flunk out


(عامیانه) به خاطر نمرات بد اخراج کردن یا شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to be dismissed from a school because of failing grades.

جمله های نمونه

1. He didn't flunk out, but his record isn't so hot.
[ترجمه گوگل]او فرار نکرد، اما رکورد او چندان داغ نیست
[ترجمه ترگمان]او با شکست مواجه نشده بود، اما سابقه او انقدر داغ نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He flunked out of flight training.
[ترجمه گوگل]او از آموزش پرواز خارج شد
[ترجمه ترگمان]اون از تمرین پرواز اخراج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He flunked out of college after four semesters.
[ترجمه گوگل]او پس از چهار ترم از دانشگاه رها شد
[ترجمه ترگمان]بعد از چهار ترم از دانشگاه اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Twenty students have been flunked out and had to leave the school.
[ترجمه گوگل]بیست دانش آموز بیرون رانده شدند و مجبور شدند مدرسه را ترک کنند
[ترجمه ترگمان]بیست دانش آموز اخراج شدند و مجبور شدند مدرسه را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ben messed around and flunked out of college.
[ترجمه گوگل]بن قاطی کرد و از دانشگاه بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]بن \"قاطی کرد و\" از دانشگاه اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dan won't be in college next year - he flunked out.
[ترجمه گوگل]دن سال آینده در کالج نخواهد بود - او فرار کرد
[ترجمه ترگمان]دن سال دیگر در دانشگاه نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brant flunked out of college his first year.
[ترجمه گوگل]برانت سال اول دانشگاه را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]برنت از کالج فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You either pass and get your degree or flunk out.
[ترجمه گوگل]یا قبول میشی و مدرکت رو میگیری یا فرار میکنی
[ترجمه ترگمان]یا رد میشی یا شکست می خوری یا شکست می خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He flunked out last year.
[ترجمه گوگل]او سال گذشته بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]سال پیش اخراج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Leo flunked out of Yale in his junior year.
[ترجمه گوگل]لئو در سال جوانی از ییل بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]لیو سال سوم از دانشگاه یل اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She found out when I flunked out of college.
[ترجمه گوگل]وقتی من از دانشگاه فرار کردم متوجه شد
[ترجمه ترگمان] وقتی که از دانشگاه اخراج شدم، فهمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was, of course[sentence dictionary], extremely humiliating to flunk out of law school.
[ترجمه گوگل]البته [فرهنگ جملات]، به شدت تحقیرآمیز بود که از دانشکده حقوق خارج شد
[ترجمه ترگمان]البته این لغت عبارت بود از \"فرهنگ لغت\"، که به شدت تحقیر آمیز بود تا از مدرسه قانون خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was extremely humiliating to flunk out of law school like that.
[ترجمه گوگل]به شدت تحقیرآمیز بود که به این شکل از دانشکده حقوق بیرون بیایم
[ترجمه ترگمان]این کار به شدت تحقیر شده بود که از دانشکده حقوق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If flunk out I can always transfer to Engineering.
[ترجمه گوگل]اگر خارج شوم، همیشه می توانم به مهندسی منتقل شوم
[ترجمه ترگمان]اگر flunk بیرون بیاید، من همیشه می توانم به مهندسی تبدیل شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But just like high school, many students flunk out of college because of their poor grades.
[ترجمه گوگل]اما درست مانند دبیرستان، بسیاری از دانش آموزان به دلیل نمرات ضعیف خود از دانشگاه فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]اما درست مانند دبیرستان، بسیاری از دانش آموزان بخاطر نمرات ضعیف خود از کالج خارج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remove a student from school for failure; be dismissed from school for failing

پیشنهاد کاربران

اخراج شدن از مدرسه یا دانشگاه به خاطر مردود شدن
Getting kicked out of college because you have gotten too many low grades
to have to leave school or college because your work is not good enough:
Dan won't be in college next year - he flunked out

بپرس