finisher


تمام کننده، کامل کننده، پرداخت کننده، ضربت اخر

جمله های نمونه

1. The first six finishers go into the final.
[ترجمه گوگل]شش نفر اول به فینال می روند
[ترجمه ترگمان]شش نفر اول به مسابقه نهایی راه یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If Gramm is not among the top three finishers in Iowa, his campaign will effectively be at an end.
[ترجمه گوگل]اگر گرام در میان سه بازیکن برتر آیووا نباشد، کمپین او عملاً به پایان خواهد رسید
[ترجمه ترگمان]اگر Gramm جزو سه نفر برتر در آیووا نباشند، مبارزات انتخاباتی او به طور موثر پایان خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They have no finishers or real scoring threat besides Owen Nolan, who has six goals.
[ترجمه گوگل]آنها به جز اوون نولان که 6 گل زده است، هیچ تمام کننده یا تهدیدی برای گلزنی ندارند
[ترجمه ترگمان]اونا هیچ خطری یا یه تهدید واقعی به غیر از اون \"اوون نولان\" ندارن که شش تا گل داشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Crook, with five runners in the first six finishers, easily won the team event.
[ترجمه گوگل]کروک با پنج دونده در شش نفر اول به راحتی برنده مسابقه تیمی شد
[ترجمه ترگمان]Crook با پنج دونده در شش تیم اول، به راحتی برنده مسابقه تیمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under state law, one of the top three finishers must be named chief.
[ترجمه گوگل]طبق قوانین ایالتی، یکی از سه نفر برتر باید به عنوان رئیس انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]براساس قانون ایالتی، یکی از سه تیم برتر این رقابت ها باید به عنوان رئیس انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Plesae write the information about finisher, if there is one.
[ترجمه گوگل]لطفاً در صورت وجود، اطلاعات مربوط به فینیشر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر یک نفر باشد، Plesae این اطلاعات را به نفر write
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Larsson is a more accomplished finisher than Rooney.
[ترجمه گوگل]لارسون یک تمام کننده کارآمدتر از رونی است
[ترجمه ترگمان]لارسون a از رونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Save your cold blood eviscerate as a finisher.
[ترجمه گوگل]ذخیره خون سرد خود را به عنوان یک پایان دهنده
[ترجمه ترگمان] خون your رو به عنوان پایان کار نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's proved what a great finisher he is with that left foot shot last night.
[ترجمه گوگل]او با ضربه پای چپ دیشب ثابت کرد که چه تمام کننده خوبی است
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرد که چه پایان کار بزرگی در شب گذشته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is strong, athletic and a good finisher.
[ترجمه گوگل]او قوی، ورزشکار و تمام کننده خوبی است
[ترجمه ترگمان]او قوی، ورزش کار و یک نفر خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He showed that he can be a good finisher and is very good for the team.
[ترجمه گوگل]او نشان داد که می تواند تمام کننده خوبی باشد و برای تیم بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان]او نشان داد که می تواند نفر خوبی باشد و برای تیم بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ronaldo is a brilliant player, and a terrific finisher.
[ترجمه گوگل]رونالدو بازیکنی درخشان و یک تمام کننده فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]رونالدو بازیکن برجسته و a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Barathrum is a great finisher and Nether Strike can pretty much guarantee a kill.
[ترجمه گوگل]Barathrum یک تمام کننده عالی است و Nether Strike تقریباً می تواند یک کشتن را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]Barathrum یک نفر بزرگ است و بعید نیست که ضربه زدن ضامن قتل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. High volume professional duplicator with finisher.
[ترجمه گوگل]دستگاه کپی حرفه ای با حجم بالا با فینیشر
[ترجمه ترگمان]duplicator حرفه ای با حجم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] تکمیل گر - تکمیل کننده کارگر یا متخصص در کارگاه رنگرزی و سفید گری و یا تکمیل
[معدن] شستشودهنده نهایی (جدایش)
[پلیمر] دستگاه پرداخت، پرداخت کننده

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that completes; terminator, destroyer; polisher; one who adds the finishing touches

پیشنهاد کاربران

تموم کردن کار
finisher ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: لایه‏ریز
تعریف: دستگاهی در راه‏سازی برای زیرسازی یا یکدست کردن روکش سطح جاده یا پیاده‏رو
کاملگر، تمامگر
کسی که کاری رو تا آخر پیش می بره
Terminator
برنده نهایی

بپرس