food coloring

1. A few drops of green food coloring were added.

[ترجمه گوگل]چند قطره رنگ خوراکی سبز اضافه شد
[ترجمه ترگمان]چند قطره رنگ سبز رنگی اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Add food coloring to the corn syrup and pour it in the container.

[ترجمه گوگل]رنگ خوراکی را به شربت ذرت اضافه کنید و در ظرف بریزید
[ترجمه ترگمان]رنگ غذایی را به شربت ذرت اضافه کنید و آن را در ظرف بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Put food coloring in the hand soap dispenser.

[ترجمه گوگل]رنگ خوراکی را در دستگاه پخش صابون دستی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]مواد غذایی را در قالب صابون نیمه صابون بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Carefully add different color food coloring into each straw.

[ترجمه گوگل]رنگ خوراکی رنگ های مختلف را با دقت به هر نی اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]به دقت رنگ کردن رنگ متفاوت را به هر یک از کاه اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!

[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But this time put 10 drops of red food coloring into the glass of water.

[ترجمه گوگل]اما این بار 10 قطره رنگ خوراکی قرمز را در لیوان آب بریزید
[ترجمه ترگمان]اما این بار ۱۰ قطره رنگ قرمز رنگ را به داخل لیوان آب اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The food coloring is moved by this and so you can see a kaleidoscope effect.

[ترجمه گوگل]رنگ غذا با این کار جابه جا می شود و بنابراین می توانید یک اثر کالیدوسکوپ را ببینید
[ترجمه ترگمان]رنگ غذایی به این وسیله انتقال داده می شود و بنابراین می توانید تاثیر زیادی را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some people also use food coloring mixed with each layer red and white, very good - looking.

[ترجمه گوگل]برخی از افراد نیز از رنگ های خوراکی مخلوط شده با هر لایه قرمز و سفید استفاده می کنند که ظاهر بسیار خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]برخی افراد همچنین از رنگ آمیزی غذا با هر لایه قرمز و سفید، بسیار خوش قیافه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Monascus Colour is a kind of natural food coloring.

[ترجمه گوگل]Monascus Color نوعی رنگ طبیعی غذایی است
[ترجمه ترگمان]رنگ monascus یک نوع رنگ طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Note: Can also color dough with food coloring and decorate with drag é es and colored sugar.

[ترجمه گوگل]نکته: خمیر را با رنگ خوراکی هم رنگ کنید و با درگ و شکر رنگی تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]نکته: همچنین می تواند خمیر رنگ را با رنگ آمیزی غذا و تزیین با drag و شکر رنگین رنگ آمیزی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Toss some cooked noodles with blue food coloring or cook the noodles in colored water.

[ترجمه گوگل]مقداری رشته فرنگی پخته شده را با رنگ خوراکی آبی بریزید یا رشته را در آب رنگی بپزید
[ترجمه ترگمان]برخی از نودل های پخته شده را بارنگ آبی آبی بازی کنید و یا نودل را در آب رنگی بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس