fibroma

/faɪˈbroʊmə//faɪˈbrəʊmə/

(پزشکی - غده ی خوش خیم که از بافت های تاری ساخته شده باشد) فیبروما، تار آمو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: fibromas, fibromata
مشتقات: fibromatous (adj.)
• : تعریف: a benign tumor consisting mainly of fibrous tissue.

جمله های نمونه

1. Is what my breast gets fibroma?
[ترجمه گوگل]آیا پستان من فیبروم می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]این پستان منه ورم لیفی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is nerve fibroma ill but in order to donate blood?
[ترجمه گوگل]آیا فیبروم عصبی بیمار است اما برای اهدای خون؟
[ترجمه ترگمان]اون ورم لیفی داره، اما برای اهدا کردن خون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Got fibroma what should notice in food or life at ordinary times?
[ترجمه گوگل]فیبروم گرفتید چه چیزی در غذا یا زندگی در مواقع عادی باید به آن توجه کرد؟
[ترجمه ترگمان]ورم لیفی چه چیزی باید در مواقع عادی به غذا یا زندگی توجه داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Encounter mammary gland growth, can you excise fibroma?
[ترجمه گوگل]با رشد غدد پستانی مواجه می شوید، آیا می توانید فیبروم را جدا کنید؟
[ترجمه ترگمان]، در مورد تومور داره، میشه \"ورم لیفی\" رو از پا در بیاریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To analyse CT appearances of fibroma and fibrosarcoma and to provide evidences for clinical diagnosis and treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ظاهر CT فیبروم و فیبروسارکوم و ارائه شواهدی برای تشخیص و درمان بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف تحلیل حضور CT of و fibrosarcoma و ارایه شواهد برای تشخیص بالینی و درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What does the complication with thyroid fibroma the most dangerous operation have?
[ترجمه گوگل]خطرناک ترین عمل فیبروم تیروئید چه عارضه ای دارد؟
[ترجمه ترگمان]مشکل \"تیروئید\" و بدترین عمل خطرناک چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A fibroma or myoma occurring especially in the uterine wall.
[ترجمه گوگل]فیبروم یا میوم که به ویژه در دیواره رحم ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]A یا myoma به خصوص در دیواره رحمی رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion:The chrondromyxoid fibroma has a feature in radiographic manifestation while a non-feature lesion is difficult to diagnose on X-film.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: فیبروم کروندرومیکسوئید دارای ویژگی در تظاهرات رادیوگرافی است در حالی که تشخیص ضایعه غیر مشخصه در فیلم X دشوار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The fibroma دارای یک ویژگی در ظهور radiographic است در حالی که تشخیص non غیر ویژگی برای تشخیص در فیلم X دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does nerve fibroma have get medical service?
[ترجمه گوگل]آیا فیبروم عصبی خدمات پزشکی دارد؟
[ترجمه ترگمان]ورم لیفی داره سرویس پزشکی می گیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Does mammary gland fibroma have very big concern with the mood?
[ترجمه گوگل]آیا فیبروم غدد پستانی نگرانی زیادی با خلق و خوی دارد؟
[ترجمه ترگمان]ورم پستان ورم نداره که حال و حوصله داشته باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate radiological diagnosis of ossifying fibroma of long bone.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تشخیص رادیولوژیکی فیبروم استخوانی استخوان بلند
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تشخیص رادیولوژی استخوان دراز استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To evaluate the imaging features of desmoplastic fibroma of the bone, with an emphasis on MRI signal characteristics.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی ویژگی‌های تصویربرداری فیبروم دسموپلاستیک استخوان، با تأکید بر ویژگی‌های سیگنال MRI
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ویژگی های تصویربرداری desmoplastic fibroma از استخوان با تاکید بر ویژگی های سیگنال MRI
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can mammary gland fibroma have a relapse after art? Can you treat a root?
[ترجمه گوگل]آیا فیبروم غدد پستانی بعد از هنر می تواند عود کند؟ آیا می توانید ریشه را درمان کنید؟
[ترجمه ترگمان]ممکنه ورم مفاصل بتونه بعد از هنر دوباره مصرف کنه؟ میتونی ریشه رو درمان کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nasopharyngeal fibroma is a very rare, benign, soft tissue tumor. This disease almost always occurs in young men. It is also called polypoid fibroma or fibromatous polyp.
[ترجمه گوگل]فیبروم نازوفارنکس یک تومور بسیار نادر، خوش خیم و بافت نرم است این بیماری تقریباً همیشه در مردان جوان رخ می دهد به آن فیبروم پلیپوید یا پولیپ فیبروماتوز نیز می گویند
[ترجمه ترگمان]Nasopharyngeal fibroma یک تومور بافت بسیار نادر و ملایم است این بیماری تقریبا همیشه در مردان جوان رخ می دهد این همچنین polypoid fibroma یا پلیپ نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] تومور خوش خیم مرکب از نسوج لیفی

انگلیسی به انگلیسی

• tumor composed of fibrous tissue (medicine)

پیشنهاد کاربران

fibroma ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: تارتود
تعریف: تودینه ای که عمدتاً از بافت همبند کاملاً نمویافته یا لیفی تشکیل شده است

بپرس