living organisms such as bacteria of the genera Pseudomonas and Bacillus and fungi belonging to the genera Penicillium and Aspergillus can solubilize P in soil through.
[ترجمه گوگل]سایر موجودات زنده آزاد مانند باکتری های جنس Pseudomonas و Bacillus و قارچ های متعلق به جنس Penicillium و Aspergillus می توانند فسفر را در خاک حل کنند
[ترجمه ترگمان]سایر موجودات زنده آزاد مثل باکتری های سودوموناس and و Bacillus و قارچ ها متعلق به نژاده ای genera و آسپرژیلوس can می توانند در خاک از طریق خاک ایجاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. China - free living has been a hassle.
[ترجمه گوگل]چین - زندگی رایگان دردسرساز بوده است
[ترجمه ترگمان]زندگی عاری از چین دردسر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Viewed from Lu Xun's life and thought expressed on his works, the theoretical strongpoint of "to be a man" is man's free living.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به زندگی و اندیشه لو ژون که در آثار او بیان شده است، نقطه قوت نظری "مرد بودن" زندگی آزاد انسان است
[ترجمه ترگمان]با نگاه از زندگی لو شون و فکر کردن در آثار او، strongpoint نظری \"برای بودن مرد بودن\" مرد آزاد انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Difflugia sp . is a unicellular species of shelled amoeba. It is a free living species in fresh water.
[ترجمه گوگل]Difflugia sp گونه تک سلولی آمیب پوسته دار است این یک گونه زنده آزاد در آب شیرین است
[ترجمه ترگمان]Difflugia sp یک گونه unicellular از amoeba shelled است آن یک گونه زنده آزاد در آب شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To improve the methods of cultivation, preservation and staining of free living amoebae and make use of these amoebae for teaching of human parasitology.
[ترجمه گوگل]هدف بهبود روش های پرورش، حفظ و رنگ آمیزی آمیب های زنده آزاد و استفاده از این آمیب ها برای آموزش انگل شناسی انسان
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود روش های کشت، نگهداری و رنگ آمیزی موجودات زنده آزاد و استفاده از این amoebae برای آموزش of های انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The simple furniture fit for the children, the favorite birthday gift, the free living space, all can bring the children happy mood everyday.
[ترجمه گوگل]مبلمان ساده مناسب برای کودکان، هدیه تولد مورد علاقه، فضای زندگی رایگان، همه می توانند روحیه شادی را برای کودکان به ارمغان بیاورند
[ترجمه ترگمان]مبلمان ساده مناسب برای کودکان، هدیه تولد مورد علاقه، فضای آزاد زندگی، همه می توانند روحیه شاد کودکان را هر روز به ارمغان بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آزادزی

پیشنهاد کاربران

بپرس