folklore

/ˈfoʊklɔːr//ˈfəʊklɔː/

معنی: فولکلور، رسوم اجدادی، افسانه های قومی واجدادی
معانی دیگر: مردم باور، فرهنگ عامه، فرهنگ مردم، معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: folkloric (adj.), folkloristic (adj.), folklorist (n.)
(1) تعریف: the legends, traditions, customs, beliefs, and the like, of a racial, geographical, or national group, handed down through the generations.
مشابه: myth

(2) تعریف: the study of such material.

(3) تعریف: stories and beliefs, often untrue, about a place, group, or institution.
مشابه: myth

- the folklore of Congress
[ترجمه گوگل] فولکلور کنگره
[ترجمه ترگمان] فولکلور در کنگره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This village has its own traditional dress, cuisine, folklore and handicrafts.
[ترجمه Aj] این روستا لباس ( های ) سنتی ، غذا ، آداب و رسوم اجدادی و صنایع دستی خودش را دارد.
|
[ترجمه گوگل]این روستا لباس سنتی، آشپزی، فولکلور و صنایع دستی خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]این روستا دارای لباس سنتی خود، آشپزی، فولکلور و صنایع دستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The victory became part of sporting folklore.
[ترجمه گوگل]این پیروزی بخشی از فولکلور ورزشی شد
[ترجمه ترگمان]این پیروزی بخشی از فولکلور ورزشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her books are often based on folklore and fairy-tales.
[ترجمه گوگل]کتاب های او اغلب بر اساس فولکلور و داستان های پریان است
[ترجمه ترگمان]کتاب های او اغلب براساس افسانه های قومی و قصه های پریان زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to popular folklore, anyone who owns such a picture will have bad luck.
[ترجمه گوگل]بر اساس فولکلور رایج، هر کسی که صاحب چنین تصویری باشد بدشانسی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]براساس فرهنگ عامه مردم، هر کسی که صاحب چنین تصویری باشد بدشانسی می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I am interested in anything pertaining to folklore.
[ترجمه گوگل]من به هر چیزی که مربوط به فولکلور باشد علاقه دارم
[ترجمه ترگمان] من به هرچیزی که مربوط به آداب و رسوم اجدادی باشه علاقه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The story rapidly became part of family folklore.
[ترجمه گوگل]این داستان به سرعت بخشی از فولکلور خانوادگی شد
[ترجمه ترگمان]این داستان به سرعت بخشی از فولکلور خانوادگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Irish folklore, the leprechaun had a large piece of gold.
[ترجمه گوگل]در فولکلور ایرلندی، لپرکان یک قطعه طلای بزرگ داشت
[ترجمه ترگمان]در افسانه های قومی ایرلندی، لپرکان یک تکه بزرگ از طلا داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Chinese folklore the bat is an emblem of good fortune.
[ترجمه گوگل]در فولکلور چینی خفاش نمادی از خوشبختی است
[ترجمه ترگمان]در فولکلور چینی، خفاش نماد ثروت خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This region is steeped in folklore and tradition.
[ترجمه گوگل]این منطقه سرشار از فولکلور و سنت است
[ترجمه ترگمان]این منطقه مملو از فولکلور و آداب و رسوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is a grain of truth in all folklore and legend.
[ترجمه گوگل]در تمام فولکلور و افسانه ها ذره ای از حقیقت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در افسانه ها و افسانه ها یک دانه حقیقت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Local folklore has it that prehistoric men drove cattle over these cliffs.
[ترجمه گوگل]فولکلور محلی می گوید که مردان ماقبل تاریخ گاوها را بر فراز این صخره ها می راندند
[ترجمه ترگمان]فولکلور محلی آن را دارند که مردان ما قبل از تاریخ، گاو را بر فراز این صخره ها می راندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The war still resounds in the country's folklore.
[ترجمه گوگل]جنگ هنوز در فرهنگ مردمی کشور طنین انداز است
[ترجمه ترگمان]جنگ هنوز در فولکلور این کشور دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The flora and fauna and even the folklore of his adopted Arizona home are a big theme.
[ترجمه گوگل]گیاهان و جانوران و حتی فرهنگ عامه خانه پذیرفته شده او در آریزونا موضوع بزرگی است
[ترجمه ترگمان]گیاهان و حیوانات و حتی افسانه های زادگاه او، موضوع مهمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An expert in Norman folklore proceeds to argue that the whole thing is too complicated.
[ترجمه گوگل]یک متخصص در فرهنگ عامه نورمن استدلال می کند که کل ماجرا خیلی پیچیده است
[ترجمه ترگمان]یک متخصص در فرهنگ عامه Norman استدلال می کند که همه چیز بسیار پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فولکلور (اسم)
folklore

رسوم اجدادی (اسم)
folklore

افسانه های قومی واجدادی (اسم)
folklore, folktale

انگلیسی به انگلیسی

• legends and beliefs of a people or particular culture (originally passed down orally from generation to generation)
the traditional stories and customs of a community or nation are referred to as its folklore.

پیشنهاد کاربران

فولکلور؛ باور های عامیانه
* اولین l تلفظ نمی شه!
یه مسترپیس لجند ایکان ک تیلور سوییفت نوشت
folklore ( عمومی )
واژه مصوب: فرهنگ مردم
تعریف: مجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانه‏ها و تصنیف های عامیانه
بهترین البوم تیلور سوییفت
یکی از زیباترین آلبوم های taylor Swift
آداب و رسوم آبا و اجدادی
فرهنگ عامّه

باور عامیانه

بپرس