fragrance

/ˈfreɪɡrəns//ˈfreɪɡrəns/

معنی: عطر، رایحه و عطر، بوی خوش، چیز معطر
معانی دیگر: رایحه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state of being fragrant.
مترادف: redolence
مشابه: aroma, perfume

(2) تعریف: a pleasant smell.
مترادف: bouquet, perfume, scent
متضاد: stench, stink
مشابه: aroma, attar, incense, odor, smell

جمله های نمونه

1. fragrance emanates from flowers
بوی خوش از گل ها برمی خیزد.

2. the fragrance of a rose
بوی خوش گل سرخ

3. the fragrance of wild blooms
رایحه ی گل های وحشی

4. . . . (because) your fragrance has intoxicated me
. . . که از بوی دلاویز تو مستم

5. . . . where shall we find the fragrance of the rose; in the rose water
. . . بوی گل از چه بجوییم از گلاب

6. The flowers are chosen for their delicate fragrance.
[ترجمه گوگل]گل ها به خاطر عطر لطیفشان انتخاب شده اند
[ترجمه ترگمان]گل ها به خاطر بوی لطیف آن ها انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This perfume has a light, fresh fragrance.
[ترجمه گوگل]این عطر رایحه ای ملایم و شاداب دارد
[ترجمه ترگمان]این عطر یک عطر و عطر تازه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beauty without virtue is a rose without fragrance.
[ترجمه گوگل]زیبایی بدون فضیلت، گل رز بدون عطر است
[ترجمه ترگمان]زیبایی عاری از فضیلت یک رز بدون عطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Elizabeth David enthuses about the taste, fragrance and character of Provencal cuisine.
[ترجمه گوگل]الیزابت دیوید مشتاق طعم، عطر و ویژگی غذاهای پروانسالی است
[ترجمه ترگمان]الیزابت دیوید enthuses در مورد مزه، عطر و ویژگی های آشپزی پرووانس صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It quickly became the most popular men's fragrance in the world.
[ترجمه گوگل]این عطر به سرعت به محبوب ترین عطر مردانه در جهان تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]به سرعت تبدیل به fragrance مرد در دنیا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This new fragrance has woody notes.
[ترجمه گوگل]این عطر جدید دارای نت های چوبی است
[ترجمه ترگمان]این عطر جدید notes چوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The flowers gave off a sweet fragrance.
[ترجمه گوگل]گلها عطر شیرینی می دادند
[ترجمه ترگمان]گل ها بوی خوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are about to launch their first fragrance for men.
[ترجمه گوگل]آنها در شرف عرضه اولین عطر مردانه خود هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در شرف پرتاب اولین بوی خود برای مردان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This flower gives out fragrance.
[ترجمه گوگل]این گل عطر می دهد
[ترجمه ترگمان]این گل بوی خوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عطر (اسم)
aroma, perfume, fragrance, scent, odor, attar, redolence, essential oil

رایحه و عطر (اسم)
fragrance

بوی خوش (اسم)
perfume, fragrance

چیز معطر (اسم)
fragrance

تخصصی

[شیمی] 1- بوى خوش، رایحه 2- خوشبویی، گل بویی (fragrancy هم می نویسند)

انگلیسی به انگلیسی

• pleasant aroma, sweet scent
you can refer to a sweet or pleasant smell as a fragrance.

پیشنهاد کاربران

دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین:
Fragrance oil
عطر ۱۰۰ درصد:
Perfume
پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص
Eau de Perfume
ادوپرفیوم: دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد عطر خالص
Eau de Toilette
...
[مشاهده متن کامل]

ادوتویلت: دارای ۵ تا ۱۵ درصد عطر خالص
Eau de Cologne
اودکلن: دارای ۲ تا ۵ درصد عطر خالص

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : fragrance
✅️ صفت ( adjective ) : fragrant
✅️ قید ( adverb ) : fragrantly
✅fragrance, perfume, scent, redolence mean a sweet or pleasant odor. fragrance suggests the odors of flowers or other growing things
Merriam - WebsterDictionary@
✅ pleasant odor
?Do you like perfumes
...
[مشاهده متن کامل]

Yes, I do. I’m definitely a perfume junkie. I have different ⭐fragrances⭐ for different occasions. I also have favourite scents for each and every season

عطر , رایحه
– the delicate fragrance of roses
– the fragrance of spring flowers
– This new fragrance has woody notes
– This perfume has a light, fresh fragrance
1 - رایحه 2 - عطر هم معنی:scent

بپرس