flyby

/ˈflaɪˌbaɪ//ˈflaɪˌbaɪ/

پرواز در ارتفاع کم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: flybys
• : تعریف: a flight over or close to a designated point, area, or target by an aircraft or spacecraft for the purpose of making aerial observations.

جمله های نمونه

1. The pictures were taken during the spacecraft's 25-minute flyby of the asteroid.
[ترجمه گوگل]این تصاویر در طی 25 دقیقه پرواز سفینه در کنار سیارک گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این تصاویر در طول پرواز ۲۵ دقیقه ای فضا پیما به پرواز درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. C., will perform a flyby over Sun Devil Stadium.
[ترجمه گوگل]سی، یک پرواز بر فراز استادیوم سان دیویل اجرا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]C در استادیوم شیطان سان پرواز خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This flyby mission could be flown on the reliable Proton booster and could be done quickly.
[ترجمه گوگل]این مأموریت پروازی را می‌توان بر روی تقویت‌کننده پروتون قابل اطمینان انجام داد و می‌توانست به سرعت انجام شود
[ترجمه ترگمان]این ماموریت کنارگذر را می توان به تقویت کننده پروتون قابل اطمینان انتقال داد و می تواند به سرعت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. During the flyby, the spacecraft will measure gases in the atmosphere.
[ترجمه گوگل]در طول پرواز، فضاپیما گازهای موجود در جو را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]در طول پرواز، سفینه فضایی گازها را در اتمسفر اندازه گیری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A third flyby was carried out two Mercury years later, on March 197
[ترجمه گوگل]پرواز سوم دو سال بعد در عطارد در مارس 197 انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک پرواز سوم در دو سال بعد، در روز ۱۹۷ مارس، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But to astronomers, the close flyby of Icarus was nothing new.
[ترجمه گوگل]اما برای اخترشناسان، پرواز نزدیک ایکاروس چیز جدیدی نبود
[ترجمه ترگمان]اما برای ستاره شناسان، flyby نزدیک ایکاروس هیچ چیز جدیدی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To create a visual flyby of a land development site.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک پرواز بصری از یک سایت توسعه زمین
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد دیداری دیداری از یک سایت توسعه زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Negative, you don't have permission for a flyby Ghostrider.
[ترجمه گوگل]منفی، شما مجوز پرواز Ghostrider را ندارید
[ترجمه ترگمان]نه، شما اجازه ورود به ghostrider را ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A recent flyby of Saturn's icy moon has bolstered this fascinating idea.
[ترجمه گوگل]پرواز اخیر قمر یخی زحل این ایده جذاب را تقویت کرده است
[ترجمه ترگمان]گذر اخیر از ماه یخی زحل این ایده شگفت انگیز را تقویت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. During Galileo's first Earth flyby in late 1990, it made a majestically silent home movie of our big blue marble rotating by taking images almost every minute during a 25-hour period.
[ترجمه گوگل]در طول اولین پرواز گالیله در کنار زمین در اواخر سال 1990، یک فیلم خانگی با شکوه و صامت از چرخش سنگ مرمر آبی بزرگ ما با گرفتن تصاویر تقریباً هر دقیقه در مدت 25 ساعت ساخت
[ترجمه ترگمان]در طی اولین سفر در سال ۱۹۹۰ گالیله در اواخر دهه ۱۹۹۰، این فیلم یک فیلم خانگی باشکوه با شکوه ساخت که با استفاده از تصاویر تقریبا هر دقیقه در طول یک دوره ۲۵ ساعته به چرخش در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The previous Venus flyby happened when Venus was in superior conjunction with the sun.
[ترجمه گوگل]پرواز قبلی ناهید زمانی اتفاق افتاد که زهره در پیوند برتر با خورشید قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زمانی که ونوس در کنار خورشید در کنار خورشید قرار داشت، این اتفاق رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although the main purpose of this flyby was particle analysis, several interesting images are emerging.
[ترجمه گوگل]اگرچه هدف اصلی این پرواز تجزیه و تحلیل ذرات بود، اما چندین تصویر جالب در حال ظهور است
[ترجمه ترگمان]اگرچه هدف اصلی این پرواز آنالیز ذرات بود، چندین تصویر جالب در حال ظهور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After the Jupiter flyby, a silicon chip failed, wiping out three percent of the computer's memory.
[ترجمه گوگل]پس از عبور مشتری، یک تراشه سیلیکونی از کار افتاد و سه درصد از حافظه کامپیوتر را از بین برد
[ترجمه ترگمان]بعد از پرواز مشتری، یک چیپ سیلیکون شکست خورد و سه درصد حافظه کامپیوتر را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fortuitously, the flyby also happens at the same time that Venus is at its maximum elongation from the Sun as seen from Earth.
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی، پرواز در همان زمانی اتفاق می‌افتد که زهره در حداکثر کشیدگی خود از خورشید است، همانطور که از زمین دیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]در عین حال، پرواز مجدد در همان زمانی اتفاق می افتد که ونوس در ماکزیمم طویل شدن خود از خورشید که از زمین دیده می شود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• flight of a spacecraft or aircraft past a chosen place
a flyby is the same as a flypast; used in american english.

پیشنهاد کاربران

مترادف zoom by به سرعت پشت سر گذاشتن
پرواز از کنار یک موقعیت یا هدف خاص، به ویژه نزدیک شدن یک فضاپیما به یک سیاره یا ماهواره برای بررسی شرایط
a flight past a particular position or target, esp the close approach of a spacecraft to a planet or satellite for investigation of conditions
پرواز عبوری ( به منظور بررسی و مشاهده چیزی )
به سرعت گذشتن ( منظور زمان است )
Don't take everything so seriously. If you're stressed and are worrying, time just flies by and you've not actually enjoyed any of it. So just try and enjoy all the little things that you're doing every small conversation, every conference, every meeting.
پرواز به نزدیک سیاره ای برای به دست آوردن اطلاعات
پرواز از کنار
When time appers to move quickly
پرواز - از - نزدیک
پرواز در ارتفاع کم
در همین نزدیکی پرواز کردن
با سرعت گذشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس