fraulein


(آلمانی) دوشیزه، دختر (همانند miss پیش از نام هم به کار می رود)

جمله های نمونه

1. Captain: Fraulein I want you to stay.
[ترجمه گوگل]کاپیتان: فرالین می خواهم بمانی
[ترجمه ترگمان]خانم، من می خوام که تو بمونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kurt: Of course. But Fraulein Helga's was the ugliest.
[ترجمه گوگل]کرت: البته اما فرئولین هلگا زشت ترین بود
[ترجمه ترگمان] البته اما Fraulein Helga زشت ترین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And I'm the old butler, Fraulein.
[ترجمه گوگل]و من ساقی قدیمی، فرالین هستم
[ترجمه ترگمان]و من پیشخدمت پیرم، دوشیزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fraulein, were you this much trouble at abbey?
[ترجمه گوگل]فرالین، آیا در ابی اینقدر مشکل داشتی؟
[ترجمه ترگمان]دوشیزه، شما این قدر برای کلیسا دردسر درست کردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fraulein Maria, I'm Frau Schmidt, the housekeeper.
[ترجمه گوگل]Fraulein Maria، من فراو اشمیت هستم، خانه دار
[ترجمه ترگمان]دوشیزه ماریا، من خانم اشمیت هستم، کدبانو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't you believe a word they say, Fraulein Maria.
[ترجمه گوگل]آیا یک کلمه آنها را باور نمی کنی، Fraulein Maria
[ترجمه ترگمان]حرف آن ها را باور نمی کنید، دوشیزه ماریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now, this is your new governess, Fraulein Maria.
[ترجمه گوگل]اکنون، این فرماندار جدید شما، فرالین ماریا است
[ترجمه ترگمان]خوب، این معلم جدید شماست، دوشیزه ماریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Captain: Fraulein Maria, I don't know how much the Mother has told you.
[ترجمه گوگل]کاپیتان: فراولین ماریا، من نمی دانم مادر چقدر به شما گفته است
[ترجمه ترگمان]دوشیزه ماریا، من نمی دانم مادر چه قدر به تو گفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Captain: Fraulein, I, I behaved badly. I apologize.
[ترجمه گوگل]کاپیتان: فرالین، من، بد رفتار کردم معذرت می خواهم
[ترجمه ترگمان]خانم، من خیلی بد رفتار کردم معذرت میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fraulein Wendel is well, I hope?
[ترجمه گوگل]فرئولین وندل خوب است، امیدوارم؟
[ترجمه ترگمان]خانم Wendel خوب هستند، امیدوارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of course, but Fraulein Helder's was ugliest.
[ترجمه گوگل]البته، اما فرئولین هلدر زشت ترین بود
[ترجمه ترگمان]البته، اما Fraulein Helder ugliest بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Captain: Fraulein, you will stay here, please.
[ترجمه گوگل]کاپیتان: فرالین، لطفا اینجا می مانی
[ترجمه ترگمان]خانم، شما همینجا بمونید، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reckon the driver would stop for my Fraulein on the way?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید راننده در راه به دنبال Fraulein من می ایستد؟
[ترجمه ترگمان]خیال می کنید راننده سر راه بانوی من را متوقف خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fraulein, were you this much trouble at the abbey?
[ترجمه گوگل]فرالین، آیا اینقدر در صومعه مشکل داشتی؟
[ترجمه ترگمان]دوشیزه، آیا این قدر توی کلیسا دردسر دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (german) widow; unmarried woman; title used when addressing a single woman

پیشنهاد کاربران

بپرس